بازیگر نقش «گندم» در سریال دودکش۲: دیگر در سریالهای کمدی بازی نمیکنم
شخصیتهای کمدی بهشدت جذابتر از شخصیتهای عادی هستند. ولی در تلویزیون نمی شود به شخصیت خیلی بال و پر داد و گفت من این ویژگیها را دارم و آنها را بازی کردم.
دنیای قلم -این شبها سریال کمدی دودکش۲ ساخته برزو نیکنژاد از شبکه یک در حال پخش است که الهام اخوان در آن نقش گندم را بازی میکند. او بازیگر ۳۳ سالهای است که سالها به عنوان منشی صحنه در آثاری چون ساخت ایران دو، پنچری، شیرین قناری و سریال همسایهها حضور داشته است. اخوان دارای مدرک کارشناسی تئاتر و کارشناسی ارشد کارگردانی است و تجربه بازی در فیلم دوزیست و سریال «باخانمان» را در کارنامه دارد.
بازیگر نقش گندم در سریال دودکش۲ در گفتگو با ایرنا از شرایط پشت صحنه این سریال گفت و شناختی که خودش نسبت به شخصیتهای دودکش۲ پیدا کرده است. متن کامل این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
*ظاهرا الان مشغول تصویربرداری هستید. کدام قسمتها را ضبط میکنید؟
از قسمت ۲۴ میگیریم تا انتها. سریال شبانه تدوین نهایی می شود و برای پخش میرود.
*چطور با وجود این که زود شروع کردید باز هم به تدوین همزمان با پخش رسیدید؟
تعداد روزهایی که برای کرونا تعطیل کردیم، زیاد بود. تقریبا ۳۰ روز تعطیل شدیم. آقای (امیرحسین) رستمی و (برزو) نیک نژاد و محمدرضا شیرخانلو کرونا گرفتند. هر زمانی که وضعیت قرمز می شد، پروژه دو سه روزی به بچه ها استراحت می داد. از حدود ۵ ماه پیش فیلمبرداری را شروع کردیم. ولی مجموعا به اندازه چهار ماه کار کردیم. چند روز به خاطر عید نوروز و رفتن به گرگان فیلمبرداری نکردیم.
*شیوع کرونا چقدر روی بازی شما تاثیر گذاشت؟
من همزمان با بازی در سریال باخانمان کرونا گرفتم. سر آن سریال خیلی اذیت شدم. ولی سر سریال دودکش۲ چون یک بار گرفته بودم، باور این بیماری را داشتم. همبازی من، امیرحسین رستمی به شدت به کرونا حساس بود. زمانی که کرونای امیرحسین رستمی تمام شد، خیال من تا حدودی راحت شد. چون میدانستم بدنش آنتی بادی دارد، سکانس ها را راحتتر برگزار میکردم. ولی جو عمومی گروه ما پراسترس بود. همه ترس داشتند. دستیار گریم ما موقع کار کردن از ترس میلرزید. آخر سر هم کرونای سختی گرفت.
*البته تضمینی نیست که فرد مبتلا به کرونا دوباره کرونایی نشود.
درست است. ولی بعد از یک بار ابتلا نگرانی من خیلی کم شد. من با کرونا خیلی راحت کنار آمدم. مراقبت می کردم. ولی هیچ وقت زندگی را بر خودم تلخ نکردم. استرس کرونا نداشتم.
*چرا با وجود این که داستان سریال همزمان با کروناست، جلوی دوربین کسی ماسک نمی زند؟
آقای نیک نژاد تصمیم گرفتند داستان را در زمان کرونا روایت کنند. خانوادهها در جمع خودشان ماسک نمیزنند. ولی در مکان های عمومی و جاهای سرپوشیده ماسک دارند. این تصمیم کارگردان و گروه طراحی لباس بوده. من خودم می گفتم اگر کرونا هست، باید ماسک بزنیم. اگر کرونا نیست هم نباید ماسک بزنیم. در داستان ذکر میشد ما شخصیت ها همه قبلا از گرگان مبتلا به کرونا شدهایم و آنتی بادی داریم. بهانهای درست می کردند که ماسک نزنند. ولی در سکانسهای کلانتری و بانک ماسک داریم.
*فیلمنامه کامل نوشته شده است؟
فیلمنامه تمام شده است و همه می دانیم چه اتفاقاتی می افتد. بیشترین سوالی که از من میشود این است که آیا گندم و بهروز ازدواج میکنند یا نه. من جوابش را میدانم؛ اما نمیگویم.
برداشت شخصی از شخصیت گندم
*خودتان چه برداشتی از شخصیت گندم و ویژگیهای او داشتید؟
شخصیتهای کمدی بهشدت جذابتر از شخصیتهای عادی هستند. ولی در تلویزیون نمی شود به شخصیت خیلی بال و پر داد و گفت من این ویژگیها را دارم و آنها را بازی کردم. گندم یک آدم خیلی عادی بود که برخی تکیهکلامهای شیرین به او اضافه شد. او یک زندگی هنری ساده با معضلات شخصی درونخانوادگی دارد. اگر بگویم این شخصیت یک ویژگیهایی دارد و من آن را اجرا کردم در واقع پررویی کردم. بضاعت من برای درآوردن شخصیت همین قدر بوده است.
*میتوانیم بگوییم گندم نسبت به بقیه آدمها عاقلتر است؟ در واقع بلاهتی که دیگران دارند در او نیست.
ویژگی خانوادهها در دودکش ساده بودنشان است. بحث عاقل بودن و عاقل نبودن نیست. این خانواده به همه اعتماد می کنند و به دیگران پول قرض میدهند. گندم نسبت به بقیه اجتماعیتر است. او دانشگاه رفته و قاطی معاملات پدرش بوده. نمی شود گفت عاقل تر است. حواسش یک مقدار جمعتر است.
در یکی از سکانسها دیگران راجع به عروسکسازی حرف می زنند، همه ذهنیت اشتباهی درباره این موضوع دارند. ولی «گندم» خودش یک عروسکساز حرفهای است و درس این رشته را خوانده. در سکانسهای دیگر هم میشود عاقلتر بودن او را حس کرد.
دنیای دودکشیها دنیای ساده و کوچکی است. دنیای آنها در قالیشویی خلاصه شده است. ته دنیایشان مسافرت گرگان است. گندم یک مقدار دنیادیدهتر است. او مثل جوان های امروزی است که به قدیمیها یاد می دهند چطور می شود از تبلت استفاده کرد.
*به نظر شما جذابیت دودکش به ساده بودن خانوادهها برمیگردد؟
دودکش بلد بوده که چطور در دل مردم برود. معضلات مردم را جوری می گوید که هم غمناک باشد و هم بامزه. برگ برنده دودکش همین است. البته سریال پایتخت هم همین طوری بود و از دل مردم بیرون آمده بود.
انتقاد از سریال دودکش
*یکی از انتقاداتی که به دودکش می شود این است که ضرباهنگش کند است. بهروز دنبال نیمه گمشده اش می گردد و اتفاق مهم دیگری نمیافتد. این انتقاد را قبول دارید؟
من شخصا با این صحبت موافقم. ولی ما در تلویزیون دو سبک کمدی داریم. کمدی قصه مثل سریال باخانمان و کمدی موقعیت مثل سریال دودکش۲. در سریال دودکش۲ بیننده دوست ندارد از آن قالیشویی بیرون بیاید و روابط فیروز و بهروز را از دست بدهد. تکاپوی بهروز با وجود نداریاش برای پیدا کردن نیمه گمشده جالب است. من آقای نیک نژاد را در عرصه کمدی موقعیت قبول دارم، دودکش۲ را هم از باخانمان بیشتر دوست دارم. موافقم یک سکانسهایی بیش از حد طول کشیده است. ولی همان سکانس ها هم طرفدار دارد. الان یک چیزهایی از حوصله مردم خارج شده است. من به مردم حق می دهم. دوست دارند تندتر به نتیجه برسند. آقای نیک نژاد خودش دودکش ۱ را نوشته و به شدت این سبک را میشناسد.
*چرا رابطه عاشقانه بهروز و گندم یک طرفه است؟
کاملا یکطرفه است. (میخندد) بهروز دنیای خودش را دارد و گندم هم از سادگی بهروز خوشش میآید. ولی بهروز مرد رویاهایش نیست. الان ما اگر یک راننده یا کارمند ساده ببینیم، می گوییم چقدر آدم خوبی بود. الان سادگی نشانه انسانیت است.
*به نظر شما دودکش۲ درباره ازدواج جوانان چه حرف و سخنی دارد؟
دودکش۲ میخواهد بگوید شرایط این قدر راحت نیست که جوانی برود فکرنشده ازدواج کند. شرایط خیلی سخت تر از این حرفهاست. بهروز میگوید من وقتی نمی توانم قرضم را پس بدهم چطور می توانم با نیمه گمشده ام ازدواج کنم.
*ترجیح شما بازی در سینماست یا شبکه نمایش خانگی یا تلویزیون؟
الان نظری ندارم. بعد از این سریال باید به خودشناسی برسم. ولی دیگر کمدی بازی نخواهم کرد. ترجیح می دهم فعلا وارد فضای کمدی نشوم. کار بعدی من قطعا درام است. من دو سریال کمدی را تجربه کرده ام. دوست دارم قصه های ملودرام را تجربه کنم.