ناشادی و مهابتی كه گفته نشد

ناشادی و مهابتی كه گفته نشد

دنیای قلم -زنده‌یاد سید محمود دعایی مردی بسیار شاد و خوش به نظر می‌آمد. معمولا طنزهای دست اولی در آستین داشت كه با نقل دراماتیك و حرفه‌ای آنها، جماعت را از خنده روده‌بر می‌كرد. از این رو، بسیاری از ناظران بیرونی او را فردی همیشه شاد و خوشحال می‌دیدند. واقعیت اما این نبود. مرحوم دعایی رنج‌های تلنبارشده‌ای در دل داشت و به خلاف ظاهرش به نظرم انسانی عمیقا ناشاد بود.  در واقع هر اتفاقی در هر گوشه و كنار كشور كه به نظرش ظالمانه و مخرب می‌آمد، او را به‌شدت رنج می‌داد و در غمی خردكننده فرو می‌برد. در چنین شرایطی چین و چروكی به پیشانی بلندش می‌انداخت و نگاهش را تنگ می‌كرد و با افسوس می‌پرسید: چرا؟ و بعد سكوت اندوه‌بار و درازی در پیش می‌گرفت. گاه نیز برخی ماجراها او را به كلی از كوره به در می‌برد و به قول ما كرمانی‌ها «رگ سیدی‌اش به جوش می‌آمد.» در آن وضعیت اگر همكاری با حرفی نابجا یا حركتی بی‌موقع، به مثابه آخرین دانه برفی كه شاخه درختی را به نقطه شكست رسانده است، بر اعصابش فرود می‌آمد، چون آتشفشانی فوران می‌كرد و بعد هم بلافاصله خشمش فرو می‌نشست و با تواضعی غیرعادی به عذرخواهی برمی‌خاست.  

در واقع اندوهی درونی كه به ندرت به چشم اغیار می‌آمد، مرحوم آقای دعایی را بیمار كرده بود و او از كلكسیونی از مشكلات جسمی مانند دیابت، فشار خون، پادرد و ناراحتی قلبی رنج می‌برد. مرحوم دعایی اما اغلب اندوهش را در دل نگه می‌داشت و محیط را برای دوستانش از شادی و نشاط پر می‌كرد. شادروان سید محمود دعایی در عین حال با هیچ نوع تكلف و تجمل و تشریفات میانه‌ای نداشت و سر سوزنی در این موارد تظاهر و خودنمایی نمی‌كرد. در حقیقت، از همه اینها از صمیم قلب متنفر بود. او به‌رغم موقعیت مدیریتی‌اش در موسسه اطلاعات از ایفای نقش یك خبرنگار ساده برای روزنامه نیز پرهیز نمی‌كرد و بسیاری مواقع خبرهای مربوط به تصمیمات و مصوبات مجلس را با تلفن برای سرویس‌های مربوطه در داخل تحریریه گزارش می‌داد.  سلوك ساده و متعارف و خاكسارانه آقای دعایی از او چهره مردی مهربان و منعطف و اهل سازش و نرمش را ترسیم می‌كرد.

 

مرحوم دعایی البته این همه بود، اما در كنار آن، چنان هیبت و مهابتِ عظیمی داشت كه در مواقع ضروری، زهره شیر را آب می‌كرد! در واقع تركیبی از مهربانی و مهابت به او این امكان را داد كه به‌رغم فراز و فرودهای سیاسی بسیار، به مدت بیش از 40 سال سرپرستی موسسه اطلاعات را حفظ كند و به شیوه خاص خود معتدل نگه دارد. او برای این منظور هرگز به تملق و چاپلوسی روی خوش نشان نداد. گرچه احترام همگان را نگاه می‌داشت اما تملق را خلاف شأن آدمی می‌دانست و در محیط كار نیز چاپلوسان را به حساب نمی‌آورد و در مقابل نسبت به همكاران منتقد و مخالف و صریح و باشخصیتِ خود، احترام قلبی اصیلی قائل بود.  مرحوم دعایی به واقع، موسسه را عمدتا با مهابت خود حفظ كرد و در طریقِ اعتدالِ مورد نظر خود نگه داشت. او در این جهت جنگجو و نافرمان و سازش‌ناپذیری بی‌همتا بود و چنانچه دستورالعملی را در موردِ چگونگی نشر خبرها و تحولات كشور، خلاف مصالح جامعه می‌دانست، تا نهایتِ طاقت و توانِ خود نادیده می‌گرفت حتی اگر از سوی حساس‌ترین نهادهای حاكم بود. دعایی در عین حال، هر حركت تفرعن‌آمیزی از جمله از سوی روسای جمهور كشور را نیز بی‌پاسخ نمی‌گذاشت و در چنین مواردی اگر هم خبر مربوط به آنها را راهی سطل زباله نمی‌كرد، از صفحه نخست روزنامه، به جای پرتی می‌فرستاد. جایگاهی كه مرحوم دعایی برای خود تعریف كرده بود، به‌طور اتوماتیك فشارهای بی‌نهایتی را از هر سو علیه او بسیج می‌كرد. برآوردن علایق و مطالبات طیف وسیعی از نیروهای همسو و متعارض در یك موسسه حكومتی و انعكاس متعادل خبرها و دیدگاه‌های آنها در روزنامه، بعضا متضمن تحمل فشاری فوق طاقت بشری بود كه مرحوم دعایی بنا به دلسوزی خود نسبت به سرنوشت كشور به آن تن داده بود. این همه اما به هزینه فرسایش اعصاب و بروز بیماری‌های مزمن برای او تمام شد و مرگ نابهنگامش ظاهرا بی‌ارتباط با بیماری‌های قبلی‌اش نبود. خدایش رحمت كند و آرامش و آسایش ابدی بخشد.

احمد زیدآبادی
 

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.