از «پیاز» شروع كنید
وعدههای مسوولان در آغاز سال بیشتر شده است
دنیای قلم -مسعود یوسفی : هنوز یك ماه از سال 1402 نگذشته كه سیل وعدهها و اولتیماتومهای ریز و درشت برخی از مسوولان و وزرای مرتبط با تیم اقتصادی دولت، فضای رسانهای را در بر گرفته است. مثلا همین دیروز وزیر محترم اقتصاد از برنامهای جدید و دهبندی برای مهار «تورم» خبر داد. یا دو روز پیش رییس كل بانك مركزی به مدیران عامل بانكها «اولتیماتوم» داد كه تا شهریورماه مهلت دارند «ناترازی» خود را برطرف كنند. سه روز پیش هم یك مسوول استانداری تهران گفت كه از شهریور ماه، صاحبان خانههای خالی باید مالیات بدهند... یا پس از بحران در بازار مرغ، یك مسوول مرتبط با این حوزه وعده داد كه مشكل تامین مرغ تا آخر اردیبهشت ماه حل میشود.
از جنس اینگونه وعدهها زیاد بوده و قصد این ندارم كه میزان تحقق آنها را بررسی كنم. اما سوال این است كه این وعدهها از كجا میآید؟ مثلا قرار است تا 5 یا 6 ماه دیگر چه اتفاق بنیادینی در اقتصاد ایران رخ دهد؟ كاری كه مثلا یك دهه روی زمین مانده با اولتیماتوم و وعده دادن چگونه قرار است در این 6-5 ماه حل شود؟ جایگاه وعده و اولتیماتوم در علم اقتصاد دقیقا كجاست؟ برای اینكه بدانیم چنین رویكردی چقدر با روزگار فعلی اقتصاد ایران فاصله دارد به یك مثال نگاه كنید كه درباره بازار محصولی است كه هر سال در زمستان با مشكلات ریز و درشت مواجه میشود و با فرا رسیدن تابستان دیگر خبری از وعده و اولتیماتوم هم نیست. درباره «پیاز» صحبت میكنیم. پیاز، در دسته صیفیجات قرار میگیرد و پای ثابت متریال پخت غذای ایرانی است. بنابراین مصرف این محصول هم در ایران كه با هزار و یك مشكل در كشاورزی خود روبرو است، بالاست. اما زنجیره اتفاقاتی در ایران میافتد كه یكی پس از دیگری، موضوع كوچكی مانند تعادل عرضه و تقاضای «پیاز» را وارد یك «بحران» میكند. البته كه الان اول سال است و مشكل پیاز هم حل شده.
اما به روندی كه سیاستگذاران حوزه بازرگانی و تنظیم بازار در سال گذشته برای این محصول طی كردند دقت كنید :
اوایل بهمنماه سال گذشته، پیاز تا كیلویی 30 هزار تومان و در برخی شهرها 40 هزار تومان هم فروخته شد. كارشناسان مربوطه هم دلایل متعددی از جمله صادرات، سردی هوا و دیر عمل آمدن محصولات، بارندگی، افزایش هزینههای تولید و صادرات را برای آن عنوان میكردند. 14 بهمنماه سال گذشته، معاون برنامهریزی و اقتصادی وزارت جهاد كشاورزی اعلام كرد كه «تعرفه صادرات پیاز بهمنظور جلوگیری از قاچاق و حمایت از مصرفكننده به ۱۸۰ درصد افزایش پیدا كرده است.» همزمان هم ابراز امیدواری كرد كه «با وضع تعرفه ۱۸۰ درصدی، بازار پیاز تنظیم شود و به ثبات برسد.» 15 بهمن ماه، مدیركل نظارت بر كالاهای اساسی وزارت جهاد كشاورزی از واردات 50 هزار تن پیاز به كشور برای تنظیم بازار خبر داد.
16 بهمن ماه خبرگزاری دولت گزارش داد كه یك محموله پیاز با سلام و صلوات وارد بندر جاسك شده و به زودی در بازار توزیع میشود. تمام این اخبار اما برای آقای «پیاز» چارهساز نبود و قیمت یك كیلو پیاز همچنان بالای 30 هزار تومان بود و حتی در برخی شهرها به 50 هزار تومان هم میرسید. تا اینكه 9 اسفند ماه، معاون امور زراعت وزارت جهاد كشاورزی وعده داد كه «هفته آینده پیاز ارزان میشود» بله هفته بعد یعنی 20 اسفند ماه، قیمت پیاز فروكش كرد. چرا؟ چون پیاز تولیدی در شهرهای جنوبی وارد بازار شد و اصلا هوا رو به گرمتر شدن گذاشت و انبارهای پیاز خالی شد. در واقع چرخهای عجیب و غریب از وعدهها و دستورها و بخشنامهها شكل گرفت و در نهایت هم سال 1401 به پایان رسید و قیمتها پس از شوك وارد شده با افزایش عرضه به بازار، فروكش كرد.
اتفاقی كه در اینجا رخ داد، سردرگمی برای پاسخ به این سوال است كه آیا ما صادركننده پیاز هستیم یا مصرفكننده؟ اگر صادركننده هستیم چرا یكشبه عوارض صادرات را 180 درصد بالا میبریم؟ اگر صادركننده نیستیم و باید به فكر عرضه داخلی محصول پیاز باشیم پس چرا به بخش صادرات اجازه فعالیت میدهیم؟ اواخر مهرماه پارسال وقتی پیاز در بازار داخلی كیلویی 6 هزار تومان بود، روزی 2500 تن پیاز به بازارهای كشورهای همسایه صادر میشد. اما آنقدر قیمت داخلی پیاز ارزان بود كه بخش صادرات مثل جاروبرقی پیاز را از ایران جارو كرد تا به صورت دلاری پول در بیاورد.
بعدها كه ایران مجبور به واردات پیاز شد، رانت گستردهای هم نصیب واردكنندگان آن شد. مثلا به این توییت عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی نگاه كنید كه نهم اسفندماه پارسال نوشته بود: «پیاز كیلویی ۱ دلار صادر و همان پیاز را كیلویی ۱.۲ دلار وارد كنید برندهاید؛ چون یك دلار صادراتی ۵۶ هزار تومان و ۱.۲ دلار وارداتی ۳۴ هزار تومان كه تفاوت آن سود است. البته از جیب مردم و اتلاف هزینه و حمل و نقل و...!» بنابراین، در پاسخ به دولت محترم و وزرا و مسوولان مختلف كه سال 1402 را با وعدههای ریز و درشت و اولتیماتومهای سفت و سخت آغاز كردهاند، باید گفت كه لطفا به جای این همه وعده كه شاید خیلی از رسانهها به انعكاس آنها هم نرسند، از چیزهای خیلی كوچك آغاز كنید و دست از وعدههای بزرگ بردارید. از همین پیاز شروع كنید كه زمستان در راه است.