افت قدرت خرید و ته كشیدنپسانداز مردم
تا زمانی كه نرخ تورم بالا باشد سرمایهگذاری صورت نمیگیرد و زندگی با تورم به معنی زندگی مصیبتبار است.
دنیای قلم -ندا جعفری : عبدالناصر همتی، رییس پیشین بانك مركزی با اشاره به متغیرهای اقتصادی در دولت سیزدهم یك «خسته نباشید» به عملكرد تیم اقتصادی دولت گفته است. او در توییت خود نوشته: تورم نقطهای از 34.7درصد ابتدای سال به 48.1درصد در پایان آبان ماه رسیده و نرخ دلار هم از 26 هزار و 200 تومان به 35 هزار و 400 تومان در پایان آبان ماه رسیده و پایه پولی هم تنها در مهر ماه 22 همت یعنی 3.2درصد افزایش یافته است، بابت عمل به وعدههایتان در مهار تورم و تقویت پول ملی خسته نباشید! وعده مسكن و... بماند. دو روز پیش مركز آمار ایران در تازهترین گزارش خود اعلام كرد كه نرخ تورم نقطهای در آبان ماه ١٤٠١، به عدد ٤٨,١درصد رسیده است؛ یعنی خانوارهای كشور به طور میانگین ٤٨.١درصد بیشتر از آبان ماه سال ١٤٠٠ برای خرید یك «مجموعه كالاها و خدمات یكسان» هزینه كردهاند. این درحالی است كه نرخ تورم برای دهكهای پایین درآمدی نیز در این ماه به بیش از 50درصد افزایش یافته است.
دو برابر تورم بلندمدت
وحید شقاقی شهری، رییس دانشكده اقتصاد دانشگاه خوارزمی بر این باور است كه تورم یك پدیده ساختاری در اقتصاد ایران است و ایران حداقل از دهه 50 به بعد درگیر تورمهای پی در پی شده است و متاسفانه در اقتصاد ایران برخلاف بسیاری از كشورها تورم به یك پدیده مذموم ماندگار تبدیل شده است به گونهای كه تورم بلندمدت در اقتصاد ایران حدود 20درصد است این در حالی است كه در مقیاس جهانی تورم 20درصد برای یك دوره بلندمدت تورم بالایی قلمداد میشود. این كارشناس اقتصادی در ادامه به «اعتماد» گفت: به خصوص در دهه 90 این میزان تورم به بالاترین میانگین بلندمدت خود رسید (كه حدود 27درصد بود) و در طول دهههای مختلف، دهه 90 بیشترین نرخ تورم را به خود اختصاص داد و از سال 1397 كه دور دوم تحریمها آغاز شد میانگین تورم تاكنون حدود 40درصد بوده است و این موضوع نشاندهنده آن است كه یك تغییری در مسیر تورم ایجاد شده است و تقریبا به دو برابر تورم بلندمدت در طول سالهای اخیر رسیدهایم.
تورم تا پایان سال 50 درصد را رد میكند
شقاقی شهری با تاكید بر اینكه شواهد حاكی از آن است كه میزان تورم تا پایان سال جاری به محدوده 50درصد و بالاتر هم خواهد رسید، افزود: اثرات افزایش نرخ دلار در ماه اخیر به تدریج تا پایان سال خود را نشان میدهد و ممكن است به بالاترین نرخ تورم در 50 ساله اخیر برسیم؛ این در حالی است كه بالاترین نرخ تورم پس از انقلاب 49.4درصد بوده كه در سال 1374 رخ داده بود و اگر تا پایان سال این نرخ به 50درصد برسد ركورد تورم در تاریخ اقتصاد ایران به ثبت میرسد. این اقتصاددان گفت: در طول یك قرن گذشته هرگز 5 سال به صورت پی در پی تورم در این سطح نبوده است. در سالهای 1320، 1321 و 1322 سه سال تورم بالا در كشور تجربه شد و در سالهای 1372، 1373 و 1374 باز هم سه سال تورم بالا در كشور داشتیم و در سایر مقاطع زمانی تورمهای دو ساله داشتیم و پس از آن تورم كنترل شده است. اما در این سالهای اخیر 5 سال پی در پی تورمهای بالای ماندگاری در ایران به وجود آمده است كه به شدت قدرت خرید مردم را پایین و پسانداز مصرفی مردم را از بین برده و فشار سنگینی را بر خانوادهها تحمیل كرده است.
ریشههای تورم همچنان باقی است
شقاقی شهری تصریح كرد: تمامی مطالعات داخلی و خارجی كاملا نشان میدهد كه تورم در اقتصاد ایران به دلیل 4 ناترازی شكل گرفته كه ناترازی بانكها، ناترازی بودجهای، ناترازی ارزی و ناترازیهای عرضه و تقاضای كل اقتصاد منجر به ریشههای تورم در اقتصاد ایران شدهاند. این كارشناس اقتصادی در ادامه افزود: تنها ناترازی ارزی به دو كسری تبدیل شده است؛ كسری تجاری غیرنفتی و كسری حساب سرمایه و این عوامل در كنار انتظارات تورمی به عنوان یك شوك بیرونی ریشههای تورم را تشكیل میدهند و در طول 50 سال گذشته هیچ دولتی جرات اصلاحات ناترازیها را نداشته و هر زمان كه تورم افت كرده صرفا حاصل فروكش كردن انتظارات تورمی بوده درحالی كه ناترازیها سر جای خود باقی ماندهاند.
تورم سال 95 چگونه تك رقمی شد؟
او با اشاره به افت تورم در سالهای 1395 و 1396 كه میزان تورم در ایران تكرقمی شد، گفت: در این سالها هم كه تورم افت داشت به دلیل اصلاح ناترازیها نبوده است و تنها به دلیل فروكش كردن انتظارات تورمی بود. این موضوعات موجب انباشت ناترازیها در این سالها شده است و به دلیل افزایش تحریمها انتظارت تورمی هم شعلهور شدند و نااطمینانیها هم بیشتر شد و اثرات این ناترازیها مشخصتر از قبل شده است. شقاقی شهری افزود: در سال جاری هم شاهد تشدید ناترازی بودجهای در كشور بودیم و ناترازی بانكها هم همچنان سر جای خود باقی و در حال افزایش است و شكاف عرضه و تقاضای كل نیز در حال بزرگ شدن است و عرضهها توان پاسخگویی به تقاضای كل را ندارد و كسریهای تجاری غیرنفتی ما نیز همچنان پایدار است و خروج سرمایه هم وجود دارد و انباشت و تشدید هم شده است و این ریسك و نااطمینانی باعث افزایش این ناترازیها شده است.
پساندازهای مردم رو به اتمام است
این اقتصاددان خاطرنشان كرد: متاسفانه امروز به جز افت قدرت خرید مردم، پساندازهای مردم نیز رو به اتمام است و كیفیت زندگی برای طبقه متوسط كاهش یافته است. تورم بالا موجب شده كه طبقه متوسط از بین برود و این موضوع خطرناك است زیرا طبقه متوسط فرصت اقتصاد است و ضرورت دارد تا دولت تنها بر كنترل تورم متمركز شود و به منظور حل ریشههای تورم نیز به اصلاحات ساختاری دست بزند كه این اصلاحات باید در بخش بودجهریزی، اصلاح نظام بانكی، اصلاح نظام تجاری، اصلاح ساختاری بخش خصوصی و توسعه بخش خصوصی در اقتصاد ایران با هدف بهبود عرضه كل در اقتصاد و بهرهوری بیشتر صورت پذیرد.
او ادامه داد: بسیاری از كشورها بخشهایی از این ناترازیها را داشتهاند اما ما در ایران مجموعه این ناترازیها را با هم داریم و در آینده هم ناترازی پنجمی به نام بحران صندوقهای بازنشستگی را پیش رو داریم و ریشههای تورم نیز در حال افزایش است و تا زمانی كه نتوانیم تورم را مهار كنیم بحث رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی و سرمایهگذاریها و... هیچ كدام رخ نخواهند داد، چراكه همه اقتصاد كلان به نوعی به ثبات تورم وابسته است.
قدرت ویرانگر تورم تنها در اقتصاد نیست
شقاقی شهری خاطرنشان كرد: تا زمانی كه نرخ تورم بالا باشد سرمایهگذاری صورت نمیگیرد و زندگی با تورم به معنی زندگی مصیبتبار است. تورم به گفته بسیاری از اقتصاددانها قدرت ویرانگری در یك كشور دارد و به جز نابودی بنیانهای اقتصادی بنیانهای اخلاقی را هم در جامعه از بین میبرد و زندگی با تورم به معنی زندگی بدون آرامش همراه با احتكار و پسانداز و واهمه از آینده و... است.
این كارشناس اقتصادی تصریح كرد: پس از گذشت 50 سال میبینیم انباشت تورم بیشتر از قبل شده و قدرت ویرانگری آن هم بیشتر از همیشه شده است. هر چند امروز در تركیه هم شاهد تورم صددرصدی هستیم اما به دلیل رشد بخش واقعی اقتصاد در تركیه، پس از دو سال معمولا این تورم كاهش پیدا میكند، ضمن آنكه ماندگار هم نیست، اما در ایران یك تورم 20درصدی به صورت «مزمن» داریم و یك تورم 40درصدی در 5 سال اخیر تجربه كردیم كه این ماندگاری قدرت ویرانگری را بیشتر میكند و عدالت اجتماعی و اقتصادی را هم تحتالشعاع قرار میدهد.
او با تاكید بر اینكه دولتها در ایران باید همه انرژی و وقتشان را صرف كنترل تورم كنند، گفت: از این شاخه به آن شاخه پریدن اوضاع را سختتر میكند و باید گفت تنها كنترل تورم در اقتصاد ایران با 15 جراحی ساختاری اقتصادی همراه است كه این جراحیها باید در صندوقهای بازنشستگی، در نظام مالیاتی، در نظام بودجهریزی، در اصلاح الگوی مصرف، در حوزه هزینههای جاری، اصلاح ساختار دولت، اصلاح نظام واردات، اصلاح نظام صادرات، حوزه بانكها، توسعه بخش خصوصی، بهرهوری اقتصادی، در بخش نظام توزیع و اصلاحات خروج سرمایه از كشور و جذب سرمایههای بینالمللی و... صورت پذیرد و تنها با این جراحیها میتوان امیدوار بود كه ریشههای تورم در كشور خشك خواهند شد.