اینها منتقدند و آنها متملق

اینها منتقدند و آنها متملق

كدام را می‌پسندید  آقای رییس‌جمهور؟

دنیای قلم - محمد مهاجری: 1- این روزها دولت سیزدهم و شخص رییس‌جمهور زیر ضرب انتقادات تند چهره‌های سیاسی، رسانه‌ها و حتی شهروندان عادی قرار دارند. نوسانات قیمت ارز و سكه، آرامش روانی فعالان اقتصادی و مردم را به هم ریخته و افسارگسیختگی قیمت‌ها در بازار كالاهای ضروری دایره معیشت را هر روز تنگ‌تر می‌كند.


2- بخش عمده‌ای از شرایط كنونی دولت به ساختار تشكیلاتی آن برمی‌گردد كه به نظر می‌رسد از یك دولت مدرن كارآمد فاصله دارد و به علاوه ضعف شدید اكثر كابینه معضلات دولت را افزایش می‌دهد.


3- آنچه تیغ مخالفان و منتقدان دولت را تیز می‌كند، وعده‌هایی است كه آقای رییسی در دوره تبلیغات انتخاباتی مطرح كرده. منصفانه باید گفت آن قول‌ها با همه زیبایی و فریبایی‌اش برخلاف آنچه ادعا می‌شود برخاسته از نظرات كارشناسی نبوده. مثلا احداث 4میلیون مسكن با ظرفیت‌های مالی كشور نمی‌خوانده است. اتفاقا وزیر جدید راه و شهرسازی در روز اخذ رای اعتماد این وعده را منوط به اعتبار و پول فراوانی كرد كه به وضوح نشان می‌داد تعلیق به محال می‌كند. وزیر محترم پس از آن روز در رویكردی خردمندانه از بیان هر حرف پوپولیستی در حوزه مسكن خودداری كرده است. همچنین است وعده‌های غیرعلمی و غیرعملیاتی مانند نصف كردن و تك‌رقمی كردن تورم یا ایجاد یك میلیون شغل كه یادآوری آنها هم ملال‌انگیز است.


4- كارگزاران دولت وقتی نتوانستند این قول‌ها را محقق سازند ابتدا به ارایه گزارش‌های نادرست و غیرواقعی درباره پیشرفت كارها پرداختند و به «دستاوردتراشی» مشغول شدند. در مرحله بعدی هم راهی جز فرافكنی و انداختن تقصیر به گردن دولت‌های قبل برای‌شان باقی نماند. از آنجا كه افكار عمومی و منتقدان تنها به خروجی اعتبار می‌دهند و 

پشت پرده‌ها و حاشیه‌ها برای‌شان نان و آب نمی‌شود، توجیهات فرافكنانه را نمی‌پذیرند و حتی ممكن است به استهزای آن بپردازند.درباره نرخ ارز و قیمت نجومی مسكن و... اخیرا كلیپ‌هایی از دوره تبلیغات انتخاباتی در فضای مجازی منتشر شده كه گویای تلقی افكار عمومی از قول‌های آقای رییسی و فرافكنی درباره آنهاست. در اینكه بخشی از مشكلات فعلی محصول عملكرد دولت‌های پیشین و مشخصا دولت روحانی است بحثی وجود ندارد، اما این سوال جدی وجود دارد كه مگر آقای رییسی با احاطه كامل به موضوعات، مسوولیت نپذیرفته؟ از طرفی احاله وضع موجود به گذشتگان، از دولت شخصیت بهانه‌گیر در اذهان ترسیم می‌كند كه قطعا به نفع آقای رییسی نیست. از آن مهم‌تر اینكه چنین برخوردی منجر به پاسخگویی دولت‌های قبل می‌شود و پاسخ‌ها یا اطلاعاتی می‌دهند كه عملكرد دولت كنونی را زیر علامت سوال بزرگ‌تری می‌برد. كما اینكه در مورد ادعای تحویل خزانه خالی یا بدهی‌های گذشته، چنین شد.
5- اكنون كار به جایی رسیده كه موافقان دولت و افراد و احزاب و رسانه‌هایی كه در انتخابات1400 به ‌شدت از آقای رییسی حمایت می‌كردند، یكی‌یكی دارند پا پس می‌كشند و بعید نیست اگر عملكرد دولت با همین وضع ضعیف ادامه یابد، برای حفظ اعتبارشان به تدریج صریح‌تر و تندتر وارد معركه نقد شوند. نشانه‌هایی از این رویكرد را در خطبه‌های برخی ائمه جمعه و شخصیت‌های حزبی دیده‌ایم.
6- گفته‌اند «حسن السوال نصف العلم». اگر دولت به این ضرب‌المثل توجه كند و از خودش این سوال خوب را بپرسد كه «در این شرایط با افكارعمومی و منتقدان و نخبگان چه باید كرد؟» گام بزرگی را برداشته، هرچند كه تاكنون رفتاری درخور در این حوزه نداشته است. مثلا یكی از شیوه‌هایی كه از سوی افراد و رسانه‌های وابسته به دولت به‌ كار گرفته شده حمله به منتقدان از طریق ناسزاگویی و ایراد اتهامات خنده‌دار است. در این روش نخ‌نما شده همه منتقدان به دروغگویی، از دست دادن منافع، همسویی با امریكا و دشمنان، روی برگرداندن از نظام، ندامت از گذشته و نظایر آن متهم می‌شوند. پشت بند این اتهامات هم درخواست از دستگاه قضایی برای بگیر و ببند و توقیف مطرح می‌شود. شاید این شیوه در دهه 60 پاسخ داده باشد اما امروزه و با ارتقای هوشمندی جامعه و از آن بالاتر عملكرد بسیار ضعیف دولت، نتیجه وارونه دارد و اعتبار دولت را مخدوش می‌سازد. دولت احمدی‌نژاد مدتی به این روش متوسل شد، اما از آن باری نبست. همچنین درخواست برخورد قضایی با منتقدان، پوست خربزه گذاشتن زیر پای دولت است. اینكه دولت راسا از مخالفان شكایت كند یا برای شكایت‌هایش نایب بگیرد و ماموریت پرونده‌سازی و شكایت را به دستگاه‌های دیگر واگذار كند، تكرار راه رفته و ناكامی است كه قبلا اجرا شده و به نتیجه نرسیده است. البته ممكن است با افرادی برخوردهای قضایی و غیرقضایی هم بشود، اما دایره منتقدان به صورت تصاعدی افزایش پیدا می‌كند و...
7- اگر دولت با نگاهی دقیق، سینه‌چاكان خود را آنالیز كند، به نتایج جذاب و شیرینی خواهد رسید. از جمله اینكه اكثر آنها فاقد وجاهت سیاسی و اجتماعی و حرفه‌ای‌اند. دیگر اینكه اگر حربه ناسزاگویی از آنها گرفته شود، چیزی جز یك موجود لال بی‌مصرف از آنها باقی نمی‌ماند. دیگر ویژگی‌شان اینكه از خود هویت مستقل ندارند و به همین دلیل اگر پول فاكتورشان پرداخت نشود، جذب جای دیگری می‌شوند و برای كارفرما و مغازه‌دار جدید كار می‌كنند.
دولت اگر می‌خواهد با این لشكر به مصاف منتقدان برود مختار است، اما پس از مدتی كه واقعیت‌ها در جامعه منتشر شد، با دردسر‌های تازه‌تری مواجه خواهد شد.
8- بسیاری از منتقدان كنونی برخلاف ذهنیتی كه برای مقامات ارشد دولت ساخته‌اند اگر دلسوزی‌شان برای ایران و نظام بیش از دولتی‌ها نباشد (كه هست) قطعا كمتر نیست. اگر نقدی می‌كنند و سخنی می‌گویند تنها به اعتلای كشور می‌اندیشند. عداوتی با كسی ندارند و صدالبته كه عقد اخوتی هم نبسته‌اند. هرچند به رییس‌جمهور فعلی رای نداده باشند، اما موفقیت او را موفقیت خود می‌دانند و از این جهت شاید با منتقدان دولت قبل (كه حامیان دولت كنونی‌اند) تفاوت 180درجه‌ای دارند. این منتقدان، عملا اجازه نمی‌دهند اپوزیسیون خارج‌نشین مجال زیادی پیدا كند. پس حذف منتقدان یعنی باز كردن راه برای اپوزیسیونی كه نه نظام را قبول دارد، نه دولت را و نیز جز به براندازی نمی‌اندیشد.
ادب و آداب نقد می‌گوید كه برخلاف بزك‌كنندگان رفتار مسوولان، واقعیت بی‌پیرایه را بازنمایی كنند تا مسوولان دچار توهم نشوند. دل بستن به مجیزگویان و متملقانی كه در تاروپود بعضی دستگاه‌ها حضور دارند، نه سكه و دلار را ارزان می‌كند، نه تورم را پایین می‌آورد، نه اشتغال ایجاد می‌كند، نه تحریم‌ها را از بین می‌برد، بلكه تنها كاركردش این است كه حس خودشیفتگی را در مسوولان افزایش می‌دهد. بین متملقان كاسب و منتقدانی كه حتی ممكن است گهگاه تند و بی‌انصاف باشند، انتخاب با دولت است!
 

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.