دنیای قلم -در بررسیها مشخص شد مقتول با عمویش اختلاف مالی سنگینی داشته؛ رقمی نزدیک به ۴۰ میلیارد تومان. همین سرنخ کافی بود تا پلیس به سراغ "خسرو"، عموی مقتول برود. هرچند او در ابتدا منکر همه چیز شد، اما دستگیری یکی از موتورسواران ماجرا را روشن کرد. مردی به نام بهرام اعتراف کرد که به دستور خسرو، در ازای ۲ هزار دلار، مأمور شده پسر جوان را «گوشمالی» دهد. اما گوشمالی در قاموس این افراد معنایی جز مرگ نداشت.
بهرام که با مارها و سمهایشان آشنا بود، سم افعی پلنگی را تهیه کرده، آن را با آب نمک رقیق و در یک سرنگ انسولین ریخته و در لحظهای از پیش طراحیشده، آن را به بدن قربانی تزریق کرده بود. به گفته خودش، خیال میکرد قربانی فقط چند روزی زمینگیر شود؛ اما مرگ در کمین بود.
در این میان پای فردی دیگر نیز باز شد: نریمان، ماساژور باشگاه که رابط میان عموی قاتل و قاتل اجیرشده بود. نریمان خانهای در قیطریه پاداش گرفت و سپس از کشور گریخت. او بعد از تحت تعقیب قرار گرفتن از سوی اینترپل، به ایران بازگشت و خودش را معرفی کرد.
در دادگاه، پدر و مادر داغدیده خواستار قصاص بودند و گفتند نهتنها قاتل که آمر جنایت، یعنی عموی بیرحم، باید مجازات شود.
این پرونده تلخ نشان داد که گاهی انسانها میتوانند چنان در پلیدی و طمع غرق شوند که حتی جان نزدیکترین افرادشان برایشان بیارزش میشود. عمویی که بهجای حمایت، به دنبال مرگ برادرزادهاش بود، و مردی که به بهای تنها ۲ هزار دلار دست به کاری زد که حتی سم مار هم در برابرش کمخطرتر است.