کد خبر : 329708 تاریخ : ۱۴۰۲ شنبه ۲۳ دي - 08:19
از نشست رییس‌جمهور تا مردم و انتخابات هر چند به نظرم می‌رسد این روزها، به سبب دو عامل تغییرات ارزش‌های سیاسی در نسل‌های دهه هفتاد به بعد و همچنین فرآیندها و كش‌و‌قوس‌های سیاسی در داخل كشور، احزاب كاركرد سنتی خود را نداشته و مردم براساس دریافت‌های خود در مورد میزان و شیوه مشاركت تصمیم‌گیری می‌كنند.

دنیای قلم -علی ربیعی: این روزها، موضوع انتخابات، میزان، چرایی مشاركت یا عدم مشاركت مردم، بحث داغ محافل سیاسی، اجتماعی و دانشگاهی است.  بالاخره دولت هم با ترتیب دادن نشستی با حضور رییس‌جمهور با فعالان و احزاب سیاسی به این مهم ورود كرد. در این جلسه، تعدادی از مدعوین به دیرهنگام بودن جلسه (نسبت به نزدیكی زمان انتخابات) اشاره كردند.  بیشتر اصلاح‌طلبان حاضر در جلسه، نسبت به دومرحله‌ای شدن ثبت‌نام‌ها اعتراض داشته و خواهان ارایه طرح سه‌فوریتی برای برگشت به وضعیت قبل و انجام ثبت‌نام مجدد شدند كه البته این پیشنهاد با مخالفت شدید تعدادی از افراد شناخته‌شده احزاب و گروه‌های حاكم روبه‌رو شد.

هر چند به نظرم می‌رسد این روزها، به سبب دو عامل تغییرات ارزش‌های سیاسی در نسل‌های دهه هفتاد به بعد و همچنین فرآیندها و كش‌و‌قوس‌های سیاسی در داخل كشور، احزاب كاركرد سنتی خود را نداشته و مردم براساس دریافت‌های خود در مورد میزان و شیوه مشاركت تصمیم‌گیری می‌كنند. من نیز براساس نگاهی به سنجش‌ها و برخی مصاحبه‌های مطالعاتی با اقشار مختلف مردم، فقدان امید و یأس موجود در جامعه را به عنوان عامل عدم مشاركت تبیین كردم. تئوری‌های انگیزشی به ما آموخته است؛ امید دستیابی به اهداف، انگیزه فرد برای كنش یا عدم كنش را سبب می‌شود. همچنین تاكید كردم: رفتار مشاركتی تابع سه متغیر امكان مشاركت، احتمال موفقیت و دریافت نتیجه مثبت شكل می‌گیرد.  


رفتار مشارکت جویانه =تابع (امکان مشارکت،احتمال موفقیت، پاداش مناسب و نتیجه مثبت) یافته‌ها حاكی از آن است كه جامعه ایران امروز به خصوص نسل‌های دهه شصت به بعد، در هر سه متغیر كمابیش دچار تردید و ابهام هستند و در بیشترین گزاره، در متغیر سوم «دریافت نتیجه مثبت» اشاره به بن‌بست‌ دستاوردهای منتخبین پیشین ریاست‌جمهوری دارند و در دو متغیر اول و دوم، امكان مشاركت و موفقیت، به عملكرد شورای نگهبان در انتخابات «۹۸ مجلس» و «۱۴۰۰ ریاست‌جمهوری» اشاره و بر تنگ شدن محدوده انتخاب و بی‌فایده بودن مشاركت تاكید می‌كنند. این پدیده را می‌توان بحران مشاركت نامید. امید به مشاركت در جامعه ایران به‌شدت كاسته شده است. 

بدین‌ترتیب مهم‌ترین عامل افزایش مشاركت در امیدآفرینی توسط نظام اجرایی و مسوولان انتخاباتی نهفته است كه متاسفانه معمولا به‌ طور غیرمسوولانه‌ای وظیفه‌ای برای حضور گسترده مردم متصور نیستند. بسیار شنیدیم از تئوری‌پردازی‌هایی كه وضعیت مطلوب سیاسی را در مشاركت اندك ولی كسب نتایج مطلوب می‌دانستند. حتی نظریه‌ای مبنی بر مشاركت بالا، بی‌ثباتی، تنش و ناامنی بسیار تئوریزه شد و توهم «یك‌دست‌سازی معادل كارآمدی و ثبات» ملاك عمل برخی‌ها قرار گرفت كه متاسفانه نظریه‌های نادرستی از این قبیل، امنیت و ثبات كشور ما را متاثر ساخت. در نظام‌های سیاسی كه ثبات و امنیت خود را در حلقه‌های جهانی تعریف نمی‌كنند، بدون حضور مردم دچار بی‌ثباتی خواهند شد؛ حتی دولت‌های با مشاركت بالا می‌توانند با قدرت بیشتری در عرصه بین‌الملل ظاهر شوند. از سوی دیگر، در نظام‌هایی شبیه به ایران، صندوق‌های رای به مثابه صندوق‌های امنیت‌زا عمل می‌كنند. احساس مردم از برآورده شدن آمال خود در پای صندوق‌ها و حتی احساس تغییرخواهان اجتماعی و نسلی برای تحقق دیدگاه‌های‌شان در پای صندوق‌ها هم امنیت‌ساز بوده و هم باعث پویایی، نشاط و تحول جامعه می‌شود. در فرآیند انتخابات پیش‌رو، به ‌طور كلی‌ دولت و نهادهای حاكمیتی به ویژه صدا و سیما بسیار دیرهنگام، آن هم پس از بیانات رهبری به مساله انتخابات پرداختند. تا همین چند روز پیش، انگار نه انگار كه انتخاباتی در پیش‌رو است. اكنون كه قضاوت‌ها و تصمیم‌ها برای رفتار رای‌دهندگان در افكار عمومی شكل گرفته، ایجاد تغییرات ذهنی بسیار دشوار به نظر می‌رسد. با این وصف، چنانچه اعتقادی به صورت گرفتن مشاركت بالا به عنوان تنها مسیر حل‌كننده مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و الگوی بی‌بدیل برای جامعه باثبات همراه با آرامش و حتی به عنوان مانعی در برابر تهدیدات خارجی مورد پذیرش قرار دارد، برای انتخابات آتی خصوصا ریاست‌جمهوری باید از هم‌اكنون فهم كرد كه درصد بزرگی از مسوولیت افزایش یا كاهش مشاركت در انتخابات، به شیوه مواجهه مسوولان برگزاری انتخابات و مراجع تعیین صلاحیت‌ها مرتبط است. در این صورت نهادهای مدنی، روشنفكران و فعالان سیاسی و اجتماعی و همچنین رسانه‌ها هم می‌توانند بر بسیج رفتار مشاركت‌جویانه تاثیر داشته باشند.