مكتب اصلاحطلبی انتقادی اصلاحات در اصلاحات
بهطور اساسی مكاتب انتقادی با رویكردی منتقدانه به ساختارهای سیاسی و فرهنگی جامعه و ساختارهای قدرت توجه داشتهاند.
دنیای قلم - سعید ناجی: جریان اصلاحطلبی با پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۷۶ و سپس تشكیل مجلس ششم در سال ۱۳۷۹ به صورت رسمی در سپهر سیاسی كشور فعال شد. این جریان سیاسی با مرزبندی صریح با براندازان تلاش خود را با استفاده از شیوههای مدنی در جهت تحقق اهداف اصلاحطلبانه و مهار قدرت سركش تمامیتخواه سازماندهی كرد. امروزه پس از دههها تلاش و پرداخت هزینههای سنگین نگرش عمومی حاكم بر فضای اجتماعی و سیاسی كشور حكایت از ناكامی این جریان در تامین اهداف ترسیمی خود و دستیابی به حداقلهای مطالبات جامعه و در نتیجه نوعی توقف همراه با آشفتگی در این طیف سیاسی دارد. این نگرش عمومی بر این باور است كه اصلاحطلبی به رغم پشتیبانی تمامعیار مردم نتوانسته است به تامین حداقل خواستهها و مطالبات مردم در حوزههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی دست یافته و مهمتر از آن در انجام اصلاحات در ساختارهای حاكمیتی كه مانع تحقق اراده مردم بودهاند، ناتوان بوده است. اصلاحطلبی از این نوع مدل حاكم بر كشور كه اصلاحات را با حفظ نهادها و ساختارهای موجود هدف غایی خود قلمداد كرده و در پیوندی عمیق و علاقهمند به حضور در عرصه قدرت برای انجام اصلاحات تلاش میكند را با ملاحظاتی میتوان نومحافظهكاری نیز نامید. مدلی كه خود را در قالبها و اندازههای خاص و در برخی موارد حتی موردنظر و علاقه قدرت مستقر معرفی كرده و با مشاركت در حفظ ساختارهای موجود نهایت تلاشش در به دست آوردن سهمی از قدرت (به صورت خوشبینانه) برای اهداف مصلحانه خود بوده است. موارد ذیل و بسیاری دلایل دیگر جریان قوی اصلاحات را در موقعیت ضعیف و دور از استانداردهای مورد نظر مردم قرار داد بهطوریكه در سال ۱۴۰۱ و در خلال اعتراضات گسترده آن سال كه با پیشآهنگی جوانان و زنان به وقوع پیوست آهنگ عبور از اصلاحطلبی به وضوح شنیده شد.
- ترس همراه با هشداری مستمر از قرارگیری در صف براندازان
- ضعف در كنارهگیری از رقابتهای كسب كرسیهای رسمی قدرت در كشور
- نگرانی از بر باد رفتن دستاوردهای گذشته كه با متن انقلاب گره خورده است
- ترس از آینده نامعلوم بعد از تغییرات ساختاری و سرنوشتی مبهم
- ضعف پویایی گفتمانی و ناتوانی در اصلاح گفتمان درون جریانی
- ناتوانی در ارایه راهحلهای منسجم برای عبور از بنبستهای سیا سی
- بی میلی در استفاده از ظرفیتهای انسانی در زمان حضور در قدرت
- ناتوانی در بهرهگیری از فرصتهای حضور در قدرت برای اصلاح امور
- ضعف در شناخت به موقع و درست از موقعیت و موضع مردم در قبال حاكمیت
- كمتوجهی به ایجاد و نهادینه كردن ساختارهای مدنی مورد نیاز جامعه
مكتب اصلاحطلبی انتقادی
بهطور اساسی مكاتب انتقادی با رویكردی منتقدانه به ساختارهای سیاسی و فرهنگی جامعه و ساختارهای قدرت توجه داشتهاند. جریان اصلاحطلبی حاضر در عرصه مناقشات سیاسی كشور با اتصال به گذشته انقلابی و علاقهمند به حضور هرچند مصلحانه در قدرت رسمی كشور دیگر قادر به پاسخگویی نیارهای تحولخواهانه مردم به ویژه نسلهای جدید نبوده و ظرفیت طرح و پیگیری گفتمانهای جدید موثر و منطقی با شرایط دهههای اول سده جدید را دارا نیست. گفتمان عمومی حاكم بر جامعه تفكرات و ایدههای متصل به چهار دهه قبل را مورد نقد جدی قرار داده و با رویكردی شبهبراندازانه قصد تنظیم مجدد نظم مورد نظر خود را دارد به نحویكه قادر به تامین رفاه و آسایش مادی و منزلت و اعتبار آن شود و بتواند با درخشش در دنیای جدید سهم خود را از مبادلات و معادلات جدید جهانی و منطقهای به درستی طلب نماید. آن بخش موثر از فعالین و كنشگران مطرح در جریان فعلی اصلاحطلبی كه به نوعی محافظهكاری و همنشینی حداقلی با هسته سخت قدرت حاكم بر كشور نیز رضایت میدهد دیگر قادر به شكست بنبست ایجاد شده در فضای سیاسی كشور نبوده و از توان لازم برای پركردن فاصله و شكاف عمیق ایجادشده بین حاكمیت و مردم برخوردار نیست. از آنجاییكه بستر فعالیت اصلاحطلبان عرصه عمومی و پذیرش از ناحیه مردم است لذا بنابر فرض بعید چنانچه امكان مراجعه به آرای مردم از سوی حكومت نیز فراهم شود دیگر امكان مراجعه به مردم و طلب همراهی ایشان وجود نخواهد داشت. بنابراین نیاز است با رویكردی جدید و با نگاه منتقدانه و اصلاحگرایانه در وهله اول به خود اصلاحات و ضعفها و دلایل شكست آن و سپس این نگاه منتقدانه به ساختارهای قدرت و جامعه و در نهایت تلاش برای عبور از موانع سیاسی و فرهنگی برای توسعه همهجانبه كشور شكل گرفته و فعال شود. این رویكرد نیازمند نگرشی جدید با قالببندی نو و افراد و فعالینی فرهیخته و منفصل از قید و بندهای گذشته و آشنا به نیازهای نسل جدید و ابزارهای كارآمد امروزین است كه با نقد گذشته خود راهی جدید برای اصلاح امور چه سطحی و چه اساسی را بیابد. این نگرش و رویكرد جدید را میتوان در فرم و قالبی جدید با عنوان «مكتب اصلاحطلبی انتقادی» معرفی كرد.