پیشگویی زلزله امری غیرعلمی و بی‌اعتبار است

پیشگویی زلزله امری غیرعلمی و بی‌اعتبار است

اینكه تاریخ برای زلزله تعیین كنیم حرفی اتفاقی و تصادفی در آمار است كه مردود است

دنیای قلم -علی صارمیان : در مساله زلزله‌های ایران و جهان پیش‌بینی نتایج گسل‌ها و صفحات زمین و تطبیق آن با سازه‌های ساختمانی امری محتمل است، اما اینكه تاریخ برای آن تعیین كنیم حرفی اتفاقی و تصادفی در آمار است كه به‌طور كلی مردود است.  صفحه ایران كنونی یك صفحه تكتونیكی است كه با صفحات اوراسیا، عربستان، هند-استرالیا و تركیه-یونان هم‌مرز است. صفحه عربستان فشارش به سمت شمال شرق است و قبلا رشته كوه‌های زاگرس تحت این فشار ساخته شده‌اند. این فشار ادامه دارد و باعث شكستگی‌ها و پویش‌های گسل می‌شود. در ایران روزی ۳۰ زلزله قابل ذكر رخ می‌دهد، اما نمی‌توان گفت كدام یك ریشتر بالاتری خواهند داشت.

 تلاقی بیشتر زمین‌لرزه‌های ایران در مرز برخورد این دو صفحه ایران و عربستان در منطقه زاگرس متمركز است. بخشی هم در نقطه‌ای جنوبی‌تر در مكران (واقع در جنوب شرقی ایران) با پوسته اقیانوس هند تلاقی دارد.  آماری كه دكتر مهدی زارع از موسسه ژئوفیزیك داد، این است كه ما مستعد زمین‌لرزه‌ها هستیم. در ایران به‌طور متوسط هر ساله حدود ۲۵۰ زلزله با بزرگی ۴ تا ۴/۹ در مقیاس امواج درونی زمین، ۲۵ زلزله با بزرگی بین ٥ تا ۵/۹ و دو زلزله با بزرگی ۶ تا ۶/۹ رخ می‌دهد. احتمال رخداد زلزله با بزرگی ٧ تا ۷/۹ هم حدودا ۰/۲ است یعنی هر پنج سال یك مورد از چنین زلزله‌ای به وقوع می‌پیوندد. حالا این زلزله‌ها كجا اتفاق می‌افتد؟ بخش اعظم ایران غیرمسكونی است.

در مناطق مسكونی هم ساختمان‌هایی كه یك روند معقول ساخت داشته‌اند، زیرساخت‌شان زلزله تا ۷ ریشتر را پوشش می‌دهد. لذا نگرانی بیشتر در مورد دو نوع ابنیه است.  ساختمان‌های نوساز فاقد استاندارد كه طی كمتر از 10 سال فیدبك‌شان مشخص می‌شود. یعنی اگر مقاوم نباشند، نشست می‌كنند.  دوم ساختمان‌های قدیمی كه بتون در زیرساخت آنها به‌ كار نرفته. البته عوامل خاك منطقه و فاكتورهای دیگر هم تاثیرگذار است.  بیشتر تلفات ما ناشی از عدم رعایت استاندارد ساختمان‌سازی و عدم آموزش مردم است.  

در این دهه با توجه به تبدیل اكثریت مسكن‌های خشتی به مسكن استاندارد، تلفات ازدحام، فرار، چیدمان شیشه‌ای منازل و لوستر و پنجره بسیار بیشتر از مدفون شدن در زیر آوار است. جهان به سمت آموزش رفته است. البته اروپا فاقد این تجربه است، چون در اروپا جز در ایتالیا و یونان و شرقش؛ زلزله به ندرت می‌آید. لذا علم زلزله بیشتر در شرق آسیا و قاره امریكاست.  اینكه خیلی دهان به دهان شده پیشگویی است.  پیش‌بینی بر اساس تجمیع سه بستر است؛ مطالعه حركت صفحات زمین و گسل‌ها، تناوب سال‌های زلزله و تكرارشان و مطالعات روزانه زلزله‌خیزی در طول گسل. این سه بستر را باید با هم تطبیق داد تا احتمال زلزله بزرگ را پیش‌بینی كرد. هر اظهارنظری فاقد این سه بسته پژوهشی باشد قطعا دروغ است و ممكن است مثلا یكی پیدا شود و بگوید كه از سی زلزله روزانه ایران، یكی از آنها ریشتر بزرگی دارد كه این امر تصادفی است. علم احتمال آن هم را رد می‌كند.  من نگاه دیگری به تجربه در مورد زلزله تهران دارم و بیشتر ترسم از تاسیسات سست و غیركارشناسی تهران است تا اثر تخریبی زلزله.  زلزله با دو امر آموزش مردم و نوسازی علمی ابنیه، الان دیگر بلا نیست. آزمون مدیریت و مردم است.ما در نجات موفقیت داریم ولی نباید تیراژ حادثه‌دیدگان اینقدر زیاد باشد. در ایران واقعا نه مردم یادگیری مطلوب و مهارتی دارند و نه نظارتی بر ابنیه هست. وگرنه مطمئن باشید جز در كانون زلزله امكان تخریب ساختمان‌ها چیزی در حدود صفر است ولی لوستر و پنجره و آینه و مهم‌تر از همه عكس‌العمل غریزی مردم ممكن است باعث تلفات شود.


 

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.