اهمیت عضویت ایران دربریکس و آینده ارز واحد
همكاری در چارچوب بریكس و نظایر آنها اقدامی است كه در میانمدت و بلندمدت میتواند نتایج مثبت تجاری و اقتصادی برای ما داشته باشد،
دنیای قلم -عبدالناصر همتی: نظر به سیاستهای سلطهگرانه امریكا و تحریمهای طولانیمدت علیه اقتصاد ایران، عضویت كشورمان در بریكس از اهمیت برخوردار است و خبری مثبت و یك سیاست راهبردی مفید است. البته این نكته را هم باید توجه كرد كه تشكیل پیمانهای منطقهای و چندجانبه نظیر بریكس، اقدامی است توسط برخی كشورهای نوظهور، عمدتا برای به چالش كشیدن توسعه نفوذ غرب و نیز در چارچوب تلاش برخی آنها برای دستیابی به بازارهای باثبات برای كالاهای خود و كنترل نظم اقتصادی موجود جهانی. بدون شك، صحبت در مورد ارز جدید بریكس به خودی خود یك شاخص مهم از تمایل بسیاری از كشورها برای تنوع بخشیدن به دلار است.
البته یك نظم جدید اقتصادی جهانی از ارز جدید بریكس یا دلارزدایی یك شبه پدیدار نخواهد شد. علیرغم موانعی كه بر سر راه دلارزدایی وجود دارد، عزم گروه بریكس برای اقدام نباید نادیده گرفته شود. از آنجایی كه ۵ كشور جدید ازجمله ایران به بریكس خواهند پیوست، این گروه احتمالا برنامه دلارزدایی خود را افزایش خواهد داد. البته تلاشهای دلارزدایی هم در سطح چندجانبه و هم در سطح دوجانبه با مشكلات جدی مواجه شده است. اگرچه صحبت در مورد ارز بریكس شتاب بیشتری گرفته است، اطلاعات محدودی در مورد مدلهای مختلف در دست بررسی وجود دارد. بلندپروازانهترین مسیر چیزی شبیه به یورو خواهد بود، واحد پولی كه ۱۱ كشور عضو اتحادیه اروپا در سال ۱۳۹۹ به تصویب رساندند.
اما باتوجه به عدم تقارن قدرت اقتصادی و پویایی سیاسی پیچیده در بریكس، مذاكره برای یك ارز واحد دشوار خواهد بود. نسخه بریكس از یورو در حال حاضر بعید است. هیچ یك از كشورهای درگیر تمایلی به توقف ارز محلی خود نشان نمیدهند. در عوض، به نظر میرسد هدف ایجاد یك سیستم پرداخت یكپارچه كارآمد برای تراكنشهای فرامرزی به عنوان اولین گام و سپس معرفی یك ارز جدید باشد. حضور در بریكس قطعا میتواند مفید باشد ولی توجه شود مشكل توسعه كشور ما عمدتا از شیوه نامناسب حكمرانی و نیز نتیجه تداوم تحریمهاست. قبلا هم توضیح دادم، لازمه تداوم و تقویت سیاست كاهش تكیه بر دلار در قالب اینگونه پیمانها، تقویت ارزش پول ملی است و این امر بدون یك سیاست مالی و پولی مناسب و هماهنگ و برنامه كنترل نوسانات اقتصادی و تقویت ثبات اقتصاد و مهار تورم ممكن نیست.
همكاری در چارچوب بریكس و نظایر آنها اقدامی است كه در میانمدت و بلندمدت میتواند نتایج مثبت تجاری و اقتصادی برای ما داشته باشد، اما، توجه شود كه نیازهای ارزی، تجاری و سرمایهای ایران بیشتر كوتاهمدت است. رقابت با قدرتهای اقتصادی منطقه نظیر تركیه و عربستان یك امر جدی است و فاصله عقبماندگی ایران از آنها، كه قرار بود در ۱۴۰۴ قدرت اقتصادی اول منطقه باشد، به سرعت در حال عمیقتر شدن است. با ادامه محدودیت روابط بانكی بینالمللی و از همه مهمتر اصرار بر تداوم برنامههای نامناسب اقتصادی در كنار تداوم تحریمها، ورود تكنولوژی و سرمایه خارجی به كشور را به عنوان موتور رشد و توسعه، محدود میسازد.
این را هم باید توجه كرد، قدرتهایی نظیر چین و هند كه به ترتیب قدرتهای دوم و پنجم اقتصادی جهان میباشند، در تلاش برای یافتن بازار برای كالاها و خدمات خود و از همه مهمتر، ارتقای نقش خود در نظم بینالمللی هستند و در عین تلاش برای ایجاد بلوكهای چندجانبه برای رسیدن به مقصود خود، همكاریها و روابط اقتصاد خود با غرب را نیز بیوقفه و بدون ایجاد تنش، گسترش میدهند. اما، این امر نمیتواند مانع تلاش ایران برای بهرهبرداری از اینگونه پیمانها باشد، منوط به آنكه شرایط لازم برای منتفع شدن از آن در سیاستهای كلان كشور تدبیر شود.