پیامهای نقش نفت در رشد اقتصادی
نكته مهم، نقش مهم نفت در ارتقای رشد اقتصادی كشور است. هر قدر هم تلاش كنیم نفت را نادیده بگیریم، باز هم سایه نفت روی اقتصاد كشور دیده میشود
دنیای قلم -خاطره میرزا: در یك دهه اخیر رشد اقتصادی ایران دو بار به مدد بخش نفت، رشد ملموسی را تجربه كرد؛ یكبار در پسابرجام و بار دیگر در سال جاری با افزایش صادرات نفت. البته تفاوتهایی بین این دو بود؛ اما یك نقطه مشترك داشت كه همین نكته، حاوی آموزههای آشكاری برای آن دسته از افرادی است كه نفت را، نه نعمت، بلكه نفرین میدانند!
در سال 1395 و پس از تحقق برجام، رشد اقتصادی ایران عدد خیرهكننده 12.5 درصدی را ثبت كرد. در آن سال تمامی بخشهای اقتصادی جز بخش ساختمان، رشد مثبت را تجربه كردند، اما رشد بخش نفت، دوبرابر بخش كشاورزی و چند برابر سایر بخشها بود و سهم 9.8 درصدی برای آن ثبت شد. افزایش تولید و صادرات نفت، عامل اصلی رشد ارزش افزوده بخش نفت بود كه در افزایش رشد اقتصادی كشور تاثیر ملموس و غیرقابل انكاری داشت. در بهار سال 1402 نیز با كاهش فشارهای امریكا بر سر راه صادرات نفت ایران كه با هدف ایجاد توازن در بازار نفت و جلوگیری از رشد هر چه بیشتر قیمت نفت در بازارهای جهانی صورت گرفت، صادرات نفت ایران افزایش یافت و بر اساس آمارهای رسمی دولت، رشد 16 درصدی برای این بخش ثبت شد.
همین امر موجب شد رشد اقتصادی كشور در بهار امسال 6.2 درصد باشد و باز هم نفت، بالاترین رشد را در بین بخشهای مختلف اقتصادی تجربه كرد و نقش ملموسی در افزایش رشد اقتصادی كشور داشت. البته بین این دو رشد اقتصادی در دو مقطع زمانی، دو تفاوت عمده وجود دارد؛ یكی اینكه رشد اقتصادی ایران در پسابرجام در طول یكسال دوبرابر رشد اقتصادی كشور در بهار امسال بود كه به دلیل رشد متوازن همه بخشها رخ داد و دوم اینكه در پسابرجام، فضای سرمایهگذاری در سایه رفع تحریمهای بینالمللی علیه ایران گشایشهای محسوسی پیدا كرد و رشد اقتصادی پسابرجام، به موازات جذب سرمایهگذاری خارجی و تعامل آزادانه و سازنده با كشورهای مختلف در حوزههای صنعتی صورت گرفت كه در این دوره شاهد این امر نیستیم و همین امر میتواند پایداری رشد اقتصادی كشور در شرایط كنونی را با ابهامات جدی مواجه كند.
اما نكته مهم، نقش مهم نفت در ارتقای رشد اقتصادی كشور است. هر قدر هم تلاش كنیم نفت را نادیده بگیریم، باز هم سایه نفت روی اقتصاد كشور دیده میشود و اتفاقا این سایه، لزوما بد نیست. كشورهای دیگر از درآمدهای نفتی خود بهره بردند تا رشد و توسعه متوازن را رقم بزنند و به سمت افقهای بهتری حركت كنند. بهترین مثال، پس از نروژ كه سالهاست از درآمدهای نفتی برای سرمایهگذاریهای آتی استفاده میكند، عربستان است كه با درآمدهای نفتی، نه تنها رشد و توسعه اقتصادی خود را شتاب داده، بلكه بزرگترین شهر بدون بهرهگیری از انرژیهای فسیلی را به نام نئوم طراحی كرده تا نشان بدهد از مسیر نفت هم میتوان به افقهای بلندی رسید.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، تاثیرگذاری نفت طی دو دهه آینده كاهش خواهد یافت و كشورهایی برنده هستند كه در همین دو دهه، به تولید نفت خود شتاب بدهند و ذخایر زیرزمینی خود را به سرمایه تبدیل كنند. قرار نیست افزایش تولید نفت به معنای وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی باشد. میتوان از درآمد نفت برای سرمایهگذاریهای زیربنایی و ساختاری، جبران كسری بودجه صندوقهای بازنشستگی - كه در سالهای آتی به شرایط بحرانی خواهند رسید- و توسعه صنعت و همچنین توسعه میادین نفت و گاز استفاده كرد. برای كشوری همچون ایران كه سومین ذخایر غنی نفت و دومین ذخایر غنی گاز را در اختیار دارد، زیبنده نیست كه صادرات نفت و گاز اندكی داشته باشد، برای تامین گاز در زمستان دچار چالش شود یا برای فرآوردههای نفتی همچون بنزین نیازمند واردات باشد. سهم پررنگ نفت در رشد اقتصادی كشور، چه در پسابرجام و چه در شرایط تحریم، نشان میدهد باید با برنامهریزی مناسب، به نفت به عنوان اهرم رشد و توسعه كشور نگریسته شود، نه مادهای بدبو كه به دنبال نادیده گرفتن ارزشهای غیرقابل انكارش باشیم!