دنیای قلم - مهدی زارع: جلال ملكی سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران پس از مهار آتش در بیمارستان گاندی در شامگاه ۵ بهمن ۱۴۰۲ گفت «تاكنون پنج مرتبه به بیمارستان گاندی اخطار ناایمن بودن داده شده بود كه آخرین بار آبان ماه ۱۴۰۲ بوده است. به این اخطارها توجه نشده بود.» شبكه گاز تهران با حدود ۲۲ هزار كیلومتر طول شبكه توزیع، ۱.۱ میلیون انشعاب و ۵.۶ میلیون مشترك اگر تحت اثر خسارات شدید و ناگهانی زلزله قرار گیرد، نشت گاز ممكن است باعث آتشسوزی گسترده، انفجارهای عظیم و در نتیجه تلفات قابل توجه انسانی شود. آتشسوزی در ساختمان پلاسكو در ۳۰ دی ۱۳۹۵ منجر به فرو ریختن این ساختمان ۱۷ طبقه و كشته شدن ۲۱ نفر - ازجمله ۱۶ آتشنشان - شد.
با بررسی وضعیت ریسكهای تهران در سال ۱۳۹۹ بر پایه خطر زلزله به این نتیجه رسیدیم كه حداقل با پنج نوع ریسك در تهران برای بروز حوادث با تلفات و آسیب گسترده مواجهیم: زلزله و حوادث ثانویه زلزله (همچون آتشسوزی)، بروز حادثه در ساختمانهای بلندمرتبه شبیه ساختمان پلاسكو، ریسك بروز حادثه ناشی از جنس خاك در محلههای مستعد حادثه (وجود خاك نرم در جنوب و شمال شهر) و ریسك شبكههای زیرزمینی آب، برق، گاز و انبارهای سوخت. جنوب، جنوب غرب، جنوب شرق و مركز شهر تهران با بالاترین ریسكها مواجه هستند. در عین حال شرایط مناطق شمالی شهر تهران هم به گونهای است كه خطر بروز حوادث غیرمترقبه در این مناطق وجود دارد. مناطق نزدیك و روی پهنههای گسل شمال تهران از دو جهت، یكی فعال بودن پهنه گسله و دیگری شكل و تراكم ساختمانها و محلههای این مناطق را در معرض خطر جدی مشابه حادثه آتشسوزی ساختمان پلاسكو قرار داده است. در محدودههای جنوبی شهر كه حدود ۶۰درصد جمعیت پایتخت را در خود جای دادهاند، آسیبپذیری این مناطق به دلیل فرسودگی املاك، تراكم جمعیت در محلات و باریك بودن معابر در برابر حوادث مشابه ساختمان پلاسكو به شدت بالا است.
با استناد به تلفات زلزلههای مشابه با شرایط شهر تهران در كشورهای مختلف اگر زلزلهای با بزرگای بیش از ۷ در تهران اتفاق بیفتد بسته به زمان و كانون وقوع آن، ۵ تا ۲۰درصد جمعیت (در حدود نیم تا ۲ میلیون نفر از جمعیت شهر تهران) از بین خواهند رفت. نهایتا در آن مطالعه ۱۰ گام برای مقابله با ریسكهای شهر تهران معرفی شد: اولین گام شناسایی موقعیت و ابعاد خطر زلزله و حوادث مشابه ساختمان پلاسكو - در اثر زلزله و مستقل از رخداد زلزله - است. گام دوم محاسبه میزان تابآوری تهران در مقابل این دو جنس خطر است. سومین گام تعیین وضعیت مطلوب ایمنی تهران برای ۲۰ سال آینده است. گام چهارم تعیین نیازهای مدیریت شهری برای تحقق وضعیت مطلوب و آمادگی برای مقابله با بدترین حالت ممكن در زمان خطر است. گام پنجم آنكه از ایجاد ریسك جدید در تهران جلوگیری شود. گام ششم سازماندهی و تجهیز سازمان آتشنشانی با استفاده از الگوی جهانی و گام هفتم جدی گرفتن مدیریت بحران شهر تهران ازسوی شهرداری است. گام هشتم طراحی تحقیقات دانشگاهی در حوزه مدیریت بحران براساس واقعیتهای موجود پایتخت است. گام نهم آمادهسازی تهران برای بدترین حالت هنگام بروز حوادث و گام دهم نیز جلوگیری از احداث ساختمانهای بالای ۸ طبقه در نزدیكی یا روی گسل شمال است. این همان كاری است كه در سالهای اخیر چندان مورد توجه مدیریت شهری قرار نگرفته است! نماد آن هم آنكه هماكنون ساختمان هتل ۳۰ طبقه با ۱۳ طبقه زیرزمین در حال ساخت روی حریم گسل شمال تهران در ولنجك است و در جنوب تهران دولت در حال برنامهریزی برای ساخت ورزشگاه جدید تهران در حریم خطرناك لرزهزای جنوبی تهران در شهر آفتاب است! آتشسوزی از دیرباز به عنوان یك خطر بزرگ پس از زلزله شناخته شده است. قبل از قرن بیستم، زلزلهها اغلب شمعهای در حال سوختن، لامپها، اجاقها و شومینهها (با سوختهای خطرناك رایج) را شعلهور میكردند. از ابتدای سده بیستم پارگی خطوط گاز و سیمهای برق قوسدار رایجترین منابع اشتعال هستند. زلزلهها علاوه بر ایجاد فرصتهایی برای اشتعال، میتوانند دسترسی به تجهیزات آتشنشانی را مسدود كنند و به منابع آب آتشنشانی آسیب برسانند كه كار مبارزه با شعلههای آتش را چالشبرانگیز میكند.
معروفترین آتشسوزیهای ناشی از زلزله در تاریخ زلزله ۱۸ آوریل 1906 با بزرگای ۷.۹ شهر سانفرانسیسكو را سوزاند و بیش از ۳۰۰۰ نفر كشته شدند. بیش از 90درصد از خسارتهای ساختمانی، پس از زلزله، به آتشسوزیها و تكنیكهای خام اطفای حریق در تلاش برای مهار آتش نسبت داده شد. زلزله ۱۷ ژانویه 1995 كوبه ژاپن با بزرگای ۶.۸، موجب صدها آتشسوزی شد و ازدحام خودروها و آوار بسیاری از خیابانها را مسدود كرد. از 30 مخزن موجود در كوبه، 22 مخزن دارای دریچههای خاموشكننده لرزهای برای حفظ آب برای اطفای حریق بودند. همه اینها كارساز بود، اما آسیبهای فراوان به سامانههای لولهكشی و ترافیك سنگین در جادهها، دسترسی به این ذخایر را بسیار دشوار كرد. در كوبه 968 مخزن با ظرفیت ۴۰ هزار گالن (حدود ۱۵۰ هزار لیتر) تعبیه شده بود كه حدود 10 دقیقه برای یك كامیون پمپاژ هر یك از آنها طول میكشید. اما، سامانه ذخیره در 3-2 ساعت تخلیه شد و تنها كامیونهای تانكر برای حمل آب از خلیج اوساكا امكان داشتند. در این آتشسوزیها 5500 ساختمان در اثر آتشسوزی از بین رفتند. آتش پس از زلزله ۱۷ اكتبر ۱۹۸۹ با بزرگای ۶.۹ در لوما پریتا در شمال كالیفرنیا در منطقه خلیج سانفرانسیسكو نیز موجب خسارت شد. پارگی اصلی خط لوله گاز طبیعی باعث آتشسوزی بزرگی شد. اداره آتشنشانی سانفرانسیسكو به غیرنظامیان داوطلب برای كمك به راهاندازی شیلنگهای آتشنشانی از راه دور فراخوان داد، زیرا سامانه هیدرانت مجاور محدوده آتشسوزی از كار افتاد. از آنجایی كه خلیج سانفرانسیسكو تنها دو بلوك با ساختمانهای در حال سوختن فاصله داشت، آب خلیج با قایق آتشنشانی به موتورهای ساحل پمپ میشد و از آنجا روی آتش میپاشیدند.
آتشسوزی البته میتواند در هر زمانی اتفاق بیفتد، اما پس از زلزله، احتمال شروع آتشسوزی بیشتر است و میتواند سریعتر گسترش یابد. زمینلرزه باعث تكان و حركت زمین میشود كه میتواند باعث ترك خوردن لولههای گاز و آسیب به خطوط برق، سیمكشی برق و لوازم خانگی شود. روانگرایی، كه در آن خاكهای دانهای سیلت یا شنی، به مایع گل آلودی تبدیل میشوند، میتوانند به لولهها و ساختمانها آسیب وارد كنند. خسارت زلزله میتواند جادهها را مسدود كند تا لولههای آسیبدیده آب به راحتی در دسترس نباشد. زبالهها میتوانند در شكافهای بین ساختمانها بیفتند و به گسترش آسانتر آتش كمك كنند. البته قطع برق ممكن است باعث تاخیر در شروع آتشسوزی شود. با این حال، لوازم خانگی آسیبدیده و سیمكشی ممكن است باعث آتشسوزی هنگام روشن شدن مجدد برق شود. سابقه موضوع نشان داد كه حادثه آتشسوزی بیمارستان گاندی را باید تلنگری برای ارزیابی سریع و جدید و اقدام فوری برای ایمنی در آتشسوزی - به ویژه پس از هر زلزله - در تهران تلقی كرد.