دنیای قلم - چند روز پیش چوپانی در حوالی جاده‌ای بیرون از شهر، دختر جوانی را زخمی و نیمه‌جان یافت که به شکل مشکوکی رها شده بود. با حضور نیروهای اورژانس و انتقال او به بیمارستان، مشخص شد که نامش مینو است و در رشته نقاشی و طراحی تحصیل کرده.

مینو پس از به هوش آمدن گفت: «در اینستاگرام با پسری به نام "سروش" آشنا شدم که او هم به ظاهر هنرمند و عاشق نقاشی بود. به‌مرور به هم علاقمند شدیم و او پیشنهاد ازدواج داد. مدتی بعد که تصمیم گرفتم برای خرید خانه طلا و دلارهایم را از صندوق امانات بانک خارج کنم، او پیشنهاد داد همراهی‌ام کند. اما بعد از نوشیدن قهوه‌ای که تهیه کرده بود، بیهوش شدم و وقتی چشم باز کردم، روی تخت بیمارستان بودم.»

با اعلام شکایت مینو، تحقیقات پلیس آغاز شد. مشخص شد سیم‌کارتی که سروش از آن استفاده می‌کرد متعلق به فردی دیگر بوده و هیچ رد مستقیمی از او وجود نداشت؛ تا اینکه طلافروشی با پلیس تماس گرفت و از مراجعه زنی مشکوک برای فروش طلا و دلار خبر داد. این زن گفت اموال را از مردی به نام "فریبرز" گرفته که دایی دوستش است.

پلیس فریبرز را شناسایی و بازداشت کرد. او در ابتدا مقاومت کرد اما پس از مواجهه با مدارک، اعتراف کرد که همان «سروش» است. فریبرز گفت: «با مینو در اینستاگرام آشنا شدم و فهمیدم وضع مالی خوبی دارد. نقاشی‌هایش هم خوب بود. در حالی که اطراف من پر از آدم‌های نیازمند بود، دیدم او راحت پول خرج هنر می‌کند. تصمیم گرفتم پول‌هایش را بردارم و به نیازمندان کمک کنم. حتی به آن‌ها می‌گفتم پول‌ها قرضی‌ست تا دوباره به دیگران هم کمک کنم.»

او افزود: «از اول قصدم ازدواج نبود. فقط دنبال فرصتی برای اجرای نقشه‌ام بودم. در قهوه‌خانه‌ای در جنوب تهران، ترفندهای سرقت را یاد گرفتم و طوری برنامه‌ریزی کردم که اثری از خودم باقی نگذارم.»

با دستور بازپرس ویژه سرقت، متهم در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفته و تحقیقات برای کشف جرایم احتمالی دیگر او ادامه دارد.