دنیای قلم - زهرا نژادبهرام: پس از گذشت بیش از یكصد روز از جنگ اسراییل علیه غزه و جان باختن بیش از 26 هزار نفر كه 70 درصد آنها زنان و كودكان بودند، نقش شبكههای اجتماعی در بسیج افكار عمومی جهانی برای آتشبس و پایان یافتن این جنگ میتواند به عنوان رویكردی نوین به صلح مورد توجه قرار گیرد. شبكههای اجتماعی كه توانستند ورق روایت مسلط در مظلومیت اسراییل را پس از حمله حماس به بخشهایی از اسراییل كه منجر به كشته و زخمی شدن جمعی از ساكنان این مناطق شد را با كشتار و تخریب غزه برای بیش از یكصد روز تغییر دهند نیازمند نگاهی دیگر است. از نگاه این شبكهها، تاثر برای كشته و زخمی شدن غیرنظامیان و نظامیان به معنی نسلكشی فلسطینیها نیست. آنها حمله به بیمارستانها، كشتار زخمیان، آواره كردن مردم غزه كه نزدیك به 2 ونیم میلیون نفر هستند را در كنار تخریب خانهها و زیرساختهای شهری به همراه قطع آب و برق و جلوگیری از كمكرسانی امدادی را مشاهده كردند و انتشار دادند.
تصویری كه در این 100 روز افكار عمومی بشری را تحت تاثیر قرار داد. انتقال اخبار این فجایع كه نسلكشی فلسطینی نام گرفته، روایت مسلط شبكههای اجتماعی است، روایتی كه بهطور مداوم از سوی جهانیان بازتولید میشود. هر چند كه اسراییل به شدت نسبت به این روایت یا انتقال آن از سوی خبرنگاران و شبكههای خبری مستقر در غزه واكنش داشت. این دولت با تخریب محلهای خبری در نخستین روزهای جنگ و كشتار بیش از 160 خبرنگار مستقر در منطقه تلاش جدی برای كنترل خبری و مسلط كردن روایت خود از جنگ كه از سوی رسانههای جریان اصلی تولید و بازتولید میشد را داشت.
اما با حضور شهروند خبرنگاران و شبكههای اجتماعی روایت دیگر كه واقعیت نسلكشی در غزه بودجای روایت مسلط پیشین را گرفت. آنگونه كه جریان اصلی خبری نیز در برابر آن تسلیم شد و سعی در ارایه تصویری دیگر از این جنگ كرد. تصویری كه به روایت شبكههای اجتماعی بر مبنای گزارشات شهروند خبرنگاران نزدیكتر شد. اما آثار این روایت فقط در انتقال خبر نبود، بلكه در بسیج افكار عمومی برای حمایت از مردم غزه و توقف جنگ عینیت بیرونی پیدا كرد و تظاهرات چند صد هزار نفری در شهرهای مختلف جهان گواهی بر این مهم است. آنگونه كه بر اساس گزارش مركز مطالعات امنیتی اسراییل 95 درصد تظاهراتهای صورت گرفته در طول این مدت در جهان به حمایت از مردم غزه بوده كه در 92 كشور جهان صورت پذیرفته است.این مهم در برابر دو جنگ پیشین اسراییل و غزه در سالهای 2008 و 2014 بهرغم محاصره كامل غزه قابل مقایسه نیست.حجم كشتار و تخریب و نسلكشی جنگ 2023 در نوع، حجم و واكنش افكار عمومی جهان نوعی دیگر است. در این راستا میتوان حتی به كمپینهای تحریم كالاهای اسراییلی در این شبكهها به خصوص در كشورهای عربی و مسلمان و تحریم كوكاكولا، دیزینی، مك دونالد در سایر كشورها اشاره داشت آنگونه كه هشتگهای پرتكرار مربوط به غزه و كشتار كودكان و زنان و... در این شبكهها فراگیر شد. این مهم دو نكته را با خود همراه دارد؛ نخست آنكه در جنگهای پیشین روایت رسانههای جریان اصلی كه رویكرد حمایتی از اسراییل دارند، به دلیل كوتاهمدت بودن جنگها و محدود بودن حجم كشتار و تخریب توانسته بود جایگاه خود را حفظ كند. اما در این جنگ شبكههای اجتماعی با كمك شهروند خبرنگاران روایت دیگر را انتشار دادند. روایت مردمی كه زیر فشار، كشتار، گرسنگی و تخریب در معرض نسلكشی هستند. نكته بعدی اینكه این شبكههای رسانهای مجازی به دلیل گستردگی و فراگیری بستری برای انتقال خبر و فرصتی برای گردهمایی بشری فارغ از ملیت و مذهب فراهم كرده است و دامنه نفوذ آن در این دوره بیشتر از دورههای قبلی شده است . این نكته نیز قابل تامل است كه امروزه به دلیل رشد آگاهی بشری و تجارب جنگهای جهانی و منطقهای افكار عمومی جهانی به سوی صلح و صلحدوستی رهنمون شده و این مهم در كنار فعالیت اطلاعرسانی شبكههای اجتماعی بستری متفاوت را برای این جنگ تبیین ساخته است. بر اساس آمارهای جهانی كاربران اینترنت درسال 2023 حدود 3/1 تریلیون ساعت آنلاین بودهاند؛ جمعیت كاربران در همین سال در شبكه توییتر یا ایكس 2/5 میلیارد نفر بوده و در هر دقیقه 360 هزار پست ارسال میكردند، در فیسبوك 4 میلیون پست در هر دقیقه و در اینستاگرام 654 هزار پست در هر دقیقه منتشر میشد. امروزه در جهان بیش از نیمی از هشت میلیارد جمعیت آن به اینترنت دسترسی دارند و بیش از نیمی از این جمعیت عضو حداقل یك شبكه اجتماعی هستند. این تصویر برای تبیین نقش شبكههای اجتماعی در فعالسازی افكار عمومی بدون وابستگی به دولتهای بزرگ و جریان اصلی رسانه كفایت میكند كه بدانیم چرا امروز در سراسر جهان مردم برای توقف جنگ و كشتار در غزه به خیابانها میآیند. درواقع این مهم بیانگر آن است كه شبكهها مجازی با توجه به ویژگیهای متعدد كه واقعیت امروز رسانه در جهان است در تقویت روند صلح و حقوق بشری پیشتازترند تا جریان اصلی. آنها به دلیل تعاملی بودن با حقیقت وجدان بشری ارتباطی منطقی دارند و فارغ از تعلقات سیاسی و اقتصادی قادرند نیازهای امروز بشر برای تحقق صلح را تبیین كنند. احساس زندگی صلحآمیز بهرغم وجود جنگهای متعدد در این شرایط در شبكههای اجتماعی قابل لمستر است، از این رو باورپذیری به نقش صلحآمیز این شبكهها شاید بتواند جهان را به جای بهتری برای بشر سوق دهد. این شبكهها از آن مردم است. هر چند كه نمیتوان حكم كلی برای همه پدیدههای اجتماعی و فناوری داد، اما میتوان گفت كه رسانههای نوین قابلیت نشر صلح را بیش از جریان اصلی دارند. آنها در بستر مردم و با مردم و نیازهای آنان حیات پیدا میكنند؛ شاید این یكی از دلایل این موفقیت باشد . در این میان توجه به این نكته حایز اهمیت است كه شبكههای اجتماعی دسترسی به خبر را آسانتر و روانتر كرده است، هر چند كه ممكن است گاهی شواهدی متضاد نیز مشاهده كرد، اما به دلیل ساختار شبكهای این رسانهها امكان اصلاح و رفع آن موارد فراهم است. از این رو با نگاهی كلان به این شبكهها اجتماعی میتوان امیدوار بود كه آینده در بستر خواست مردمان، بیشتر به سوی صلحطلبی گام بردارد. در این میان توجه به این نكته كه خبرنگاران و روزنامهنگاران چشمان بیدار جامعه هستند، بیش از گذشته باید مورد توجه قرار گیرد، حمایت از آنها از سوی نهادهای رسمی و غیررسمی و آزادی بیان برای طرح مشكلات و مسائل، بستری برای آگاهیبخشی اجتماعی است. حملات اسراییل به خبرنگاران تصویر معین و مشخصی از نقش آنها در عرصه اطلاعرسانی و آگاهیبخشی عمومی دارد. لذا حمایت از جریان خبری و شبكههای اجتماعی در كشور ما نیز باید مورد توجه قرار گیرد و با عبور از مرزهای غیرشفاف و حساسیتزا بستر فعالیت آزادانه خبرنگاران و رسانهها و شبكههای اجتماعی جهانی را فراهم كند.