دنیای قلم -تقریبا همه کاندیداها و طرفدارانشان از عدم حضور حداکثری مردم پای صندوقی های رای در انتخابات 1400 نگران هستند. دلیل این عدم حضور چیست؟
فارغ از اینکه بسیاری از صاحب نظران به ساختار چنین مناظراتی ایراداتی وارد کرده و معتقدند برای تبیین برنامهها و نقطه نظرات نامزدها باید روند این مناظرات تغییر کند؛ متاسفانه شاهد برخی بیاخلاقیها از سوی بعضی نامزدها در مناظره اول بودیم که هرچند با شدت کمتر اما باز هم در مناظره دوم تکرار شد.
اگرچه شاید نامزدها تصور کنند می توان با چنین روشهایی رقبای خود را از صحنه به در و آراء مردمی را جذب کنند اما مردم چنین بیاخلاقیها را نمیپسندند و تنها عایده چنین بحثهایی سردرگمی مردم در انتخاب است.
دکتر علیرضا شریفی یزدی، مشاور و روانشناس اجتماعی، با بیان شیوهای که آن را «سرکوب رقبای انتخاباتی» توصیف کرد، با اشاره به اینکه این موضوع در تمام دنیا امری طبیعی و متاسفانه از شگردهای کسب رای است، در عین حال نسبت به، به کارگیری چنین شیوه ای هشدار داد و گفت: بازتاب چنین مناظراتی که در آن برنامه مدون و مشخص نامزدها برای حل معضلات، بدون شعار بیان نمیشود، فارغ از اینکه چه شخصی در حال سرکوب چه شخصی است، به کاهش اعتماد مردم به مسئولین و کلیت سیستم منجر میشود؛ چراکه مردم این مسائل را نمیپسندند.
شریفی یزدی ادامه داد: اگرچه در این دوره، شور انتخاباتی دورههای قبل به همان شدت دیده نمیشود و شاید این سرکوبها در مناظرات خیلی برای مردم اهمیتی نداشته باشد اما در هر صورت تاثیرات منفی چنین رفتارهایی کاملا به لحاظ روانی قابل پیشبینی است.
وی در همین ارتباط افزود که انتظار میرود کاندیداها در مناظرات انتخاباتی توانایی فردی کافی، قدرت بیان کافی و اشراف کافی به مسائل داخلی و منطقهای و بینالمللی مرتبط با کشور داشته و یک برنامه کاملا مدون و شناختهشده ارائه دهند.
به گفته این روانشناس اجتماعی، "منش کاریزماتیک" و شخصیت محکم از جمله خصوصیات مهم روانشناختی یک نامزد انتخاباتی است که در بین بخش اعظم کاندیداها و در این مناظرات دیده نشده است.
شریفی یزدی در بخش دیگر سخنان خود درباره اثرات روانشناختی عدم تحقق وعدههای انتخاباتی نامزدها نیز تصریح کرد: در همهجای دنیا وعدهها بر روی ذهن و فکر رای دهندهها اثر گذار و بر در تصمیم آنها نقشآفرین است؛ از این رو معمولا نامزدهای انتخابات در همه جای دنیا و در تمام سطوح انتخابات در پی این هستند که با روشها و ترفندهای جدید ذهن مخاطب را به سمت خود کشانده و آنها را از وعدههای خود متاثر کنند.
وی این را هم گفت که طی چند دهه اخیر در دنیا این سبک بسیار پیشرفت کرده و از روشهای پیچیده تر رسانهای، روانشناختی و جامعه شناختی برای کشیدن افراد به پای صندوق و رای دادن به نامزد خاصی استفاده میشود. این روانشناس اجتماعی یادآور شد: در کشور ما تیمهای قوی در این زمینه وجود ندارد و شاید اولین دورهای که این مساله به شکل جدی مورد توجه قرار گرفت انتخابات ریاست جمهوری در ۲ خرداد ۷۶ بود که از شیوه های مختلف تبلیغات استفاده و نتیجه انتخابات دگرگون شد.
وی افزود: عمدتا در سالهای بعد تا اواخر دهه ۸۰، کاندیداها خیلی تیم قوی روانشناختی، جامعه شناختی و رسانه ای در اختیار نداشتند. در سال ۸۴ آقای احمدی نژاد بر روی قشر فقیر سرمایه گذاری کرد و با شعار مبارزه با تجمل گرایی و اشرافیت توانست انتخابات را ببرد.
این روانشناس اجتماعی افزود: تبلیغات انتخاباتی سالهای ۸۸، ۹۲ و ۹۶ کاملا از یک سری نقطه ضعف های جامعه بهره برداری کرد و اینگونه سعی میکرد مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد. آخرین آن نیز سال ۹۶ بود که آقای روحانی با وعده هایش توانست انتخابات را ببرد؛ وعده های سنگینی که در سال ۹۲ و ۹۶ داده شد مردم را به شدت امیدوار کرد که شاید یک تغییر اساسی و ریشه ای رخ دهد اما این اتفاق نیفتاد.
شریفی یزدی همچنین با بیان این اعتقاد که وعدههای امروز کاندیداها، وعدههای خام و غیر عملی است و بسیاری از آنها در حوزه و اختیارات رییس جمهور و اصلا در حد توان و پتانسیل شرایط فعلی کشور نیست، ادامه داد که یقینا اگر این وعدهها بتوانند روی ذهن مردم اثر بگذارند اما در نهایت به دلیل اینکه کاندیداها نمیتوانند آنها را کاملا عملیاتی کنند، موجب خشم مردم شوند، مردم یا دچار سرخوردگی میشوند و یا برخی اتفاقاتی که دوره دوم دولت روحانی رخ داد و حتی بیشتر از آن رخ میدهد.
به گفته این روانشناس اجتماعی، وعده های عجیب و غریب نشان دهنده عدم شناخت دقیق بسیاری از کاندیداها از موقعیت و نیاز جامعه است؛ آنها گاه به دلیل اطلاع از مشکل اقتصادی مردم چنین وعدههای عجیب و غیر قابل اجرایی میدهند که حتما به لحاظ روانی منجر به خشم، سرخوردگی و نا امیدی مردم شده و در یک بستر اجتماعی ممکن است به خشم اجتماعی تبدیل شود که بسیار خطرناک است.
شریفی یزدی افزود: من معتقدم باید گروهی از اصحاب تفکر با نامزدها صحبت کنند و خطرات ناشی از این وعدهها را برایشان توضیح دهند. در هیچ انتخاباتی مثل انتخابات این دوره بخش زیای از کاندیداهای ریاست جمهوری به لحاظ برنامه مدون و پشتوانه فرهیختگان و نیروهای فکری جامعه خالی نبودند و این خطر بزرگی است که باعث می شود افراد وعده های عجیب دهند، ولو اینکه برخی اساسا میدانند رای نیز نمیآورند.
وی در ادامه با بیان اینکه بخشی از علت آنچه عدم شرکت برخی مردم در انتخابات خواند، به عملیاتی نشدن وعدههای پیشین باز میگردد، گفت: متاسفانه اکثر نظرسنجی ها اینگونه نشان میدهند که بخش بزرگی از مردم اساسا در انتخابات مشارکت نمیکنند و دلیل آن سرخوردگی مردم از وعدههایی است که قبلا داده شده و عملیاتی نشده است و این عدم مشارکت نتیجه بی دقتی نامزدهایی بوده که در دوره های قبل وعدههایی دادهاند که یا از پس آنها برنمیآمدند و یا پیگیری آن وعدهها برایشان مهم نبوده است.
این روانشناس اجتماعی، گفت: اثرات منفی وعدههای محقق نشده فقط یک فرد خاص را زیر سوال نخواهد برد و خسران و خسارت آن نسبت به از دست رفتن اعتبار یک فرد خاصبسیار بیشتر است، به همین دلیل باید به کاندیداها آگاهی داد که وعدههای عملیاتی دهند. وعدههایی که حتما به نفع کشور باشد و برای هر وعدهای که می دهند ساز و کار لازم را پیوست کنند و با برنامه جلو آیند.
شریفی یزدی در ادامه با اشاره به فضای انتخاباتی سالم گفت: فضای انتخاباتی سالم فضایی است که دو ویژگی بارز در آن رعایت شود؛ اول آنکه نامزدها وعدههایشان را بر اساس برنامه عملیاتی، مشخص، مدون و منتشر شده محقق و تیم خود نظیر بسیاری از وزراء و معاون اول را معرفی کنند. از سوی دیگر اخلاق این مساله را مطرح میکند که نامزدها از تخریب رقبا خودداری کنند.
این روانشناس اجتماعی در پایان مجددا با اشاره به سرکوب رقبا در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری توسط یکدیگر گفت: چنین رفتارهایی به نوعی سردرگمی و نا امیدی در مردم را منجر میشود.