درس تاریخی از شرایط سخت
برای تحمل این شرایط سخت كه تورم 40 درصدی یكی از عوامل آن است و فشار اصلیش متوجه مردم و بیشتر از همه اقشار محروم جامعه است در واقع توجیه سیاسی معقولی وجود ندارد و اگر كسی بپرسد چرا ما باید در چنین اوضاعی به سر ببریم، پاسخ قانعكنندهای نداریم
دنیای قلم - جعفر گلابی: در شرایط اقتصادی سختی به سر میبریم، چنانچه آزادی 6میلیارد دلار از داراییهای ایران از نظر روزنامههای اصولگرا پیروزی محسوب میشود و چه بسا اگر صدها بار لغو كامل تحریمها در برجام را به تمسخر نگرفته بودند حالا این توافق حداقلی و بایسته را فتحالفتوح میخواندند و یادشان میرفت كه ما فقط در حوزه نفت نیازمند 240میلیارد دلار سرمایهگذاری هستیم، 10 میلیون واحد مسكونی باید ساخته شود و550 هواپیمای مسافربری لازم داریم و این همه بخش كوچكی از نیازهای متراكمشده كشور است.
برای تحمل این شرایط سخت كه تورم 40 درصدی یكی از عوامل آن است و فشار اصلیش متوجه مردم و بیشتر از همه اقشار محروم جامعه است در واقع توجیه سیاسی معقولی وجود ندارد و اگر كسی بپرسد چرا ما باید در چنین اوضاعی به سر ببریم، پاسخ قانعكنندهای نداریم مگر اینكه مثل همیشه به شعاردادن متوسل شویم و از ناكارآمدیها و بیتدبیریها و تقدم منافع جناحی عبوركنیم.
مشخص است كه این شرایط هم امكان عدم وقوع داشتند و هم درحال حاضر میشود با درایت و تعهد و بینش صحیح سیاسی و اقتصادی و اجتماعی برطرف شوند و به شرایط مطلوب برسیم.
یكی از علل اصلی مشكلات اساسی عدم رجوع و اعتماد و تكیه به نظر كارشناسان و صاحبنظران و دلسوزان كشور است. وقتی بهرغم نشانههای روشن عوارض انتخابات حداقلی كه بارها به صراحت به گوش تصمیمگیران رسانده شد توجهی صورت نگرفت طبیعی است كه مشكلات و خللها و آسیبها از هر سو روانه شوند و شاهد وضعی بشویم كه برای استفاده از اموال خودمان ماهها و گاهی سالها مذاكره كنیم و با استفاده از انواع ترفندها بخش كوچكی از داراییهایمان آزاد شوند. درواقع ما از طریق سهلانگاریها و انواع سیاستهای غلط به امریكا اجازه این ظلمهای عظیم را دادهایم. مگر میشود فراموش كرد كه برخی در بالاترین مناصب سیاسی كشور قطعنامههای متوالی علیه ایران را ورق پاره نام نهادند و به تمسخر آنها پرداختند؟
اما اكنون میتوان این سوال تاریخی را مطرح كرد كه ما كی از این شرایط سخت و خسارتزا عبور میكنیم و بازگشتی به آنها نخواهیم داشت؟ چه زمانی برای همه جناحها منافع ملی و آسایش و امنیت ورفاه مردم اصل میشود و هیچكس نه توان خواهد داشت از این خطوط قرمز عبور كند و نه دانش و بینش او چنین اجازهای خواهد داد؟ كی حكمرانی خوب و آیندهاندیش بر اساس واقعیتهای داخلی و خارجی و مدارا با فكرها و عقیدههای مختلف و احترام به حقوق همه افراد ملت اجرایی میشود و تحت هیچ شرایطی كسی نخواهد توانست منویات شخصی را بر مصالح عمومی ترجیح دهد؟
آن روز حتما و قطعا خواهد رسید ولی شرط اساسیش این است كه احساس نیاز به این اصول برجسته و عقلایی و تجربهشده چنان در تاروپود ملت ریشه بدواند كه عدول از آنها مساوی نابودی تلقی شود.
احساس نیاز به حاكمیت خرد و دوراندیشی و استیلای همهجانبه اراده ملت از خود آنها مهمتر و واجبتر است. باید اعتراف كنیم كه هنوز این احساس نیاز و عطش عمیق به امهات مسائل در كشور ما به وجود نیامده است. مگر در صدر انقلاب آزادی همهجانبه به وجود نیامد؟ چرا گروههای مختلف قدر آن را ندانستند و در دانشگاهها اتاق جنگ تاسیس كردند؟ اسلحه كشیدند و تروریسم كور و سراسری به راه انداختند؟ برخی به ارزشها و اعتقادات اكثریت مردم علنا و مكررا توهین و برخی دیگر تمامیت ارضی را با خطر جدی مواجه كردند! بر این اساس برای خود مردم هم مسجل شد كه امنیت و نظم و حفظ كشور اولویت اساسی دارد. اما رفته رفته روشن شد كه افزون بر حفظ كشور حاكمیت ملت بر سرنوشت خویش، آزادیهای مصرح در قانون اساسی و قسط و عدالت هم از ضروریات یك زیست سعادتمندانه است. متاسفانه عدهای هنوز در آن مرحله اولیه باقی ماندهاند و حتی هنگامی كه شرایط بحرانی نیست بعضا خود به بحرانآفرینی و ماجراجویی میپردازند و فراموش میكنند كه مردم بحق میخواهند زندگی آرام و شایستهای داشته باشند.
نه تنها این عده كه قدرت هم دارند بلكه برای بسیاری از افراد هنوز اصول جامع توسعه جا نیفتاده است و به اهمیت حاكمیت مطلق قانونی كه بر اساس اراده ملی مصوب شده باشد و لزوم احترام به عقاید مخالفان و خشكاندن ریشههای فساد و رانتخواری پی نبردهاند. ما سختی بسیار میكشیم ولی هنوز در حال تشنه شدن هستیم و هنگامی به آب گوارا میرسیم كه همه نخبگان و به تبع آنها آحاد ملت تشنه آزادی و عدالت و زندگی شده باشند. آزادی و عدالت و رفاه برای همه و نه برای عدهای خاص و حتی نه برای اكثریت.
هر كجا دردی دوا آنجا رود
هر كجا فقری نوا آنجا رود
هر كجا مشكل جواب آنجا رود
هر كجا كشتیست آب آنجا رود
آب كم جو تشنگی آور به دست
تا بجوشد آب از بالا و پست
باید از این شرایط سخت حداكثر استفاده تاریخی را ببریم و نگذاریم كه انقطاع حافظه ملی پدید آید و روزی دوباره همهچیز را از صفر شروع كنیم. در همین شرایط سخت است كه ضروریات پیشگفته به ملكه ذهنی ملت تبدیل میشود و مثلا لازم نمیشود كه برای مسوولی توضیح دهیم سرمایهگذاری نیاز اساسی و استراتژیك كشور است و سرمایهگذاری زمینه امن و فراخ و لوازم ضروری دارد.