زنان قهرمان روایتها
زنان قهرمان برخی از روایتها هستند و ما برای رسیدن به نقطهای از تعدل چارهای جزگفتگو، طرح روایت و شنیدن صدای یکدیگر نداریم.
دنیای قلم -همیشه پرهیز داشتهام درباره موضوعاتی که به رابطه آدمها مربوط میشود حرف بزنم. انگار آن سویهای که با عنوان کلیشهای "خبر زرد" دسته بندی میشود، ترمزی بوده برای اعلام نظرم. اما این روزها اتفاقاتی دارد میافتد که گرچه هسته اولیه، خبری ملتهب و زرد است ولی نشان از در نوردیدن مرزها و پیدا شدن راههای تازه برای برابری جویی و طرح مطالبات زنان است.
داستان یکتا ناصر و حالا روایت مفصل مستندی که بهار مصدقیان از رابطه ۱۸ ساله اش با پارسا پیروزفر نقل کرده چند تا نکته دارم که جای پخته تر شدن دارند ولی فعلا مینویسمشان اینجا؛
اول: در اظهار نظرهای عمدتا مردانه راجع به ماجرای یکتا ناصر بسیار خواندم که اصلا چرا دعوای خانوادگی آمده توی اینستاگرام؟ حالا ما میپرسیم چرا که نه؟ مگر نه اینکه همین فضای مجازی در نبود ساز و کار قانونی مشخص و محدودیت رسانههای رسمی، تنها امکان و ابزار برای اعلام موجودیت و روایت است؟ اتفاقا اینکه بتوانی خودت را اینقدر بی پرده در معرض قضاوت قرار دهی و آماج حملههای رایج مجازی شوی کار سادهای نیست.
دوم: زنی آمده داستان رابطه عاشقانه ۱۸ سالهاش را با یک سلبریتی محبوب و تاکنون بی حاشیه به اشتراک گذاشته آنهم زمانی که فهمیده در تمام این سالها طرف مقابل درگیر روابط موازی بسیار بوده و مدام از او میخواسته که درباره این رابطه جایی حرفی نزند.
شرح این روایت دردناک و ناباورانه است. حتما خیلیها میگویند چطور باورش کنیم؟ بله روایت بهار پراکنده و نامنسجم است ولی باید خوانده شود و برای صحت سنجی با عیار زندگی و تجربیات اجتماعی ما سنجیده شود.
سوم: دو سوی طیفی که میتوانند مانع از پیش آمدن چنین اتفاقاتی شوند ناکارآمد و بلا استفادهاند. نه قانون بطور مشخص میتواند به چنین داستانی ورود کند نه جایی برای فعالیت رسانههای جدی و حتی رسانههای زرد که در همه دنیا زندگی سلبریتیها و اهالی قدرت را رصد میکنند هست.
حتی به لحاظ فرهنگی هم نمیتوانیم متوقع باشیم که آدمها موضع منصفانهای داشته باشند. میدانید این یکی دو روز بیشتر چه چیزهایی شنیدهام؟
"من هم اگر چنین محبوبیت و ظاهر و شهرتی داشتم همین کار را میکردم."
"چرا ۱۸ سال چنین زندگی مخفیانهای را تحمل کرده؟ تقصیر خودش است."
"این آدم معروفها حالش را میبرند و هر جا گیر افتادند میآیند در فضای مجازی جنجال میکنند..."
چهارم: زنان قهرمان این روایتها هستند و ما برای رسیدن به نقطهای از تعدل چارهای جزگفتگو، طرح روایت و شنیدن صدای یکدیگر نداریم. بی آنکه بخواهم مداخلهای شخصی در موضوع داشته باشم، دلم میخواهد صدای بهار شنیده شود.
منبع: صفحه اینستاگرام فرشته حبیبی دبیر بخش هنر مجله زنان امروز