دنیای قلم -صابر گل عنبری در روزنامه خراسان نوشت:خودداری اخیر دولت بایدن از کاربرد وتو برای جلوگیری از تصویب قطعنامه (2728) شورای امنیت در مورد برقراری آتشبس فوری موقت در نوار غزه یادآور رفتار مشابه دولت اوباما در دسامبر 2016 است که در انتقاد از تشدید شهرکسازی اسرائیل در اراضی اشغالی فلسطینیها مانع از تصویب قطعنامه 2334 شورای امنیت نشد که خواستار توقف شهرکسازی در کرانه باختری و قدس شرقی شده بود.
اما رفتار اخیر دولت بایدن در شرایط بسیار متفاوتی است و پس از وتوی سه قطعنامه قبلی شورای امنیت درباره نوار غزه واجد دلالتهای مهمی است که مهمترین آن انزوای اسرائیل و پیوستن جزئی واشنگتن به کارزار جهانی برای توقف این جنگ بیرحمانه است. تصویب قطعنامه اخیر با چراغ سبز آمریکا فعلا در حد یک هشدار و کارت زرد بایدن به نتانیاهو و اسرائیل پس از حدود شش ماه حمایت بی چون و چرا از تل آویو در این جنگ است. اما چرا کارت زرد؟
واقعیت این است که از اواخر سال گذشته و ابتدای سال جدید میلادی رفته رفته اختلاف نظر میان دوطرف درباره شیوه ادامه این جنگ هویدا شد و اندک اندک این تفاوت دیدگاه به علت خودداری دولت اسرائیل از عمل به توصیههای آمریکا به سمت یک تنش پنهان حرکت کرد و تصویب این قطعنامه را میتوان برونداد این تنش پنداشت؛ قطعنامهای که حماس از آن استقبال کرد و اسرائیل آن را محکوم و به خاطر تصویب آن به آمریکا اعتراض کرد.
آنچه باعث شد که نتانیاهو بیتوجه به اعتراضات پنهان آمریکا که در هفتههای اخیر هم بعد آشکاری به خود گرفت، عمل کند و جنگ را پیش ببرد، نوعی اطمینان خاطر او نسبت به این است که دولت بایدن به دلایل مختلفی نمیتواند و یا نمیخواهد در فشارهای رسانهای و دیپلماتیک پشت و پس پرده از حد مشخصی فراتر رود و خود را ناچار به تداوم حمایت از اسرائیل در این جنگ میبیند.
اکنون به نظر میرسد که اختلاف نظر آمریکا و اسرائیل دیگر بر سر شیوه ادامه جنگ نیست، بلکه از فحوا و بین سطور اظهارات مقامات آمریکایی این گونه پیداست که دولت بایدن با وجود تاکید بر آتش بس موقت به نوعی به دنبال پایان این جنگ است؛ امری که نتانیاهو و شرکای راست افراطی او، آن را بدون تحقق اهداف اعلامی جنگ به معنای پایان حکمرانی خود و پیروزی طرف مقابل میدانند.
این اختلاف نظر هم احتمالا از آنجا نشات میگیرد که گذشت شش ماه از جنگ دولت بایدن را به این جمع بندی رسانده است که از یک سو این اهداف (آزادی گروگانها و از بین بردن حماس) قابل تحقق نیست و از دیگر سو، تداوم جنگ به ویژه حمله به رفح (که 1.4 میلیون آواره را در خود جای داده است) اسرائیل را در معرض انزوای جهانی گسترده قرار میدهد و آسیب جبران ناپذیری به وجهه بینالمللی آن به ویژه در دنیای غرب میزند و در کنار آن نیز این امر دردسرهای خاص خود را برای آمریکا و از جمله خود بایدن در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 2024 دارد. با این حال، در حال حاضر چندان محتمل نیست که دولت بایدن برای فشار بر اسرائیل از کشیدن کارت زرد فراتر رود و وارد فاز اعمال فشارهای عملی همچون توقف ارسال سلاحهای راهبردی یا فشار دیپلماتیک عمده شود.
این مسئله هم مشکلات و دردسرهای خاص خود را برای دولت بایدن به همراه خواهد داشت. از این رو، فعلا از این انزوای بینالمللی اسرائیل چیز خاصی عاید فلسطینیها در این شرایط جنگی نمیشود. در عین حال نیز هر چند اسرائیل به قطعنامه شورای امنیت عمل نخواهد کرد، اما بعید هم هست که کاملا هشدار نهفته آمریکا در آن را نادیده بگیرد و از این رو احتمالا فعلا از حمله گسترده به رفح خودداری کند؛ هر چند حملات جسته گریخته هوایی و توپخانه هم اکنون هم در حال انجام است.