دنیای قلم - متهمان پرونده قتل هولناک راننده تاکسی اینترنتی ، وقتی در برابر ماموران قانون قرار گرفتند حقایق تکاندهندهای را روایت کردند.
آغاز فاجعه
این حادثه حدود یک سال پیش رخ داد. مردی به نام حسین، با جراحتهای بسیار، توسط فردی به بیمارستان منتقل شد. آن شخص توضیح داد که به درخواست همسر حسین اقدام به کمک کرده است.
تحقیقات اولیه نشان داد که تماس اولیه برای کمک توسط یک زن مسن صورت گرفته است. این زن گفت: «در نیمهشب، صدای کوبیدن شدید در خانهام شنیدم. وقتی بیرون رفتم، مردی خونآلود روی زمین افتاده بود. او شمارهای را به من داد تا با همسرش تماس بگیرم. سپس فردی دیگری آمد و حسین را به بیمارستان برد.»
گزارش آخرین لحظات
حسین قبل از انجام جراحی، توضیحاتی به پلیس داد: «من راننده تاکسی اینترنتی هستم. دو زن و یک مرد را به عنوان مسافر به مقصد رساندم. اما آنها با چاقو به من حمله کردند، مرا زیر گرفتند و با ماشینم فرار کردند.» متأسفانه، حسین در جریان عمل جراحی جان خود را از دست داد. پزشکی قانونی علت مرگ را جراحت شدید قلب و پارگی ریه اعلام کرد.
ردیابی متهمان
ماشین مسروقه او یک روز بعد از حادثه پیدا شد. پلیس با بررسی شماره تلفنی که درخواست تاکسی توسط آن صورت گرفته بود، متوجه شد این شماره متعلق به زنی است. آن زن گفت که پسرش از شماره او استفاده کرده است. پس از تحقیقات بیشتر، هویت پسر این زن به عنوان یکی از متهمان فراری مشخص شد. با ردیابیهای دقیق، دو زن و مردی که حسین آنها را سوار کرده بود، دستگیر شدند.
ورود به دادگاه
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داده شد. در آغاز جلسه، پدر مقتول از طرف خود و فرزندان کوچک حسین خواستار اجرای حکم قصاص شد.
شکایت همسر مقتول
همسر حسین با شکایت خود، جزئیات دردناک حادثه را مطرح کرد: «زنی با من تماس گرفت و گفت که شوهرم زخمی شده است. با یکی از اقوام تماس گرفتم تا خودش را سریعاً برساند. وقتی رسیدم، شوهرم در بیمارستان بود. بدنش به شدت آسیب دیده بود و چاقو خورده بود. این افراد شوهرم را به طرز وحشتناکی مورد ضرب و شتم قرار دادند. این جنایت باعث دق کردن مادر شوهرم شد که چند ماه بعد فوت کرد. متهمان باید قصاص شوند.»
اظهارات متهمان
در ادامه، دانیال، متهم ردیف اول، در جایگاه قرار گرفت. او گفت: «اتهام را قبول ندارم. شهلا با چاقو به حسین حمله کرد. من فقط با حسین به خاطر توقف نکردن در محل لوکیشن درگیر شدم. وقتی شهلا ضربه زد، من پشت فرمان نشستم اما متوجه نشدم که ماشین از روی حسین عبور کرد.»
قاضی در پاسخ به متهم گفت: «دست راست مقتول آسیب دیده است. چطور ممکن است که در شرایطی که شما روایت میکنید، آسیب به دست راست وارد شود؟»
متهم اضافه کرد: «صحبتهای خودم براساس گفتههای شهلا بود و من چیزی ندیدم.»
شهادت دیگر متهم
شیدا، دیگر متهم پرونده، گفت: «من و شهلا دخالتی در ماجرا نداشتیم. دانیال گفت که قصد رفتن به محل خرید سگ را دارد و ما برای همین سوار ماشین شدیم. دانیال با راننده دعوا کرد و ما ترسیدیم و از ماشین پیاده شدیم. بعداً دانیال با ماشین دور زد و ما را دوباره سوار کرد.» او افزود: «آنقدر ترسیده بودیم که اصلاً متوجه نشدیم چه اتفاقی میافتد.»
قاضی از شیدا پرسید: «چرا با شهلا که همسن مادر توست، دوست هستی؟»
شیدا پاسخ داد: «او دوست مادرم بود و به دلیل خوشذوق بودنش با او راحت بودم.»
وکیل متهم دیگر
به دلیل عدم حضور شهلا در دادگاه، وکیلش درخواست تبرئه او را مطرح کرد و گفت: «موکل من از نقشه دانیال بیاطلاع بوده و در سرقت نقشی نداشته است.»
جمعبندی قضات
در پایان، قضات برای تصمیمگیری نهایی وارد شور شدند.
تحلیل روانشناسانه:
روانشناسان معتقدند جنایات خشونتآمیز بدون انگیزه روشن معمولاً نشاندهنده اختلال شخصیتی یا ناتوانی در کنترل خشم و هیجانات است. چنین رفتارهایی علاوه بر قربانی مستقیم، بر امنیت و سلامت روان جامعه نیز اثر میگذارد و نیازمند توجه جدی متخصصان روانشناسی و جامعهشناسی است.