مسائل حلنشده و تنوع مراجع تصمیمگیری
شهر تهران با داشتن بیش از 12 میلیون جمعیت در روز، اكنون درگیر گردابی از ابر بحرانهای زیستی و اجتماعی و اقتصادی است كه نیازمند رویكردی واحد برای حل آن است
دنیای قلم -زهرا نژادبهرام: آلودگی هوا، ترافیک سرسامآور، مسکن گرانقیمت، باغهای گمشده و حذفشده، دستفروشان بیسامان، کودکان کار و خیابان، مدارس فرسوده، کودکان بازمانده از تحصیل، نامناسبسازی فضای شهری و محرومیت، بخش بزرگی از جمعیت شهری، بافتهای فرسوده در انتظار نوسازی، تراکمهای غیر مجاز و بی قوارگی شهری، محدودیت منابع زیر ساختی از آب تا برق ، میراث فرهنگی در حال تخریب، از بازار 110 هکتاری تهران تا خانههای تاریخی و آرامگاههای ارزشمند، فرونشست و زلزله و سیلاب به عنوان سه خطر بالقوه و ..... جملگی انبوه مسائل حلنشدهای است که بر زمین شهری در حال جولان است!
در این طرف، کانونهای متعدد تصمیمگیری از وزارتخانههای گوناگون ساکن در شهر گرفته تا نهادهای بالادستی و متصل به قوای سهگانه و .... و در آخر مدیریت شهری که هریک جداگانه نقشههای متفاوتی برای این شهر تدارک میبینند و هریک منافع سازمانی و گروهی خود را بر مسائل مبتلا به شهر، در اولویت قرار میدهند! و شهروندانی که در گرداب تصمیمگیریهای متفاوت و گاهی متضاد و ناهماهنگ هزینه سنگینی را در شهر پرداخت میکنند! به واقع بی تصمیمی شاید برای این شهر بهتر باشد تا تصمیمگیریهای متصل به منافع سازمانی و گروهی که منجر به عمیق تر شدن مشکلات میشود! به واقع تا کی این شهر امکان تحمل این همه بار مساله را دارد و تا کی میتواند دوام بیاورد!؟ طرحهای متعدد برای بهبود شرایط، در برابر مشکلات ذکر شده جملگی به دلیل ناهماهنگی و تعدد مراجع تصمیمگیری با ناکارایی و ناکارآمدی همراه میشوند و دامنه مشکلات و مسائل را به گستردگی شهر و حتی شهرهای همجوار سوق میدهند!
در این میان جداسازی برخی بخشها از این شهر نیز که جای بحث خود را دارد. در همین ارتباط توجه به این مهم که گستردگی شهر و ضرورت یکپارچه دیدن مسائل آن به دلیل پیوستگی هویتی و ادارکی و منافع مشترک، الزام به ایجاد رویکرد واحد در شهررا گوشزد می کند اما به دلیل سنگینی وزنه قدرت و پراکندگی آن در شهر مقاومت جدی شکل میگیرد و مسائل شهری همچنان بزرگ و بزرگتر میشود؛ به عبارت دیگر، در برابر سیل مطالبات برزمین مانده تنها مدیریت شهری است که باید پاسخگو باشد...
در حالیكه در عرصه تصمیمگیری شاید كمترین میزان اثر بخشی در برابر حجم گسترده مشكلات مربوط به این بخش از مدیریت باشد! شهر تهران با داشتن بیش از 12 میلیون جمعیت در روز، اكنون درگیر گردابی از ابر بحرانهای زیستی و اجتماعی و اقتصادی است كه نیازمند رویكردی واحد برای حل آن است. با این وجود، عملا طی یك دهه گذشته ثابت شده كه هر تلاشی برای هماهنگی تصمیمگیریها پاسخ مطلوبی را در بر نداشته است! آنگونه كه تلاشهایی همچون ایجاد ستاد باز آفرینی شهری مستقر در شهرداری تهران برای هماهنگی جهت نوسازی بافت فرسوده عملا راه به جایی نبرد، یا تلاش برای ایجاد رویكرد مشترك نسبت به ترافیك شهری و مبادی ورودی كه آنهم نتوانسته كارا باشد!
یا ساماندهی كودكان كار و خیابان و حاشیهنشینی كه دیگر جای خود دارد! از جابهجایی دكلهای فشار قوی در جوانمرد قصاب در منطقه20 كه منجر به معلولیت بسیاری از كودكان این محله شده تا وجود خلازیر و عدم بهرهگیری از ظرفیت كنار گذر این محدوده جهت افزایش نظارت اجتماعی و كاهش جرم و تخلف در حاشیه اتوبان شهید كاظمی و ..... و نوسازی كمتوان در بافت فرسوده و نا ایمنی بازار تهران به عنوان بزرگترین اثر تاریخی این شهر جملگی به دلیل عدم امكان هماهنگی میان بخشهای مختلف، بازمانده از حل مشكل شدهاند ! ازاینرو ضرورتی انكارناپذیر است كه هسته مدیریتی متشكل و واحد برای اداره شهر در جهت رفع مشكل باید شكل بگیرد كه این مهم نیازمند واگذاری بخشی از اختیارات دستگاهها و ممانعت از مداخله برخی دیگر است!
- شهری كه امروزه به دلیل مهاجرتهای گسترده نیازمند رویكردی متفاوت برای ساماندهی و كنترل جمعیت با تكیه بر منابع زیرساختی است!
- شهری كه نیاز به مدیریت هوا تنفس در آن همچون نان شب است كه باید از طریق انحصار كنترل آلودگی هوا را بر عهده مدیریت واحد قرار دهد تا جان شهروندان به سلامت بماند!
- شهری كه برای كنترل ترافیك هزینهبر و آلودهكننده شهری باید عزمی جدی در توسعه حملونقل عمومی شهری داشته باشد كه بتواند منفعت سلامت و اقتصاد را برای شهروندان وكشور توامان فراهم كند!
- شهری كه باید مدیریت بحرانی جدی را سامان دهد تا در برابر حوادث اصلی یعنی فرونشست در مناطق جنوبی و جنوب غربی از یك سو و زلزله از سوی دیگر در كنار سیلاب راهی مطمئن برای سلامت و ایمنی شهروندان تدارك ببیند! (زلزله مراكش طی چند روز گذشته و حجم بزرگ خسارت و از دست رفتن جان انسانها بار دیگر این مهم را یادآور میشود كه خطر در كنار ماست و با این مدل مدیریت امكان خدماترسانی و اسكان مردم در اقصا نقاط شهر بسیار دشوار، یا ناشدنی است!)
- شهری كه باید با ایجاد ظرفیتها استحصال آب منابع آبی را مدیریت كند!
- شهری كه برای بازیافت روزانه 8-7 تن زباله هنوز درگیر ظرفیتهای دیگر نهادهاست و شیرابههای آرادكوه جان شهروندان را به خطر انداخته !
- شهری كه باید خدمات فرهنگی و اجتماعی خود را با كمك نهادهای مردمی به عمق محلات ببرد تا توسعهای متوازن را در شهر تدارك ببیند و ..........
پس بار دیگر تاكید كنیم كه زنگ خطر شهر نواخته شده، ساختار مدیریتی در تهران را تغییر دهید و به سوی پنجره واحد تصمیمگیری حركت كنید تا مشكلات را حل كنیم! لایحه مدیریت یكپارچه شهری را از صندوق مجلس به صحن بیاورید و دستگاههای مرتبط را ملزم به رعایت این نوع مدیریت كنید و هزینه احتمالی برای خسارات را كاهش دهید!
شهر نیازمند عزمی دیگر و مدیریت از جنس دیگر است به فریادش برسید! این شهر، این كلان شهر جمعیت میلیونی را در خود جای داده و باید به عنوان یكی از اساسیترین مسائل كشور به آن نگریسته شود! این شهر پایتخت ایران است! یادآوری این نكته حائز اهمیت است كه هر مدل حاكمیتی برای شهر، نیازمند مشاركت شهروندان است. مدلهای گوناگون همكاری شهروندان در مدیریت شهری در شهرها و كشورهای مختلف قابل مشاهده است كه جملگی آثار مثبتی برای اداره شهر و همكاری شهروندان و مدیریت شهری بر جای گذاشته، از مدل همكاری دولت و مردم (nbn) در روچستر آمریكا گرفته تا مدلهای مختلف محلهای در لندن یا ...... ازاین رو لازم است مدل مدیریتی در شهر تهران پذیرفته شود كه با رویكرد مدیریت واحد نقش شهروندان در آن حیاتی و الزامی باشد!
neighbour building neighbour (https://jurbangeo.ut.ac.ir/article_71195_b71fa4680b4b8043f0da93f323655087.pdf?lang=en)