دنیای قلم -سمیرا بختیار: این روزها صحبت از گفتوگوی ملی در بسیاری از رسانهها به چشم میخورد. شاید بتوان گفت بسیاری از كارشناسان حوزههای فرهنگی و اجتماعی بر این اتفاق نظر دارند كه در حال حاضر كشور نیازمند توجه جدی به مطالبات جوانان است و یكی از زیرساختها و پیشنیازهای این توجه، شروع یك گفتوگوی بیپرده با نسل جوان است. در همین رابطه آقای ضرغامی با اشاره به روایت یكی از بازجویان در صحبت با دستگیرشدگان در حوادث اخیر به این عبارت اشاره كرده «نه من میفهمم آنها چه میگویند و نه آنها میفهمند من چه میگویم.»
در اینجا حلقه مفقودهای به نام شكاف نسلی و نیاز كشور به گفتوگوی ملی بسیار احساس میشود. علاوه بر این مساله سالهاست كه اهالی ارتباطات بر تاثیرات شكاف نسلی و تبعات آن بر هویت هشدار میدهند اما از آن غفلت میشود. با یك مثال مصداقی، تحلیل خود را از این مساله شفافتر بیان میكنم. میدانیم كه یكی از طلایهداران مطبوعات ایران به پیشكسوتان این صنف تعلق دارد و طبیعتا باتوجه به پیشرفتهای زیادی كه در عرصه رسانه با آن مواجه بودهایم، هیچگاه این نسل به حاشیه رانده نشدهاند. حتی برخی از آنان در حال حاضر مدیرمسوول روزنامههای پرتیراژ كشور هستند. در اینجا كاملا شكاف نسلی بین یك مدیر مسوول پیشكسوت و اهالی تحریریه به عنوان نسل جوان احساس میشود، اما اتفاق مهمی كه در این میان رخ داد، ارتباط میان فردی اصولی پیشكسوتان عرصه مطبوعات با خبرنگاران جوان بود. به این معنا كه پیشكسوتان توانستند در دهههای اخیر با بهروز كردن خود به انتقال تجربیاتشان بپردازند. حال این انتقال تجربه از حضور در تحریریهها گرفته تا عضو انجمنها و نهادهای مدنی.
در این میان روزنامهنگاران نسل جوان با شنیدن تجربیات نسلهای قبل خود، نه تنها آن گفتهها را پس نزدند، بلكه سعی كردند از دل روزنامهنگاری قدیم پا به عرصههای جدیدی بگذارند. از طرفی دیگر هم پیشكسوتان با درك نیازمندیهای خبرنگاران جوان، در عرصه اطلاعرسانی به آنها كمكهای خوبی كردند. اگرچه پژوهش و مطالعه خاصی درباره ارتباط نسل قدیم روزنامهنگاران با نسل جدید انجام ندادهام، اما مشاهده میدانی و ارتباط كاریام میتواند خود دلیلی بر این ادعا باشد كه هر دو نسل كاملا و با احترام زبان یكدیگر را میفهمند ولو اینكه نسلها با هم اختلاف سنی دارند.
اینكه گفته میشود زبان نسل جدید را نمیفهمیم همگی ناشی از گسست نسلی و شكل نامناسب انتقال تجربه به نسل جدید بوده است. به گمانم اگر مسوولان دولتی و حاكمیتی ارتباط بیپرده خود را با این نسل بیشتر كنند و پذیرای انواع دغدغههای نسل جدید یا همان دهه هشتادیها باشند شاید همین اتفاق، طلیعه گفتوگوی ملی و ارتباطات موثر میان فردی بین حاكمیت و طبقه مردم باشد. به امید چنین روزی و چنین گفتوگویی...