دنیای قلم - شرط آنها برای گذشت، نه دیه بود و نه اجرای حکم، بلکه مأموریتی انسانی و متفاوت: ترک دادن ۱۱۴ معتاد و تمیز کردن کمپهای ترک اعتیاد.مادر داغدیدهای که میتوانست با یک امضا حکم مرگ قاتل فرزندش را تأیید کند، راه دیگری برگزید. او گفت: «چون قاتل فرزندم تحت تأثیر مواد مخدر دست به این جنایت زد، تصمیم گرفتیم اگر واقعاً توبه کرده، راهی برای جبران باز بگذاریم؛ راهی که نجات جانهای دیگری در آن باشد.»
ماجرا از سال ۱۳۹۵ آغاز شد؛ از یک دعوای ساده بر سر ورود گوسفندان به مزرعه تا قتل ناخواستهای که با چوب رخ داد. قاتل، جوانی معتاد و عصبی، آن روز نه خودش را میشناخت و نه توان کنترل خشمی را داشت که زیر سایه شیشه و بیخوابی شکل گرفته بود.
اما امروز، قصه در حال عوض شدن است. حالا این جوان به جای چوبه دار، با چالش بزرگتری روبهرو است: ترک دادن کسانی که روزی مثل خودش در باتلاق اعتیاد گیر افتادهاند، مراقبت از آنها، و نظافت کمپهایی که شاید روزی خانه موقت نجاتبخشی برای یک زندگی دیگر باشد.
این گذشت فقط یک بخشش ساده نیست؛ صدایی است برای بازتعریف عدالت. برای جامعهای که نیاز دارد یاد بگیرد بعضی وقتها، با بخشیدن میتوان زندگیهای بیشتری را نجات داد تا با گرفتن.
این داستان نه فقط از یک قصاص متفاوت میگوید، بلکه از فرصتی دوباره برای زندگی؛ هم برای یک قاتل، و هم برای ۱۱۴ انسان دیگر که شاید در مسیر بازگشت به زندگی، چشم انتظار همین مهلت باشند.