دنیای قلم_ مصطفی داننده یکی از روزنامه نگاران ایرانی در یادداشتی نوشت: آذری جهرمی وزیر ارتباطات که خیلیها او را به عنوان «وزیر جوان» میشناسند به مناسبت 16 آذر، روز دانشجو توییت زده است که:« دانشجویان عزیز روزتون مبارک. یک توصیه کوچک: جوانی کنید».
بله، جوانی کردن خیلی خوب است اما جان، جوانی کردن برایمان نمانده است به جان وزیر جوان. میدانید چرا جانی برایمان نمانده است، برایتان میگویم.
این روزها اگر به خاطر کرونا بشود از خانه بیرون رفت ،خیلی از هم سن و سالان من سر در گریبان دارند. در فضای مجازی هم که چرخ بزنی، پستها پر از ناامیدی است.. تهران، مشهد، اصفهان و بوشهر هم ندارد. جوانان ایران با آیندهای مبهم روبرو هستند. جوان کار میخواهد. درد امروز جوان ایرانی بیکاری است. کار نباشد، بیحوصلگی هست. اعتیاد هست. فساد هست. سرکوفت هست. افسردگی هست. بسیاری از مشکلاتی که امروز جوان ایرانی با آن سرکار دارد بیکاری است. بیکاری همچون سرطانی است که میتواند تمام بدن که همان جامعه است را درگیر خود کند.
جوانی هم که مشغول کار است تمام زندگیاش شده است کار. صبح کار، ظهر کار، شب کار. جایی برای تفریح و استراحت نیست. وقتی کار هم باشد تفریح نیست. کار میکنند تا بتوانند خانهای بخرند، ماشینی تهیه کنند که شاید وقتی پیر شد زندگی راحتتری داشته باشد.
در این میان البته باید بگوییم که تفریح چندانی هم وجود ندارد. در تهرانی که پایتخت ایران است. تفریح یک جوان، سینما رفتن، قلیان کشیدن، احتمالا پارک رفتن و دور دور کردن است و وای به حال دیگر شهرهای ایران که سینما و پارک مناسبی هم ندارند. البته با وجود کرونا، همین کارهای ابتدایی برای سرگرم شدن را هم نمیشود انجام داد.
به قول قیصرامین پور عزیر: « ای کاش جای این همه دیوار و سنگ/ آیــیـنـه بـــود و آب و کـــــمی پنجره»
جوان امروز ایرانی هزار مشکل دارد و در میان این کوه مشکلات عدهای به جای اینکه فکر کنند چه فکری کنیم به حال زار این جوانان، سعی میکنند تفریحهای کوچک این نسل را هم بگیرند. شاید باور نکنید همین تلگرام بخشی از تفریحات جوانان ایرانی بود. فیلتر این پیام رسان همین تفریح را هم از این بخش از جامعه گرفته است.
میدانم درد است که یک جوان تفریحش رفتن به فضای مجازی باشد اما چه میشود کرد، جامعه به سمتی رفته است که اینگونه شده است. باید گفت وضع دختران کمی بدتر از پسران است. پسران حداقل میتوانند به ورزشگاه بروند و کمی داد بزنند و انرژی خود را خالی کنند. دختران بسیار محدود تر از پسران هستند.
بیایید لطفا فکری حال به جوان کشور کنیم. نگارنده نیز جز همین دسته تعریف میشود. جوانی که نگران آینده خود است. حال این بیت شهریار شبیه به زندگی ما و جوانی است.: «از زندگانیام گله دارد جوانیام/ شرمنده ى جوانى از این زندگانیم»