تبعات یورش به نهاد دانش

تبعات یورش به نهاد دانش

اساسا در یكصد سال اخیر كه تحولات علمی و فناوری بسیار سریع رخ می‌دهند و جهان با ورود به عصر هوش مصنوعی پارادایم متفاوتی را شكل داده، نهاد دانش هم نقش منحصربه‌فردی را به عهده گرفته است.

دنیای قلم - غلامرضا ظریفیان: نهاد دانش، طی قرن اخیر در اغلب جوامع انسانی، نقش مغزافزار را داشته است. همان‌گونه كه اخلال در مغز، همه شریان‌های بدن، نقاط حساس و ... را دچار اختلال می‌كند، اخلال در نهاد دانش هم همه بخش‌های جامعه را از مدار رشد و توسعه خارج می‌سازد.

اساسا در یكصد سال اخیر كه تحولات علمی و فناوری بسیار سریع رخ می‌دهند و جهان با ورود به عصر هوش مصنوعی پارادایم متفاوتی را شكل داده، نهاد دانش هم نقش منحصربه‌فردی را به عهده گرفته است. بررسی كشورهای كمتر توسعه‌یافته، نشان می‌دهد كه حتی این كشورها طی نیم قرن اخیر گام‌های بلندی در بخش دانش و فناوری پیدا كرده‌اند.50 سال پیش، كشورهای همجوار ایران مانند عربستان، امارات، كویت، قطر و... فاصله زیادی با رشد ایران داشتند، اما سكون ایران و حركت سریع آنها، باعث شده ایران به‌رغم داشتن مزیت‌های فراوان مانند ویژگی‌های سرزمینی، نیروی انسانی متخصص و سابقه دیرین نظام دانایی و دانشگاهی از این كشورها عقب بیفتد.

باید بررسی كرد چطور این كشورها توانسته‌اند با اتكای به نهاد دانش، توسعه دانایی‌محور، جذب اساتید و دانشجویان خوشفكر كشورهای منطقه (از جمله ایران) این عقب‌افتادگی خود را به سرعت جبران كرده و از ایران پیشی بگیرند؟ تا جایی كه امروز دوبی به یك هاب بزرگ فناوری، جهانگردی و... بدل شده است اما ایران نه. باید بررسی كرد چرا دوبی كه كمتر از بندر عباس ایران وسعت دارد به هاب جهانگردی دنیا تبدیل شده و تعداد جهانگردانی كه سال گذشته از دوبی دیدن كرده‌اند، چندین برابر ایران بوده است؟ همین روند در عربستان هم ایجاد شده است. عربستان نیروهای علمی را از سراسر جهان جذب می‌كند و رنكینگ دانشگاهی خود را ارتقا می‌دهد تا به توسعه پایدار دست پیدا كند. فقط در یك نمونه خاص، عربستان در حال احداث یك شهر مجازی بسیار عظیم است.

شهری كه با توجه به نیازهای فردا ساخته شده تا مزیت‌های نسبی را در اختیار این كشور قرار دهد. این رشد سریع در خصوص كشورهایی چون عربستان، امارات، كره جنوبی و... عمدتا با اتكا بر نهاد دانشگاه، نیروهای متخصص، اساتید كارآمد و مهاجرت دانشجویان و اساتید سایر كشورها رخ داده است. در واقع عربستان جاذبه‌های بسیاری (مادی و معنوی) ایجاد می‌كند تا دانشجویان و اساتید سایر كشورها از جمله ایران را جذب كند. بنابراین برخورد با نهاد علم، بیش از اینكه امروز ما را به خطر بیندازد و نگرانی ایجاد كند، زندگی فردای ایرانیان را هم با اخلال مواجه می‌كند. وقتی با چنین نهاد مهمی برخوردهای سلبی می‌شود، نیروهایش بر صدر نمی‌نشینند و قدر نمی‌بینند، طبیعی است این نیروها جذب جهانی شوند كه در برابر ایران قرار دارد. این رفتارهای نابخردانه با نهاد علم، نه فقط امروز ما را بر باد می‌دهد، بلكه فردای نسل‌های مختلف ایرانی را هم تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. رشد آسیب‌های اجتماعی، فقر، بیكاری، از بین رفتن محیط زیست، طلاق، اعتیاد و... بخشی از آسیب‌هایی است كه ادامه این روند را در كشور ایجاد می‌كند. واقع آن است كه آمارهای امروز كشور به اندازه كافی خطرناك است و تداوم این برخوردها با نهاد دانش باعث وخیم‌تر شدن اوضاع در افق آینده می‌شود. اگر رفتار نظام حكمرانی با نهاد دانش اصلاح نشود و به جای جاذبه، دافعه و نفرت و دغدغه ایجاد شود و به نهاد دانشگاه اعلام شود كه نباید استقلال داشته باشد، نیروهایی كه قرار است فردای كشور را بسازند، از كشور خارج می‌شوند و فردای خود را در گوشه دیگری از عالم می‌بینند.

نهاد علم در همه جهان از منظر اداره امور اقتصادی، اداری، مالی، استخدامی، روش‌های تدریس، پروتكل‌های تحقیقاتی و... باید متكی به درون باشد. اما دولت ایران، امروز این نهاد را از استقلال لازم خود دور ساخته و استقلال این نهاد در بخش‌های مختلف را از میان می‌برد. اساسا نهاد دانش بر بلندای استقلال است كه می‌تواند به نظام حكمرانی كمك كرده، زمینه‌های رشد را برای جامعه فراهم سازد و نهایتا برنامه‌ای برای پرتاب به آینده تدوین سازد. بسیاری از كشورهای منطقه، فاقد سابقه تمدنی از جنس سابقه ایران هستند. اما ایرانی‌ها چه قبل از اسلام و چه پس از آن تا دوران معاصر فرهنگ‌سازی كرده و تمدن می‌ساختند. این روند برای ایران و تمدن آنها بسیار نابهنجار است كه برخوردهای سلبی با دانشگاهیان شكل بگیرد.

نتیجه این برخوردها مهاجرت‌های منفی فزاینده است. فراموش نكنید مهاجرت منفی خطرناك‌ترین نوع مهاجرت است، چرا كه برخی مهاجرت‌ها مثبت بوده و برای انتقال علم از خارج به داخل صورت می‌گیرد. اما مهاجرت منفی به دلیل همین برخوردهای سلبی صورت می‌گیرد. وقتی با روش‌های سلبی به نهاد دانش در كشور آسیب وارد شود، ظرفیت‌های علمی كشور راهی سایر كشورها می‌شوند و جماعت اندكی هم باقی می‌مانند، به حاشیه رانده شده و جامعه نمی‌تواند از ظرفیت‌های آنها استفاده كند. امروز این نگرانی برای بسیاری از ایرانیان ایجاد شده كه نهاد دانش، نهاد توسعه‌ساز نیست و بیشتر به نهادی تزیینی بدل شده است. آثار این روند بسیار مخرب بوده و آینده كشور را تهدید می‌كند. به همین دلیل است همه كسانی كه دلنگران آینده كشور و حیات تمدنی ایران هستند نسبت به این رفتارهای تند هشدار می‌دهند و خواستار پایان آن هستند. اما آیا گوش شنوایی برای این هشدارها و تذكارها خواهد بود؟

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.