دنیای قلم - حسین مسعودنیا: روز دهم آذر ماه به مناسبت شهادت آیتالله سیدحسن مدرس به عنوان روز مجلس در تقویم ایران نامگذاری شده است. مجلس در تاریخ ایران خود به عنوان نمادی از تلاش ایرانیان برای كاهش استبداد و گسترش دموكراسی است. همزمان با به قدرت رسیدن قاجارها در ایران تحولاتی در سطح جهان به وقوع پیوست كه سبب ورود اجتنابناپذیر ایران به دایره سیاست و اقتصاد بینالملل گردید. ورود ایران به دوران جدید، ناآگاهی رهبران سیاسی وقت ایران همراه با شكست ایرانیان در مقابل موج دوم استعمار تكانهای در برخی نخبگان ایرانی ایجاد و آنان را ترغیب به انجام نوسازی نمود. نوسازی در ایران اگرچه از حوزه نظامی آغاز گردید اما بهتدریج به سایر حوزهها ازجمله اجتماع، سیاست و فرهنگ نیز گسترش یافت. یكی از مهمترین پیامدهای این تحول ورود مفاهیم جدید به ادبیات سیاسی ایران بود كه شاید از مهمترین آنها یكی قانون و دیگری آزادی بود. قانونخواهی ایرانیان سبب تكوین نهضت گردید كه به تدریج خواهان تحدید قدرت بیحد و مرز حاكمان از طریق ایجاد نهادهای جدید برای توزیع قدرت در سطح حاكمیت بود؛ خواستی كه با همراهی گروههای مختلف زمینهساز شكلگیری جنبشی ائتلافی گردید كه به استقرار مشروطیت در ایران در سال ۱۹۰۶م/۱۳۸۵ش منتهی گردید. مشروطیت یا استقرار نظام پارلمانتاریسم تحول جدیدی در مسیر نوسازی ساختار سیاسی ایران بود. نماد مشروطه، پارلمان یا مجلسی مركب از نمایندگان مردم بود كه از این پس كانون قدرت و تصمیمگیری بود. به بیان دیگر شكلگیری مجلس در ایران به مفهوم انتقال قدرت از دربار به مجلس، تبدیل سلطنت به یك نماد تشریفاتی، اعمال تفكیك قوا و پاسخگو بودن دولت و وزرا در قبال نمایندگان مردم در مجلس بود. این تحولات به مفهوم تغییر ساخت قدرت در ایران بود چراكه براساس مفاد متمم قانون اساسی مشروطه از این پس پادشاه نه سایه خدا روی زمین بلكه سلطنت موهبتی الهی بود كه ازسوی مردم به پادشاه اعطا گردیده بود. به بیان ساده از این پس ماهیت قدرت نه الهی بلكه زمینی و متكی به مجلسی بود كه مركب از نمایندگان ملت بود.
در چنین ساختار سیاسی مجلس مركز ثقل قدرت بود و میزان قدرت و نقش مجلس معیاری برای سنجش دموكراسی در نظام پارلمانتاریسم در ایران بهشمار میآمد. مدرس در مجلس دوم مشروطه به عنوان یكی از پنج تن از فقهای جامعالشرایط برای نظارت بر مصوبات مجلس از نظر شرعی وارد مجلس شد. پس از آن نامبرده از مجلس سوم تا ششم نیز نمایندگی مردم تهران در مجلس را برعهده داشت تا اینكه در مجلس هفتم رضاشاه مانع از ورود وی به مجلس شد و حتی یك رای نیز نداشت. از اینرو همیشه این جمله طنز از مدرس به یادگار مانده است كه رای خودم به خودم كجاست. آنالیز نطقها و رفتار سیاسی مدرس در طول پنج دوره حضورش در مجلس بیانگر ویژگیهای شخصیتی، سیاسی و فكری این روحانی سیاستمدار در تاریخ معاصر ایران میباشد كه مهمترین آنها به شرح ذیل است: ۱- ثبات فكری و رفتاری؛ متاسفانه یكی از خصلتهای منفی نخبگان سیاسی ایران عدم ثبات فكری و چرخشهای متعدد در مواضع سیاسی آنها در طول فعالیت سیاسی خود در تاریخ معاصر ایران بوده است تا جایی كه به قول بهار بسیاری از نمایندگان در مجلس جهت سیاسی كرسیهای خود را براساس قدرت روز تعیین میكنند اما مدرس از این نظر استثناست و به عنوان سیاستمدار معتقد به مشروطه و قانون اساسی آن تا آخر بر سر اصول خود، علیرغم پیشنهادهای فراوان ازسوی رضاخان، ایستاد و حتی حاضر به دادن جان خود گردید اما هیچگاه نان به نرخ روز نخورد. ۲- مشروطهخواهی؛ مدرس اگرچه ابتدا با عنوان فقیه وارد مجلس شد اما پس از آن تا زمان حضورش در مجلس به مشروطه و قانون اساسی آن وفادار بود و بارها در سخنان خود تاكید بر جایگاه و نقش مجلس در نظام مشروطه داشت. ۳- استبدادستیزی؛ یكی از بارزترین ویژگیهای مدرس استبدادستیزی و تاكید بر اجرای قانون بود. نامبرده علیرغم حمایت از خانهتكانیهای اولیه رضاخان برای برقراری نظم پس از آگاهی از نیت واقعی رضاخان برای نادیده گرفتن نظام مشروطه و تلاش برای استقرار استبداد به انحای مختلف در مقابل وی ایستاد تا آنجا كه در معرض ترور قرار گرفت و در پایان هم به شهادت رسید. ۴- وطندوستی و استعمارستیزی؛ مدرس باور به ایران، تمامیت ارضی آن و عدم مداخله خارجی در امور داخلی كشور داشت؛ باورهای فكری كه سبب استعمارستیزی او بود براساس همین تفكر بود كه با اولتیماتوم روسیه برای اخراج شوستر مخالفت كرد، مانع از اجرای قرارداد ۱۹۱۹م گردید و هنگام اشغال ایران در زمان جنگ جهانی اول و مهاجرت به عثمانی همراه تعدادی از نمایندگان مجلس به صراحت در آنجا اعلام كرد كه ما صرفنظر از ملیت و مذهب هر كس به ایران تجاوز كند او را هدف قرار میدهیم مهم برای ما ایران است. ۵- واقعگرایی و پراگماتیك بودن؛ مدرس سیاستمداری واقعبین و دوراندیش بود كه شاید اوج آن مخالفت با جمهوریخواهی رضاخان بود. نامبرده پس از آگاهی از نیات واقعی رضاخان برای استقرار جمهوری به تنهایی در مقابل نقشه رضاخان ایستاد. مدرس بارها تاكید كرد كه مخالفت من نه با جمهوری بلكه با جمهوری رضاخانی است و برای ناكام گذاشتن نقشه رضاخان حتی حاضر به كتك خوردن در صحن مجلس و اعزام نمایندهای نزد احمدشاه برای بازگشت وی به ایران گردید. ۶-شجاعت؛ از مهمترین خصلتهای شخصیتی مدرس شجاعت و عدم ترس بود او بارها تاكید داشت كه مگر ضعف نفس دارید كه در پرده سخن میگویید، چراكه خودش به صراحت سخن میگفت و از كسی واهمه نداشت همین ویژگی سبب گردید تا رضاخان برای رسیدن به اهداف خود اقدام به ربودن، سپس ترور ناموفق و درنهایت شهادت وی كند. جان كلام اینكه مدرس فقیهی وارسته، سیاستمداری آگاه، معتقد به مشروطه و قانون اساسی آن، واقعبین، شجاع، وطندوست و سازشناپذیر بر سر اصول فكری خود بود؛ ویژگیهایی كه سبب گردید تا در طول تاریخ معاصر ایران نماد نمایندگی و سیاستمداری باشد به امید آنكه نمایندگان مجلس و نخبگان سیاسی حاضر در جامعه كنونی ایران در حرف و عمل مدرس الگویی برای آنان باشد.