کد خبر : 351275 تاریخ : 1404 پنج‌شنبه 26 تير - 11:48
دانشمند قلابی فیزیک هسته‌ای و پرستار ساده‌لوح؛ قصه زنی که در خودرویی عقد شد و در خودرویی دیگر طلاق گرفت صدای بغض‌آلود زن جوان، راهروهای کلانتری شهرک فراجا را پر کرده بود؛ زنی که داستان زندگی‌اش چیزی شبیه یک فیلم تلخ بود.

دنیای قلم -   پرستاری ساده‌دل که پس از سال‌ها تنهایی و تحمل خیانت همسر سابقش، این‌بار در دام مردی گرفتار شد که خود را «دانشمند فیزیک هسته‌ای ایران» معرفی می‌کرد، اما بعدها معلوم شد حتی دیپلم هم ندارد. در گوشه اتاق مشاوره کلانتری، درحالی‌که اشک‌هایش بی‌وقفه بر گونه‌هایش می‌ریخت، به مامور پلیس گفت: «در یکی از گروه‌های تلگرامی با نادر آشنا شدم. خودش را نابغه هسته‌ای جا زده بود و من هم که تشنه محبت بودم، فریبش را خوردم. همه چیز سریع اتفاق افتاد؛ عاقد را خودش پیدا کرد، عاقدی که در فضای مجازی تبلیغ می‌کرد. در همان خودرویی که کنار خیابان پارک شده بود، صیغه عقد بین ما جاری شد...»

زن پرستار مکث کرد، نفسی گرفت و ادامه داد: «هنوز یک ماه نشده بود که متوجه شدم این مرد نه نابغه است، نه دانشمند، حتی سواد درست و حسابی هم ندارد. دختران و زنان غریبه را بی‌شرمانه به خانه می‌آورد، جلوی چشمم. حتی چندبار دست روی من بلند کرد... دیگر تحمل نداشتم. خوشبختانه هنگام عقد موقت، گرفتن حق طلاق را شرط کرده بودم؛ به همین دلیل، با کمک عاقد دیگری، این بار در خودروی دیگری و در همان خیابان، صیغه طلاق بین ما جاری شد...»

حالا، این پرستار فریب‌خورده، بعد از ماه‌ها آزار و مزاحمت‌های مکرر مرد قلابی، به کلانتری پناه آورده است. «نادر» دست‌بردار نبود؛ هر روز جلوی محل کارش سروکله‌اش پیدا می‌شد، آبروریزی راه می‌انداخت، گوشی دختر خردسالش را می‌گرفت و با تماس‌های مشکوک خانواده زن را تحت فشار می‌گذاشت.

زن پرستار، حالا یک آرزو بیشتر ندارد؛ امنیتی که بتواند در سایه‌اش، آرام کنار دختر کوچکش زندگی کند... بدون سایه سنگین مردی که عشق را بهانه کرد و نابودی را به ارمغان آورد.