کد خبر : 330385 تاریخ : ۱۴۰۳ شنبه ۲۶ خرداد - 13:39
بچه تونو خودتون بزرگ کنید ماندانا زندی نویسنده از دغدغه های مادرانه خود برای تربیت فرزند، در صفحه اینستاگرام خود مطالبی مطرح کرده که خواندنی است.

دنیای قلم - بچه تونو خودتون بزرگ کنید خیلی مهمه که مستقیم زیر دست مادر تربیت بشه. خانواده بچه رو لوس می‌کنه بچه یاد نمی‌گیره چیو نمی‌تونه داشته باشه چون خانواده در لحظه هر چی بخواد فراهم می‌کنه.

در مهد کودک همه جور بچه از هر خانواده و فرهنگ روی بچه تون اثر می‌ذاره. پرستار هم که تکلیفش معلومه.

لابه لای درس و کار برای بچه تون جداگانه وقت بگذارید. حتما ازش بپرسید روزش چطور بوده. بهش یاد بدید هر چیزی رو از بچگی بهتون بگه. اگه کار بدی کرده و راستشو گفته بابت صداقتش ازش تشکر کنید. بابت کارهای خوبش حتما تشویقش کنید.

قبل از خواب حتما باهاش حرف بزنید و نوازشش کنید. درباره مهدکودک و مدرسه خیلی تحقیق کنید.

بیش از خودش برای درس استرس نداشته باشید. یادش بدید مسوولیت نمره‌هاشو به عهده بگیره.

هر سال از نمایشگاه کتاب برای سال بعدش سی دی و نرم افزار آموزشی می‌خریدم. آموزش درس و دیکته گو و حتی پرسش و پاسخ.  

 

 

شروین عاشق کامپیوتر بود پس اگه درس رو با کامپیوتر یاد می‌گرفت براش دلچسب بود. نرم افزار بهش درس می‌داد و حتی بهش دیکته می گفت.

بعد خودش از روی کتاب تصحیح می‌کرد و به من نتیجه رو می‌گفت. بعد مثلا من می‌گفتم از روی غلط هاش بنویسه.

هرگز ازش درس نپرسیدم و مسوولیت درس رو تقسیم نکردم. حتی بعد از دوره دبستان ازش نمی‌پرسیدم کی امتحان داره. 

بهش یاد داده بودم برای من فقط نمره مهمه. خودش می‌دونست چطوری برنامه ریزی کنه.

نه خرخون بود نه سربه هوا. معدلش هرگز نوزده کمتر نبود مگر سالی که دیپلم گرفت که هیجده و خرده ای شد.

راستی اینم بگم سال اول ابتدایی بردمش غیرانتفاعی یکی از بهترین مدرسه‌ها توی قیطریه که شهریه گرونی هم داشت. همون سال گفتم؛ دیگه تمومه سال بعد مدرسه دولتی. 

چرا؟

خانواده‌های ثروتمند بچه‌هاشونو لوس و بی ادب بار آورده بودن.

 مادره می‌گفت بچه من توی زندگیش نه نشنیده. از معلم شکایت داشت همیشه. یه بار دوستش پاک کنش رو برداشت و گفت: این فابر کاستل فیکه اما مال من اصله.

 شروین که بهم گفت، گفتم: عزیزم اینم اصلیه. اما اگه نبود، هم مهم نبود. مهم اینه که کار تورو انجام می‌ده.

یکی ست ورزشی فقط ژیوکس می‌پوشید یکی پز پرادوی مامانش رومی‌داد.

تولد شروین که اومدن خونه مون یکی شون دنبال دراگ و انرژی‌زا بود. اون یکی توی گوشی عکس دختر نگاه می‌کرد.

نه اینکه بده، زود بود.

شروین رو بردم دبستان شهید شفایی بهترین مدرسه دولتی نزدیک ما.  بعدش هم که دبیرستان البرز قبول شد.

مهد کودک هم مهرمینو می‌رفت. پرسنل مؤدب و دلسوز.

بعد از مهد و مدرسه هم پارک و بازی با دوستاش.

گفتم که باید براش وقت بذارید.