دنیای قلم -بازنده مناظره نخست 7نامزد احرازصلاحیت شده شورای نگهبان برای انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری، هم اقتصاد بود و هم مردم دارای تردید، که به کدام چهره رأی بدهند که مطمئن باشند میتواند اقتصاد ایران را از زیر ابرچالشهای مهم خارج کند. مناظره نخست از همان ابتدای شروع قرعهکشی نامزدها و سؤالها شکستخورده بود و رایدهندگان قادر به تشخیص اینکه هر 7نامزد درباره یک چالش یا بحران اقتصادی چه راهکار و برنامهای دارند، نبودند چرا که ساختار مناظره بهگونهای طراحی شده بود که تبادل نظرها و چالش برنامهها حول محور مشخصی صورت نگیرد ولیکن در همان ابتدا این ساختار به بنبست رسید و بگومگوها جای نقد برنامهها را گرفت.
جنس و ترکیب سؤالات اقتصادی مطرح شده از سوی مجری برنامه مناظره نخست نشان داد که قرار نیست به ریشه مشکلات و ساختارها پرداخته شود و سنگبنای مناظره هم یادآور نوعی برنامهریزی مناظره براساس اولویتها و دغدغههای خاص معیشتی و اقتصادی طیفی از رایدهندگان بود، بهنحوی که در هیچکدام از پرسشهای مطرح شده به چالش اصلی و تقابل فکری 2دیدگاه حاکم بر کشور در حوزه اثرگذاری تحولات سیاست خارجی و مسائلی چون تحریمها و تقابلها بر فضای اقتصادی کل کشور نشد. از همین منظر بود که 2نامزد از 7نامزد بهگونهای در همان مرحله نخست مناظره، سعی کردند تا ساختار از پیشطراحی شده را نادیده بگیرند و رایدهندگان بهویژه آن دسته که هنوز تصمیم به شرکت در انتخابات و رأی دادن نگرفتهاند را هدف قرار دهند. برآیند وعدهها و آنچه در قالب برنامهها، نمودارها و کتابها روی دست نامزدهای انتخابات قرار گرفت و روبهروی دوربین نشان داده شد، نشانهای آشکار از آشفتگی در بین صحنه مناظرهای بود که گویا قرار هم نبود مناظره باشد و در مرحله نخست شکل مجادله بهخود گرفت و در مرحله دوم و پس از تنفس هم مناظره بر سر اقتصاد از نفس افتاد و وعدهها بود که تکرار شد و انتقادها هم بیشتر برای تخریب دیگری بود. تا همه منتظر راند آخر مناظره بر سر اقتصاد باشند و در پایان اما هوا تاریک بود و رایدهندگان در این هوای تاریک نتوانستند تصویری روشن از آینده اقتصاد ایران در 4سال آینده بهدست آورند. بیشتر بخوانید: بازنده مناظره انتخاباتی چه کسی بود
یکی از مهمترین مطالبه مردم این است که طراحان سؤالات مناظره معرفی شوند و سازوکاری که باعث شده تا این سؤالها طراحی و پرسیده شود، شفاف اعلام شود؛ چرا که قالب سؤالات مطرح شده، کلی، کلیشهای و خنثی بود بهنحوی که پاسخ دادن به آن در فرصت چند دقیقهای ممکن نخواهد بود. چالش بعدی هم از اینجا نشأت میگیرد که چرا نامزدهای انتخابات پذیرفتهاند تا در یک دایره پرسشهای کلی و فاقد اندازهگیری محصور شوند؟ واقعیت این است که بسیاری از این سؤالات را میشد در برنامههای ضبط شده و زنده از نامزدها پرسید اما در مناظره اقتصاد، چالشهای مهم اقتصادی از جمله برنامه نامزدها برای خروج از رکود، مهار تورم، اثر تحریمها بر اقتصاد، یارانهها، محیطزیست و بحران آب و... مطرح میشود تا رایدهندگان بتوانند در نهایت تصمیم بگیرند که کدام برنامه عملیاتی است.
در یک اکران کوتاه از مناظره نخست با چاشنی اقتصاد بدون پرداختن به جدلها و حمله نامزدها علیه همدیگر، میتوان نشانههایی از تمایز در برنامهها را مشاهده کرد. کارگردان و نویسندگان سناریوی مناظره اقتصادی بهگونهای سکانسهای مختلف را در کنار هم چیده بودند تا بیننده این نمایش در آخر نفهمد که هر نامزد چه میگوید. از یکی درباره موانع تولید و اشتغال سؤال شد و از دیگری درباره اصلاح ساختار، از دیگران هم درباره ابربدهکاران بانکی و تورم و رشد نقدینگی و محرومیتزدایی سؤال شد تا به این ترتیب هر نامزد در یک وادی مشخص سیر کند و فرصت نقد کردن دیگری را پیدا نکند. اما با این حال برایند آنچه در پایان به نمایش درآمد، فیلمی با پایان باز برای هواداران هر نامزد بود تا نقلقولهای طلایی و طعنهها و حملهها را پررنگتر و نامزد موردحمایت خود را قویتر نشان دهد. مناظره نخست به جای پرداختن به چالشهای اصلی اقتصادی به این مسئله ختم شد که دانش و بینش و حتی مدرک تحصیلی و آموزشی نامزدها مورد پرسش جدی قرار گیرد، به جای تبیین برنامهها و نقد آنها، دولت فعلی مورد حمله قرار گیرد و البته کسی از رایدهندگان هم نفهمد که بالاخره تحریمها نعمت بود یا نه، فرصت بود یا تهدید، خسارت محض بود یا فرصتی برای نجات اقتصاد، همکاری با FATF ضرورت دارد یا گرفتاری ایجاد میکند، ریشه تورم در کجاست، نقدینگی چرا بالا میرود، پول وعدهها از کجا تامین میشود، کدام نامزد دنبال تولید ثروت است و کدامیک دنبال تقسیم فقر هستند.
در مناظره نخست، محسن مهرعلیزاده با نشان دادن یک کتاب و چند پیوست در همان مرحله نخست، اعلام کرد که از قبل برنامههایش را نوشته و آماده ارائه دادن به مردم است. عبدالناصر همتی هم در مرحله دیگری از مناظره یک کتابچه حاوی برنامههایش را رو به دوربین نشان مردم داد و گفت آن را منتشر میکند اما سایر 5نامزد انتخابات ریاستجمهوری هیچ کتاب و جزوهای برای نمایش دادن به همراه نیاورده بودند یا شاید نداشتند. گذشته از سیدابراهیم رئیسی، نامزدهای دیگر اما همان شیوهای را در پیش گرفتند که برای نخستین بار در جریان مناظرههای انتخابات88 باب شد و آنهم نشان دادن نمودارهایی بود که از قبل طراحی کرده بودند. این سبک از مناظره برگزار کردن و نشاندادن برنامهها و روی دستگرفتن نمودارها، تنها بر ابهام رأیدهندگان میافزاید و آنها را در تشخیص نهایی با مشکل مواجه میسازد. اما نقطهعطف مناظره کجا بود؟
مناظره اقتصادی 7نامزد انتخابات ریاستجمهوری هرچند مبهم، کلی و فاقد ساختار بود، اما دستکم 7نشانه کمرنگ از تمایزها و تفاوتها را به تصویر کشید که میتواند در مدت محدود باقیمانده به مبنایی برای تصمیمگیری تبدیل شود. این 7نشانه چیست؟ 1ـ اقتصاد و سیاست خارجی: هرچند در مناظره نخست صحبتی از برجام بهعنوان چالش مهم این روزهای ایران به هر دلیلی نشد، اما جلوههایی از تقابل دیدگاهها در عرصه سیاست خارجی بر آینده اقتصاد ایران نمایان بود. تقابل بر سر اینکه FATF به نفع اقتصاد است یا ضرر آن بیشتر است، مسئلهای بود که رایدهندگان مشاهده کردند که اختلافنظرها بر سر چیست. 2ـ اقتصاد دستوری یا آزاد: برای نخستین بار بود که در مناظرههای اقتصادی، بحث اقتصاد دستوری و میزان مداخله دولت در اقتصاد مطرح شد و البته نوعی از تناقض در بین گفتههای برخی نامزدها در ارتباط با اعتقاد آنها به اقتصاد آزاد نمایان بود چنانکه در جایی از اقتصاد آزاد و عدممداخله دولت دفاع میکردند و در جایی بهصورت ضمنی از تنظیم بازار و کنترل قیمتها برای مهار گرانیها حمایت خود را نشان دادند. تشخیص اینکه کدام نامزد اقتصاد را بهتر میتواند اداره کند، در مناظره نخست سخت اما شناسایی آن غیر ممکن نیست. 3ـ انتقاد از تورم بالا و نمایش دادن میزان رشد نقدینگی بدون پرداختن به ریشهها و پسزمینههای آن از دیگر جلوههای ویژه و مبهم مناظره نخست بود و ساختار از پیش طراحی شده مناظره اجازه طرح دیدگاههای 7نامزد را در ارتباط با مهار تورم و برنامههای آنها نداد،درحالیکه یکی از دغدغههای نخست مردم تورم بالا بود. تا جایی که رئیسکل سابق بانک مرکزی هم از فرصت اندک برای کالبدشکافی ریشههای تورم استفاده نکرد و در نهایت مردم هنوز ماندهاند که کدام نامزد به ریشهها اشاره کرد و کدام نامزد شاخههای تورم را روی دست گرفته بود. 4ـ شاهبیت مناظره نخست را شاید بتوان اعلام حمایت یکی از نامزدها در ارتباط با یکسانسازی نرخ ارز دانست و البته این دفاع از ارز تکنرخی با دیگر دیدگاههای مطرح شده مبنی بر هدایت نقدینگی به سمت تولید در تضاد بود و مبهمتر اینکه کسی ندانست که آیا یکسانسازی ارز بدون احیای برجام و برداشته شدن تحریمها شدنی است یا نه؟ 5ـ شاهکار دیگر مناظره نخست را میتوان تکرار برخی وعدهها برای جلبنظر رایدهندگان بدون اشاره به محدودیتهای منابع مالی کشور و اثرات تورمی این سیاستهای توزیعی بود. یارانه نقدی 450هزار تومانی، طرح وان انرژی بدون اشاره به آزادسازی قیمت حاملهای انرژی، ساخت سالانه یکمیلیون مسکن، نجات بورس در سهسوت با 3دستورالعمل فوری، برخورد با فساد در اوج عدمشفافیت مالی و اقتصادی در کشور، تلاش برای مالیاتستانی بدون توجه به ظرفیتهای مالیاتی و چالشهای آن، نشان داد که نامزدها روی گفتههایی تکیه کردهاند که به محض حضور آنها در پاستور آن را بایگانی خواهند کرد. 6ـ معجزه اقتصادی با مناظره نخست نامزدها رخ نمیدهد و این واقعیتی است که 7نامزد تأیید شده انتخابات ریاستجمهوری در حالی از برنامه خود برای نجات اقتصاد سخن میگویند که حتی هیچ ایرانیای نمیداند که تیم اقتصادی نامزدها را چه کسانی با چه تفکراتی تشکیل میدهند. مردم نفهمیدند که سیاست و برنامه هر نامزد برای انتخابکردن در حوزه سرمایهگذاری خارجی، اقتصاد پساکرونا، تحریمها و نتیجه برجام، رفع موانع بانکی و تجاری، بحران آب و برق، اقتصاد سلامت و... چیست؟ این نکته تاریک مناظره نخست بود. 7ـ 2مناظره دیگر فرصتی است هم برای نامزدها و مردم که از همین اکنون زیر میز مناظرههای تصنعی بزنند و نمایندگان 7نامزد از قبل 7محور را تعیین کنند تا در 6ساعت مناظرههای پیشرو بدون نمایش گویهای بیخاصیت و بازکردن نمایشی پاکت سؤالها همه بدانند که در ذهن و فکر نامزدها برای اقتصاد، سیاست داخلی، سیاست خارجی و فرهنگ و جامعه چه میگذرد. مناظره نخست که بازنده آن مردم و اقتصاد بودند و مناظره دوم و سوم شاید فرصتی باشد برای نجات مردم از گمراه شدن در جاده وعدهها و شعارها.
منبع: همشهری