دنیای قلم -مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری1400 نقاط فرصت و تهدید متعددی دارد. اینکه همه نامزدهای موجود با دیدگاههای سیاسی مقابل هم، یکصدا معتقدند که حال کشور خوب نیست و وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور بحرانی است و ادامه وضعیت موجود ممکن نیست را میتوان به فال نیک گرفت، چرا که در گذشته بخشی از حاکمیت بهشدت معتقد بود که کشور با بحران روبهرو نیست و نقدها و بیان دیدگاههای منفی در موضوعات مختلف کشور سیاهنمایی است. نکته مثبت دیگر این مناظرات، آمار، ارقام و اطلاعاتی است که نامزدها بهطور شفاف در حوزههای مختلف ارائه میدهند، واقعا این فرصت کمتر در کشور پیش میآید که مسئولان در ردههای مختلف مدیریتی، با ارائه آمار دقیق وضعیت کشور را در مسائل مختلف ارزیابی کنند و در معرض عموم درباره آن سخن بگویند. اما از نکات منفی مناظرات اخیر، نادیدهگرفتن مسائل و مشکلات بنیادی است. به غیر از یک یا دو نامزد انتخاباتی، بقیه درباره حکمرانی خوب و شاخصهای آن مانند دولت الکترونیک، بهکارگیری نهادهای مدنی و احزاب، جذب سرمایههای خارجی و...صحبت نکرده و نگفتند که با چه برنامه و مکانیسمی و براساس چه اولویتهای راهبردی میخواهند یک حکمرانی خوب داشته باشند تا در دوره بعدی بتوانند باز هم به رأی مردم رجوع کنند. در واقع همه نامزدها فاقد یک نگاه راهبردی و ساختاری درست هستند که البته با اقدام شورای نگهبان که با فیلترهای شدید خود مانع ورود ظرفیتهای قوی و توانمند علمی و سیاسی شد، ایجاد این ضعف قابل پیشبینی بود. این ضعف در طرح مسائل و موضوعات ساختاری و راهبردی به قدری شدید است که تاکنون هیچیک از نامزدهای انتخاباتی نتوانستهاند مردمی را که در دادن رأی دچار شک هستند، را اقناع و از نظر علمی و نظری به آنها تکیه داده و اطمینان کنند. حتی از نظر جاذبه عاطفی و اخلاقی هم این نامزدها نمیتوانند کشش لازم را برای آن دسته از مردم که هنوز تصمیم قطعی نگرفتهاند، ایجاد کنند. بنابراین معتقدم که مناظرات پیش رو در سطح متوسط رو به پایین است. از سویی دیگر شکل مناظره و نوع سؤالات هم از جذابیت آن کاسته. معلوم نیست که چرا سؤالات به سمت سیاست خارجی و تحریمهایی که تأثیر شدیدی روی اقتصاد کشور داشته، نمیرود و اغلب نامزدها درباره آن سکوت کردهاند، حتی آنها درباره کرونا هم صحبت نمیکنند و برنامهای جدی و عملی برای بحرانی که این ویروس ایجاد کرده، ارائه نمیدهند. نکته مهم بعدی که برخی نامزدهای انتخاباتی درباره آن کلیگویی میکنند، موضوع «شفافسازی در اقتصاد ایران» است. آنهایی که حول این محور در مناظرات شعار میدهند باید بدانند که حدود 40درصد اقتصاد کشور در اختیار دولت نیست و خصولتیها و جریانهای پنهان در آن نقش بسزایی دارند، نهادها و گروههایی که میتوانند دولت را به زمین زده و مطالبات بیشماری را بر گردن دولت بیندازند. چرا نامزدهای انتخاباتی که در دستگاههای مهم و اصلی کشور فعالیت دارند، شفاف نمیگویند که این جریانهای پنهان چه کسانی هستند و چه نقشی در اقتصاد کشور دارند؟در نهایت تصور من این است که مناظرهها و برنامههای انتخاباتی تا اینجای کار نتوانسته جامعه ایران را برای رأیدادن به نامزدهای انتخاباتی قانع کند. شاید باعث شده که رأی نفراتی افزایش و برخی کاهش یابد ولی نتوانسته حتی از نظر اخلاقی این تصور را در مردم ایجاد کند که اگر حضور پیدا نکنند، خیر عمومی به خطر افتاده و ملتی آسیب خواهند دید.
منبع: همشهری