دنیای قلم -مهدی زارع: یكی از پیامدهای كاهش آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین است. حداقل 25 درصد از جمعیت ایران- حدود 22 میلیون نفر- در جایی زندگی میكنند كه به دلیل كاهش چشمگیر ذخایر آب زیرزمینی، فرونشست میزان شدیدی دارد و طی چند سال به حداقل یك متر نشست میرسد.
حدود 10 درصد دیگر از مردم ایران- حدود 9 میلیون نفر- نیز در پهنههای فرونشست، منتهی با درجات و سرعت كمتر زندگی میكنند. این امر در چندین دشت در حوضه دریاچه نمك و همچنین استانهای غربی ایران، با بالاترین میزان فرونشست، از سال 1398 حدود 19 سانتیمتر در سال است. چنین فرونشست شدید زمین میتواند مسیرهای شریانهای سطحی و زیرسطحی را تغییر داده و باعث كاهش عمده و غیرقابل برگشت ظرفیت آبخوان شود. این موضوع با توجه به اینكه مناطقی با سرعت قابل توجه از فرونشست زمین محل زندگی جوامع بزرگی مانند تهران و پرجمعیتترین شهر غرب آسیا با جمعیت كلی 15 میلیون نفر بسیار مهم است.
تهران به دلیل پتانسیل بالای فعالیتهای زمین ساختی در برابر مخاطرات زلزله آسیبپذیر است. اگر كاهش قابل توجهی در پایداری خاك به دلیل فرونشست زمین ناشی از اضافه برداشت شدید آبهای زیرزمینی با یك فعالیت زمینساختی عمده تركیب شود، بهطور بالقوه میتواند اثرهای زلزله را تشدید كند كه باعث یك فاجعه انسانی غمانگیز میشود. شرایط خشكسالی ناشی از انسان در ایران برقرار است و نمونهای از «خشكسالیهای انسانی» است كه به تنش آبی ناشی تهاجم و مداخله شدید انسانی با مدیریت ناپایدار زمین و آب اشاره دارد. وضعیت خشكسالی انسانی با نسبتهای بیش از حد برداشت آب به منابع آب زیرزمینی تجدیدپذیر موجود در سراسر حوضههای اصلی ایران آشكار میشود. تعداد چاههای ثبتشده از 460 هزار حلقه در سال 1381 به 800 هزار حلقه در سال 1394 افزایش یافت. علیرغم تغییر فزاینده در تعداد چاهها، برداشتهای انسانی آب زیرزمینی در 25 حوضه از 30 حوضه در این 14 سال كاهش یافت. این تغییر كاهشی در مقیاس حوضه نشانگر بهرهبرداری بیش از حد از ذخایر آب زیرزمینی به جای تنظیم جذب آب زیرزمینی است. بهرهبرداری بیش از حد از ذخایر آب زیرزمینی ایران را میتوان با نحوه برداشت از آبهای زیرزمینی توضیح داد: بیش از 90 درصد كل جریان خروجی از ذخایر آب زیرزمینی در مقیاس حوضه صرفا به دلیل جذب انسان است.
اما كاهش برداشت كل نشان میدهد كه در برخی حوضهها، ذخایر آب زیرزمینی ممكن است به نقطه اوج بحرانی رسیده باشد كه در آنها برداشت آب كمتر شده چرا كه ذخایر آب زیرزمینی تخلیه شده محدود شده است. در مناطق آبیاری شدید یا پرجمعیت، برداشت گستردهتر شده ولی عایدی كاهش یافته است. كاهش گسترده آبهای زیرزمینی در ایران عمدتا انسانی است، اما با خشكسالیهای هواشناسی یا هیدرولوژیكی تشدید شده است. واكنش آبهای زیرزمینی به فشارهای انسانی سه مرحله از تكامل را پشت سر گذاشته است. سال آبی پربارش 1398-1397 ممكن است تنش آب زیرزمینی را در برخی از نقاط ایران كاهش داده باشد، اما مشكل آن است كه منابع آب زیرزمینی ایران بسیار سریعتر از تكمیل شدن، تخلیه شدهاند. بنابراین، این بارش شدید در یكسال مشكل را نمیتوانست حل كند. ایران مشكلات دیرینهای با ناكارآمدی شبكه توزیع آب خود به ویژه در بخش كشاورزی دارد. تولید مواد غذایی بدون بهبود راندمان آبیاری عامل اصلی اضافه برداشت بیش از حد آب زیرزمینی در ایران است. در این شرایط كل آب برداشت شده انسانی از سرعت تغذیه طبیعی در یك این دوره بیشتر بوده است. اضافه برداشت آب زیرزمینی شرایطی را نشان میدهد كه در آن ذخایر آب زیرزمینی حتی در سالهای مرطوب هیدرولوژیكی قادر به بازیابی كامل نیستند. حدود 76 درصد از سطح آبخوانهای ایران در شرایط اضافه برداشت بیش از حد است. عدم توقف این موضوع میتواند عواقب بزرگی را به همراه داشته باشد به گونهای كه امنیت اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی ایران را در كل تهدید كند. اولین قربانی كاهش عمده آبهای زیرزمینی ایران، امنیت غذایی كشور خواهد بود. آب كشاورزی بیش از 90 درصد برداشت آب ایران را شامل میشود. حدود 70 درصد از كل جمعیت ایران- حدود 62 میلیون نفر- در نواحی با برداشت بیش از حد آب زیرزمینی زندگی میكنند و 70 درصد از كل تقاضای آب كشور در همین پهنهها وجود دارد. بنابراین مساله اصلی ما تمركز فوقالعاده جمعیت در پهنههای پیرامون شهرها در مناطق خشك است. حتی در حوضههایی كه در حال حاضر به عنوان مناطقی با اضافه برداشت بیش از حد طبقهبندی نمیشوند، تقاضای آب كشاورزی بالا است. در صورت افزایش تعداد چاهها، مناطق آبی و برداشتهای عادی، افزایش اضافه برداشت در این حوضهها انتظار میرود. یكی از اثرهای عمده كاهش آبهای زیرزمینی افزایش قابل توجه در شوری خاك و آبهای زیرزمینی است. افزایش شوری متفاوت از حدود 2 تا حدود 200 درصد در حوضهها رخ داده است. شوری بر حاصلخیزی خاك در مناطق كلیدی تولیدكننده غذا در ایران اثر دارد. حوضه رودخانه كرخه 85% افزایش در EC در بازه زمانی 14 ساله 1394-1381و در حوضه كارون حدود 180% افزایش شوری در رودخانه نشان داده است (به آبگیری سد گتوند در سال 1391 توجه كنید).