دنیای قلم - علی اصغر فانی: براساس سند تحول بنیادی نظام آموزش و پرورش مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، سیستم آموزشی از شش زیرنظام به شرح زیر تشكیل شده است:
برنامه درسی، منابع مالی و بودجه، مدیریت راهبردی، نیروی انسانی، پژوهش و ارزشیابی و فضا، تجهیزات و فناوری.
هر‌یك از این زیرنظام‌ها در جای خود از اهمیت برخوردارند، اما نقش معلم در مقایسه با سایر زیرنظام‌ها ممتاز است. نقش آموزشی معلم در كنار نقش پرورشی او ماموریت اصلی نهاد تعلیم و تربیت را تشكیل می‌دهد. پرورش از آموزش جدایی‌ناپذیر است. چگونه به دانش‌آموز می‌توان گفت در زنگ ریاضی فقط مطالب ریاضی را از معلم بیاموز ولی الگوی اخلاقی و تربیتی را در زنگ بعدی از معلم دینی یا مربی تربیتی كسب كن! اخلاق، سخن، رفتار، لباس پوشیدن، راه رفتن، سكوت معلم همگی الگو برای دانش‌آموز است. جدایی پرورش از آموزش نه امكان‌پذیر است و نه منطقی.
نتیجه 1- در فرآیند تعلیم و تربیت نقش آموزشی و پرورشی معلم ، ممتاز و تعیین‌كننده است.
دانشگاه فرهنگیان كه از تجمیع قریب یكصد مركز تربیت معلم تشكیل شده ، تامین و تربیت نیروی انسانی (معلم و پیرامعلم) را عهده‌دار است. دانشجومعلمان دوره‌ای 4‌ساله با 10 واحد بیشتر از دانشجویان سایر دانشگاه‌ها می‌گذرانند. دانشجومعلمان دروس تخصصی رشته، دروس عمومی و دروس حرفه‌ای معلمی را از قبیل روانشناسی كودك و نوجوان، روش تدریس، روانشناسی اجتماعی، كارورزی و... برای كسب مهارت‌ها و توانمندی‌های لازم جهت معلم شدن می‌گذرانند.
تسلط علمی معلم در كنار دارا بودن قدرت نفوذ در متربیان لازمه كار معلمی است.
نتیجه 2- تنها معلم توانمند و با انگیزه و دارای قدرت نفوذ و برقراری ارتباط، می‌تواند امر خطیر تربیت را به عهده بگیرد.
اخیرا در فضای مجازی و رسانه‌ها مطلع شدیم كه آموزش و پرورش 25000 طلبه را به عنوان مربی یا معلم استخدام كرده است. در زمان مسوولیتم در وزارت آموزش و پرورش دیداری با آیت‌الله حسینی بوشهری رییس وقت حوزه علمیه داشتم. در آن جلسه من خدمت ایشان عرض كردم، اجازه نمی‌دهم طلاب بدون طی دروس معلمی و كسب توانمندی لازم وارد مدرسه شوند، زیرا تا مربی نتواند در متربی نفوذ كند عملا كاری از او ساخته نیست. آیت‌الله حسینی بوشهری استدلال را پذیرفتند و تفاهمنامه‌ای بین مدیریت حوزه و وزارت آموزش و پرورش منعقد شد. به موجب این تفاهمنامه مقرر شد كمیته‌ای مشترك با حضور نمایندگان طرفین ضوابط اشتغال طلاب در مدارس را تعیین و با مكانیسمی مصادق آن را تعیین كنند.
اگر طلاب مانند سایر افراد لیسانس و بالاتر در آزمون واحدی شركت كنند و پس از طی مراحل مصاحبه و از همان كانال‌ها كه دیگران از آن می‌گذرند، بگذرند  مشكلی ایجاد نمی‌شود. جدا كردن مسیر گزینش طلاب از سایر داوطلبین استخدام در آموزش و پرورش عوارض نامطلوب زیر را دارد:
1- به ضرر خود طلاب است. این عمل مردم را ضد آخوند می‌كند.
2- به ضرر حوزه‌های علمیه است. به اعتبار حوزه‌های علمیه با قدمت زیاد لطمه وارد می‌شود.
3- خسارت جبران‌ناپذیری به دین وارد می‌كند.
4- به آموزش و پرورش كشور و دانش‌آموزان لطمه وارد می‌كند.
نتیجه 3- ایجاد مسیری جدا از روال عادی نیروی انسانی در آموزش پرورش برای طلاب اعتماد مردم را به روحانیت كاهش داده و به تعلیم و تربیت لطمه می‌زند.
تاكید می‌شود كه اگر جذب روحانی به همان روالی كه برای دیگران متداول است، صورت پذیرد، تایید است.
پیشنهاد می‌شود وزارت آموزش و پرورش با ارایه مدارك و شواهد متقن این خبر ر‌ا از طرق مختلف تكذیب كرده و در صورت صحت آن، نسبت به اقدام صورت گرفته تجدیدنظر كند.