کد خبر : 329291 تاریخ : ۱۴۰۲ شنبه ۲۷ آبان - 08:28
مدارا، گذرگاه امن عبور از بحران متاسفانه آنچه رسانه‌های بزرگ و به خصوص صدا و سیمای ما به آن توجه چندانی ندارد، مساله مدارا و زیست مسالمت‌آمیز اجتماعی و سیاسی است.

دنیای قلم - علی ربیعی: روز جهانی مدارا را پشت سر گذاشتیم. از روزی كه بشر زندگی جمعی را آغاز كرد، نامدارایی هم یك مساله انسانی بوده است. شواهد تاریخی نشان می‌دهد كه جامعه بی‌مدارا در كوتاه‌مدت با تزلزل و زیست همراه با ستیز همراه می‌شود و بدون مدارا، هیچ جمع‌ اجتماعی در بلندمدت ادامه حیات نمی‌یابد. با نگاهی به شرایط امروز ایران و نتایج برگرفته از سنجش‌های مختلف می‌توان نوعی بی‌تابی، بی‌قراری و دوگانه‌های فراوان را شاهد بود كه می‌تواند به نحوی سلامت روانی و اجتماعی جامعه و افراد را تهدید كند. به نظر می‌رسد در این‌ خصوص نیازمند تحقیقات بین‌رشته‌ای بیشتر هستیم. بی‌تردید جامعه ایران امروز در سطوح فردی، اجتماعی و نهادی نیازمند تجدیدنظر در شیوه‌های ارتباطی است. از دیگر سو، سیاستگذاری‌های دولتی نیز به مفهوم اعم آن (فضای تقنینی و اجرایی) باید معطوف به كاهش تنش و افزایش مدارا در جامعه باشد. در این میان هنر، ادبیات و رسانه می‌توانند در قالب فیلم، تولید محتواهای خبری و... در این خصوص نقش مهمی را ایفا كنند. متاسفانه آنچه رسانه‌های بزرگ و به خصوص صدا و سیمای ما به آن توجه چندانی ندارد، مساله مدارا و زیست مسالمت‌آمیز اجتماعی و سیاسی است. در این یادداشت چند نمونه از ضرورت مدارا و بروز اشكالاتی از نامدارایی را برشمرده‌ام: 
۱-  ارزش‌های مردمی در جامعه با ارزش‌های رسمی تبلیغی و اعمالی؛ 
۲-  مدارای دینی، مذهبی و قومی؛ 
۳-  مدارای درون خانواده؛ 
۴-  مدارای بین نسلی؛ 
۵-  مدارا در فضای سیاسی؛ 
۶-  رویارویی‌های بین‌مردمی (این امر بیشتر ناشی از نامدارایی‌ها و تبعیض‌های سیاسی است كه جامعه را دوقطبی كرده است) .
خواسته‌ها، نیازها، آرزوها و در معنای علمی ارزش‌های میان مردمی در اكثریت جامعه، با ارزش‌های رسمی در موارد متعددی فاقد همنشینی شده‌اند. 

به خصوص از زمانی كه قرائت خاصی از دین، مذهب و فرهنگ روز به روز تسلط بیشتری در حوزه سیاستگذاری پیدا كرده، این دوگانگی‌ها روند صعودی یافته است. به اعتقاد من دوگانگی در حوزه ارزش‌های فرهنگی در چند سال گذشته به عرصه سیاست نیز انتقال یافته و به یك دو‌گانگی سیاسی تبدیل شده است. به عبارت دیگر، دوگانگی فرهنگی كم‌كم به دوگانه سیاسی تبدیل شده و حتی از سال گذشته، سبب شكل‌گیری دوگانه امنیت نیز شده است.  به نظر می‌رسد جامعه با دوگانگی ارزشی از ثبات برخوردار نبوده و لذا در مبرم‌ترین اقدام نیازمند سیاست مدارای ارزشی است. به دنبال این دوگانه، نوعی دوگانه مردم با مردم نیز به وجود آمده است. امروز در سطح دانشگاه‌ها، ادارات، كلاس‌های درس و حتی كوچه و بازار می‌توان نوعی نزاع‌های ناشی از دوگانه شدن برداشت‌های ارزشی فرهنگی و سیاسی شده را مشاهده كرد.  مدت‌هاست بحث پیرامون موضوع شكاف نسلی در ادبیات علوم اجتماعی رواج یافته است. پنجره جمعیتی ایران در چند دهه گذشته و سرعت پیشرفت و تسری تكنولوژی‌های اطلاعاتی در زندگی مردم، دوگانگی‌های متعدد بین نسلی پدید آورده است. البته این پدیده مختص كشور ما نبوده، بلكه در عرصه جهانی نیز قابل مشاهده است. جامعه‌شناسان برجسته‌ای ازجمله «اینگلهارت» بدین موضوع پرداخته‌اند.  در جوامعی همچون جامعه ما، یكی از راه‌حل‌های مهم برای كاستن فاصله‌های ارزشی، زیست همراه با مداراست كه مانع عمیق و تیز شدن تضادهای ارزشی می‌شود. بهبود ارتباطات و مسالمت‌آمیز كردن انواع روابط در جامعه می‌تواند زمینه‌ساز تفاهمات بین‌نسلی و بین‌مردمی شود.  نارواداری پدیده‌ای است كه از یك دهه قبل به‌طور قابل توجهی در خانواده‌های ایرانی نیز قابل مشاهده است. افزایش طلاق و انتخاب تنها زیستن، نشانگر نارواداری در خانواده‌هاست (كه به دلیل اهمیت نهاد خانواده برای جامعه، این پدیده نیازمند پژوهش و تبیین‌های بیشتر است). یكی از ناهمزیستی‌های شناخته شده و تاریخی در سطح جهانی، نارواداری فرهنگی و قومی است. این امر در طول تاریخ، جنگ‌ها و ناامنی‌های زیادی را سبب شده است. كشور ما به لحاظ تنوع قومی، فرهنگی، مذهبی و دینی ضرورت بیشتری از زندگی متفاهم و همزیستی فرهنگی را می‌طلبد. معتقدم رواداری، امتیازی از سوی دولت مركزی به سایر فرهنگ‌ها و قومیت‌ها نیست؛ بلكه سیاست رواداری نوعی پاسخگویی به نیاز محسوب می‌شود نه امتیاز. رواداری و گشودگی به تكثرهای فرهنگی و قومی و سبك‌های متنوع زندگی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.  چالش‌های گوناگون اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی كشور به گونه‌ای است كه جز از طریق تساهل و رواداری در قبال همه هویت‌ها و مولفه‌های مذهبی و قومی، اختلاف سلایق، دگراندیشی‌ها و چندگانه‌های سیاسی نمی‌توان آنها را پشت سر نهاد. در هر گروه اجتماعی، نهاد و سازمان، تفاهم و مدارا به مثابه شیرازه حیات آن عمل می‌كند. نگاهی حتی سطحی به جامعه ایران نشان‌دهنده گسترش معنادار كم رواداری، مفاهمه، گفت‌وگوهای سازنده به ویژه میان نهادهای حكومتی و ذی‌نفعان‌شان است. این نارواداری در زیر‌سیستم‌های اجتماعی نیز قابل مشاهده است. به نظر می‌رسد مهم‌ترین اقدام در گام اول، اجتناب از سیاستگذاری‌های درگیرانه -  قانون حجاب، فضای مجازی، سیاست‌های جدید در دانشگاه‌ها و... -  است. در گام بعدی، روی‌ آوردن به ایجاد فضای گفت‌وگو و شنیدن همه صداها و گسترش سیاست‌های ترویج رواداری، مدارا، گفت‌وگو و مشاركت دادن مردم در حل مسائل و گسترش نهادهای میانجی و امنیت‌زدایی از نهادهای مدنی و نیز اصلاح سیاست‌های رسانه‌ای، فرهنگی به خصوص در آموزش و پرورش برای گسترش زیست روادارانه در جامعه است. بسیاری اقدامات دیگر نیز قابل توصیه و اجراست مشروط بر آنكه ساختار سیاستگذاری این نقصان زیانبار اجتماعی را به درستی فهم كرده  و  درصدد  بهبود  وضعیت  باشد.