پلاسكو را فراموش نكنیم
مراقب جان آتشنشانان باشیم
دنیای قلم - عباس آخوندی: در حادثه آتشسوزی ساختمان 153 خیابان بهار رضا دارابی فرمانده ایستگاه 120 آتشنشانی در جریان عملیات آتشنشانی به شهادت رسید. بیگمان فداكاری، وظیفهشناسی و رشادت او و سایر آتشنشانان خطرپذیر مورد ستایش و قدردانی تمام ملت ایران است. لیكن، این موجب نمیشود كه سیستم حكمرانی و به ویژه شهرداری تلاشهای لازم را جهت حفاظت از جان آتشنشانان و كم كردن میزان مخاطرههای آنان به عمل نیاورد. باتوجه به آنكه شهر است و آتش و آتشسوزی مخاطرهای است كه همواره مجتمعهای انسانی را تهدید میكند، باید ابتدا از جان آتشنشانان مراقبت كرد تا امكان آتشنشانی موثر و بهموقع فراهم آید. تنها در ایالاتمتحده امریكا در سال 2021 تعداد یک میلیون و 353 هزارو 500 فقره آتشسوزی گزارش شده است كه 486 هزارو 500 فقره از آن مربوط به خانههای مسكونی و سایر ساختمانها بوده و مابقی مربوط به آتشسوزی خودروها و آتشسوزیهایی كه در محیطهای باز صورت گرفته بوده است. میزان خسارات اشخاص در این سال معادل حدود 16 میلیارد دلار بوده و كل خسارات گزارش شده برابر با 44.228 میلیارد دلار بوده است. این نشان میدهد كه مخاطره آتش با زندگی انسانی همواره درگیر بوده و اخیرا با توجه به افزایش تراكم سكونت زندگی افراد در شهرها و استفادههای گوناگون از وسایل انرژیبر مخاطره آتشسوزی افزایش یافته است.
بنابراین، حفاظت ساختمانها و سایر ابزار در برابر آتش چه در موقع ساخت و چه در موقع بهرهبرداری، گسترش بیمه موثر آتشسوزی و حفاظت از جان آتشنشانان هر روز از اهمیت بیشتری برخوردار میشود. امیدوارم كه دلیل سانحه منجر به شهادت رضا دارابی ازسوی مقامهای مسوول مورد بررسی لازم قرار گیرد تا امكان درسآموزی برای عدم تكرار آن فراهم آید.
لیكن، اینجا تمایل دارم به یكی از بزرگترین آتشسوزیهایی كه در تهران رخ داد و درسهایی كه از آن میبایست آموخته میشد و كمتر بدان توجه شد بپردازم. در ساعات آغازین صبح حوالی ساعت 8 در تاریخ 30 دی ماه 1395 ساختمان پلاسكوی تهران دچار آتشسوزی میشود و در ساعت 11:33 پس از حدود 3 ساعت و 30 دقیقه از شروع آتشسوزی، كل این ساختمان عظیم فرومیریزد. در جریان این فروریزش 16 تن از آتشنشانان فداكار و عزیز و 6 تن دیگر جان میبازند و به شهادت میرسند. فروریزی این ساختمان كه 14 طبقه روی زمین ارتفاع داشت و با عمر 54 سال بود و نمادی از ساختمانسازی و شهرسازی مدرن در ایران نیز بود و در نزدیكی ساختمان مركزی شهرداری تهران و دولت قرار داشت از هر حیث مهم و نیازمند وارسی و درسآموزی بود. معمولا در ایران در پس هر حادثهای یك فضای احساسی شكل میگیرد و همه در پی مجازات قاصر یا مقصرند. حال آنكه رویه معمول در جهان این است كه در كنار بررسیهای حقوقی و قضایی كه باید صورت بگیرد، دلیلها و فرآیندهایی كه منجر به حادثه شدهاند توسط یك تیم مستقل مورد ارزیابی و بر اثر آن آییننامهها، رویهها و دستورالعملهای مرتبط مورد بازنگری قرار میگیرند تا از تكرار چنین حادثههایی در آینده جلوگیری شود و از هر حادثهای درسی برای عملكرد بهتر آموخته شود.
با این دیدگاه، در همان زمان به آقای روحانی، رییسجمهور پیشنهاد كردم كه هیاتی غیر اداری و سیاسی و كاملا تخصصی را مامور تهیه یك «گزارش ملی از آتشسوزی پلاسكو» نمایند. ایشان هم پذیرفتند. در ادامه، آقای دكتر محمدتقی احمدی رییس دانشگاه تربیت مدرس را كه دارای دكترای مهندسی عمران از ژاپن هستند و استاد مسلم مهندسی سازه میباشند و همزمان رییس شورای تدوین مقررات ملی ساختمان ایران بوده و دارای اعتبار دانشگاهی و حرفهای كامل بودند را به عنوان رییس این هیات پیشنهاد كردم. آقای دكتر احمدی از پذیرش این مسوولیت اكراه داشت. لیكن با اصرار من پذیرفت و یك تیم نهنفره متشكل از استادان بنام سازه، آتش، آتشنشانی، حقوق، بیمه، جامعهشناسی از دانشگاههای مختلف تهران، تربیت مدرس، علامه طباطبایی، امیركبیر و شهید بهشتی و همچنین سازمان نظام مهندسی ساختمان، شورای عالی بیمه و مركز تحقیقات راه، مسكن و شهرسازی كه به اضافه خودش دهنفر میشدند را برای انجام این كار پیشنهاد نمود و آقای رییسجمهور به این تیم در تاریخ 9 بهمن رسما حكم داد. خوشبختانه این تیم مسوولانه با بررسیهای میدانی و دقت در جزییات «گزارش ملی بررسی حادثه ساختمان پلاسكو» را تهیه كرد و بهصورت عمومی انتشار داد. به احتمال زیاد این اولین گزارش ملی از یك حادثه در ایران است و هماكنون نیز روی درگاه اینترنتی ریاستجمهوری در دسترس عموم است. من به تمام علاقهمندان، مهندسان و بهویژه خبرنگاران تخصصی این حوزه توصیه میكنم كه چنانچه تاكنون به دقت این گزارش را مطالعه نكردهاند، حتما به آن مراجعه كنند. چون به دانش و درك آنان از موضوع آتشسوزی در ساختمانهای شهری كمك شایان میكند.
غرض از ذكر این مقدمه، اشاره به درس نیاموخته از این حادثه مرگبار است. زمانی كه این حادثه رخ داد، صداوسیما تا چندین روز، تا آنجا كه در خاطرم هست سه روز با تعبیه دوربین گزارش زنده از نحوه آواربرداری از این حادثه را منتشر میكرد. حال آنكه ساختمان پس از سه ساعت و نیم دقیق فروریخته بود و آن پخش مستقیم دیگر حاوی هیچ اطلاعات ارزشمندی نبود و رسانه میبایست روی علل وقوع حادثه و درسهایی كه از آن باید آموخت متمركز میشد. همان چیزی كه همواره مورد غفلت قرار میگیرد و بیشتر جنبههای احساسی برجسته میگردد. شوربختانه، پس از انتشار گزارش ملی حادثه دیگر رسانه ملی اساسا به موضوع نپرداخت و این مساله به فراموشی سپرده شد. یكی از مسالههای بسیار مهمی كه در این حادثه میبایست آموخته میشد، همین حفاظت از جان آتشنشانان بود. یكی از ماموریتهای بسیار مهم فرماندهی آتشنشانی در حین عملیات خاموشسازی آتش، ایمنی صحنه و مراقبت از جان آتشنشانان و توجه به علامتهای فروریزی است كه در ساختمان حین آتشسوزی بروز و ظهور پیدا میكند. ساختمان پلاسكو در سه مرحله دچار ریزش میگردد. اولین ریزش براساس این گزارش 3 ساعت پس از شروع آتشسوزی بوده و علائم فروریزی ساختمان آشكار میگردد. در گزارش كلی حادثه پلاسكو آمده است كه: «باتوجه به عدم تشكیل تیم ایمنی صحنه و عدم اجرای وظایف مهم و حیاتی این بخش در طول علمیات محرز است كه فرمانده حادثه امكان تشخیص و دریافت علائم ریزش و تصمیمگیری بهموقع قبل از ریزش اول را نداشته است و باتوجه به تمركز تیمهای اطفاء به عملیات حریق انتظار نمیرود این تیمها بتوانند علائم فوق را در زمان مناسب تشخیص دهند. لذا، عدم تشكیل تیم ایمنی صحنه و اقدام اثربخش این تیم یك ضعف اساسی در فرماندهی حادثه ساختمان پلاسكو در مقطع قبل از ریزش بهشمار میرود. تیمهای آتشنشانی مستقر در درون ساختمان مشاهده علائم اول تا پنجم را درك نكردهاند و در مقطع ریزش اول فرماندهی فرمان خروج آتشنشانان را صادر نكرده است و این فرمان بعد از ریزش دوم صادر شده است. با توجه به محبوسشدن تعدادی از آتشنشانان در ریزش اول و همچنین مواجهه مستقیم سازه فلزی ساختمان با حریق باید بلافاصله پس از ریزش اول فرمان خروج آتشنشانان صادر و تیم مداخله سریع ric وارد عمل میشد. همچنین با توجه به پراكندگی آتشنشانان در طبقات مختلف و عدم تجهیز آتشنشانان به بیسیم و سامانههای پیامگیر و ردیاب، از سیگنال اضافه مانند بوق یا سوت برای اعلام تخلیه افراد استفاده نشده است.» البته گزارش منتشرشده، حاوی درسهای فراوانی برای تمام دستگاههای ذیربط حكومتی و شهرداریها و سازمان آتشنشانی بود و هست. در اینجا با توجه به موضوع یادداشت، تنها به ضرورت توجه به مراقبت از جان آتشنشانان اشاره شد. آنان فداكارند. لیكن، دولت و جامعه نیز در برابر آنان وظیفه دارند. پلاسكو را فراموش نكنیم.