دنیای قلم -معصومه ابتكار: در هفتههای اخیر به چشم دیدیم و به تلخی تجربه كردیم كه جهان در قرن بیست و یكم با همه ادعاهایش چگونه در مقابل نسلكشی وحشیانه در غزه واماند. بشر شاهد سبعانهترین جنگها در سال ۲۰۲۳ بود كه سازمان ملل در اوج ناتوانی فقط توانست اذعان كند برخی حوادث این جنگ در تاریخ بینظیر بوده و بهطور مثال ۱۰۰ تن از كاركنان سازمان ملل، ۶۰ خبرنگار و بیش از 60 پزشك و كادر درمان به استناد آمار پزشكان بدون مرز طی 50 روز در غزه كشته شدند؛ جنگی كه شاخصه و تفاوت منحصر بهفردش كشته شدن كودكان بوده؛ تا حدی كه گفته میشود اسراییل با كودكان میجنگد نه با حماس. همچنین جنگ با مظاهر حیات مانند منازل، بیمارستانها، مساجد و كلیساها، مدارس و حتی نانواییها بوده و به گفته مقامات بیطرف سازمان ملل و سازمانهای مستقل امدادی، بیرحمانهترین حملاتی را شاهد بودهایم كه تاكنون ثبت شده است.
آخرین آماری كه نه از طرف مقامات غزه، بلكه از سوی «دیدهبان اروپا مدیترانه» (Euro-Med Human Rights Monitor) در مورد 49 روز جنگ غزه اعلام شده، حاكی است بیش از 20 هزار انسان شامل 8179 كودك، 4112 زن شهید شدهاند و 92 درصد كل كشته شدهها غیرنظامی بودهاند. همچنین یك میلیون و 700 هزار نفر بیخانمان و آواره شدهاند كه 80 درصد ساكنین غزه را تشكیل میدهند. چشمان انسانیت پس از ۷ اكتبر بهت زده به آینده مینگرد؛ مبهوت از این همه شقاوت و ناتوانیاش در توقف كشتار و بیعدالتی و ظلم كه هر لحظه میتواند از گوشهای بر سرش آوار شود.اما درنگی كنیم و عبرتیگیریم. جهان صدای مردم مظلوم غزه را از كجا شنید؟جز از خروج صدها هزار نفری مردم در كشورهای مختلف و به ویژه اروپا و امریكا در حمایت از فلسطینیها؟ در حالی كه روسای جمهوری امریكا و اروپا خود را به اسراییل میرساندند و از جنایاتش حمایت میكردند و رسانههای بزرگ و رسمی به تبع آنها مشغول میدانداری بودند. جوامع و نهادهای مدنی كه توانایی جریانسازی دارند، در ماجرای غزه سبب موجی از بیداری در جهان شدند. این اتفاق به خصوص در میان جوانان، در خور توجه است. علاوه بر دانشجویان كه در بسیاری كشورها از جمله امریكا و به ویژه در دانشگاه هاروارد به دفاع از فلسطینیها برخاستند، «نسل زد» كه حالا دیگر با وجود رسانهها و شبكههای اجتماعی مجبور نیست فقط اطلاعات خود را از رسانههای رسمی بگیرد، موجی جدید و عظیم ایجاد كرد. حالا دیگر هر اتفاقی در میدان بیفتد، در دیپلماسی عمومی و افكار و قلوب جهانیان، فلسطین غلبه پیدا كرده، چرا كه وجدان عمومی بشر نسبت به ابعاد وحشتناك جنایات به رغم تلاش رسانههای وابسته برای تحریف و سفیدشویی رژیم صهیونیستی و سكوت مرگبار بسیاری از رهبران عرب در برابر ظلم، عكسالعمل نشان داد و به حركت در آمد.
بر همین اساس دیدیم وقتی قدرتهای بزرگ و زورگو مسائل را با كمك رسانههای وابسته به خود آنگونه كه میخواهند جلوه میدهند تا صدای مظلوم را خفه كنند، این جامعه مدنی و رسانههای مستقل هستند كه «صدای بیصدایان» میشوند. متاسفانه بشر امروز، در میان امواج حوادثی دهشتبار تنهاست و نیازمند ائتلافی میان «نهادها و جامعه مدنی» با «رسانههای مستقل»، تا بیش از این مقهور قدرتمندان نشود. ائتلاف جامعه مدنی با رسانههای مستقل در مقابل هر پدیده و در هر جامعهای میتواند به روشن شدن ابعاد مشكلات و حل آنها كمك كند. در ایران عزیز نیز این جامعه مدنی و رسانههای مستقل هستند كه میتوانند مسائل را از زاویه نگاه بیصدایان طرح و برای حل آنها كمك كنند. دولتها اگر میخواهند بهطور اساسی و بلندمدت، كشور را به سمت بهبود شرایط ببرند، نیازمند جامعه مدنی فعال و رسانههای مستقل جسور هستند. تضعیف این دو ركن مردمسالاری ممكن است در كوتاهمدت و در ظاهر به تحكیم جایگاه و قدرت دولتها بینجامد، ولی در درازمدت هرگز. برخورد با آزادی بیان و اندیشه در مواجهه با رسانههای مستقل و تشكلهای مدنی مانند آنچه در ارتباط با روزنامه اعتماد دیدیم، چه نتیجهای جز دلسردی و عدم همراهی مردم در موضوعاتی كه ظرفیت تقویت انسجام ملی مانند حمایت از فلسطین را دارد، خواهد داشت؟