قتل و سوزاندن همسر به خاطر چای سرد چرا اتفاق افتاد
واکاوی یک حادثه هولناک در قلب پایتخت
دنیای قلم -ناتوانی در حلوفصل اختلافات حلنشده در زندگی مشترک، ناآشنایی با مهارتهای کنترل خشم و ... یکی از تلخترین قتلها را رقم زد
متاسفانه یکی از مشکلات رایج و جدی بین زنوشوهرها که عواقب تلخ بیتوجهی به آن بارها خبرساز شده، حل و فصل نکردن اختلافات زن و شوهر بین خودشان است. پیدا نکردن راهکارها و چاره برای حل تعارضها در زندگی مشترک، آسیبهای جدی به زوج ها وارد میکند از قبیل سرد شدن روابط، طلاق عاطفی، خیانت، نفرت، خشم و ... که بدبختانه گاهی به قتل یکی از آنها هم ممکن است منجر شود. به تازگی، مرد خشنی که به دلیل سرد بودن چای روی همسرش بنزین ریخته و او را زندهزنده سوزانده، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. در ادامه به سراغ واکاوی روانشناسانه این پرونده جنایی تلخ خواهیم رفت که میتواند نکات قابل تاملی برای زوج ها داشته باشد.
متهم در دادگاه چه گفت؟
قبل از واکاوی این پرونده، باید چند مورد از اعترافهای قاتل را با هم مرور کنیم. «محمود» که ابتدا مدعی بود زنش خودسوزی کرده، در بازجوییهای تکمیلی به قتل اعتراف کرد و گفت: «من و لیدا سالها قبل با هم ازدواج کردیم. از همان ابتدا با هم اختلاف داشتیم و درگیر بودیم ... اما در آخر همه چیز با آشتی تمام میشد. تا این که روز حادثه لیدا برایم چای آورد. چای سرد بود و من عصبانی شدم و گفتم عوضش کند. سر همین موضوع با زنم جروبحث کردم. وقتی لیدا جوابم را داد، بیشتر عصبانی شدم و اینطور بود که روی او بنزین ریختم. البته قصدم کشتن او نبود. او میدانست من وقتی عصبانی میشوم، کنترلی بر رفتار خودم ندارم. برای همین دست به خشونت میزنم. با این حال به رفتار آزاردهندهاش ادامه میداد... »(منبع خبر: اعتمادآنلاین)
تصورات اشتباه زوج ها درباره متوسلشدن به خشونت
متاسفانه و بنا به دلایل متفاوت، بیشتر زوج ها برای حل تعارضات بین خود از راهکارهای درست و مشاوره علمی بهره نمیگیرند. یکی از راهکارهایی که بین
زوج ها به اشتباه جا افتاده این است که در برابر اختلافات برای نشان دادن ناراحتی و به کرسی نشاندن نظر خود، سریعا یا به فریاد و خشونت متوسل میشوند یا کوتاه میآیند. آنها احساس میکنند که برای نداشتن رفتار خشونتآمیز، اقتدارشان شکسته میشود! از آن طرف، کوتاه آمدن هم درمان نیست. یک مسکن کوتاه مدت است که تا مدتی فضا آرام میشود، فقط همین. بدون شک روزی دوباره سر باز میکند و مسائل جدی میسازد. قاتل در همین پرونده گفته که هر بار در آخر همه چیز با آشتی تمام میشد، اما دیدید که در پایان، اتفاق دیگری رقم خورد.
نگذارید اختلافات، حلنشده بماند
درباره این قتل تلخ که به تازگی اتفاق افتاده، بنا به گفته قاتل، او و همسرش از ابتدا اختلافات زیادی با هم داشتهاند. واضح است که این اختلاف عقاید و نظرات، هیچگاه حل نشده و حتما گفتوگوی سازنده و صحیحی بین این دو نبوده است اما باید درباره اینکه چگونه میتوان از این مسائل جلوگیری کرد، بیشتر بدانیم. در ابتدا زوج ها بپذیرند که اختلاف نظر در زندگی مشترک کاملا طبیعی است و بدانند که به جای طفره رفتن از حل مشکل یا توسل به زور و خشونت از راهکارهای درست باید برای مدیریت آن استفاده کنند. همچنین زمان و مکان درستی را برای صحبت و حل مشکلات اختصاص دهند، مثلا وقتی گرسنه و خسته و عصبی هستید یا در حضور دیگران و فرزندان این صحبتها را نکنید.
ضرورت بیان احساسات منفی به همسر
بعضی زن و شوهرها فکر میکنند که اگر از احساسات منفیشان با همسرشان صحبت کنند، مرتکب اشتباه بزرگی شدهاند، در صورتی که عواقب تلخ بیان نکردن این احساسات بیشتر است. به همین دلیل است که توصیه میشود احساسات منفی خود را در زندگی مشترک بیان کنید. مثلا بعد از یک اتفاق یا ماجرای پیشآمده، بگویید که چه حسهای بدی به سراغتان آمده است البته نه با فریاد و توهین. همیشه حواستان باشد که کار به توهین و فحاشی نکشد.
درمان بعد از پذیرفتن اختلالات اعصاب
قاتل در بخشی از اعترافاتش گفته: «او(همسرم) میدانست من وقتی عصبانی میشوم، کنترلی بر رفتار خود ندارم. به همین دلیل هم دست به خشونت میزنم.» متاسفانه قاتل حتما هیچوقت برای کنترل خشم و عصبانیت خود درمان نگرفته و اینجا نمیتواند تقصیرات را گردن همسرش بیندازد. هر زن یا شوهری باید مشکلات مربوط به اختلالات اعصاب خود را بدون تعصب بپذیرد و سپس برای درمان اقدام کند.
کاش این زوج به این توصیهها عمل میکردند
هرچند حالا دیر شده ولی کاش این زوج، یک بار باهم درباره اینکه هر کدامشان، چگونه در ایجاد مشکلات سهیم بودند، گفتوگو میکردند. یعنی این که اصلا قرار نیست همه مشکلات را گردن دیگری بیندازند و خودشان را پاک و مبرا نشان دهند. کاش آنها، مسئلهای را که بر سر آن اختلاف نظر داشتند آشکارا به هم میگفتند، تعریف دقیق و روشن مشکل بدون حاشیه رفتن و همفکری برای اینکه هر کدامشان برای حل مشکل چه کارهایی از دست شان برمیآمده است. کاش همه ما در زندگیمشترک تا دیر نشده، مراقب سخنان خود باشیم، به خواستههای خود و شریک زندگیمان توجه کنیم، سعی کنیم مشکل را از دید همسرمان هم نگاه کنیم و در صورت لزوم حتما از مشاوره و راهنمایی مناسب بهرهبگیریم.
نویسنده : فریبا البرز | کارشناسارشد مشاوره خانواده