کد خبر : 329281 تاریخ : ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۴ آبان - 18:10
مكتب فكری هوش مصنوعی هوش مصنوعی به عنوان یكی از پیشرفت‌های چشمگیر در دهه‌های اخیر، به سرعت وارد زندگی انسان‌ها شده و آنچنان با سرعت در حال درنوردیدن مرزهاست كه اثرات گسترده آن بر فرهنگ، اقتصاد و جامعه بر كسی دیگر پوشیده نیست.

دنیای قلم - كامران مشفق آرانی: مكتب فكری به معنای یك فلسفه یا روش خاص از تفكر درباره یك موضوع است. برای مثال، در علم اقتصاد، مكتب فكری كلاسیك، مكتب فكری كینزی، مكتب فكری نئوكلاسیك و مكتب فكری نئولیبرالی ازجمله مكاتب فكری مختلفی هستند كه دیدگاه‌های متفاوتی درباره نحوه عملكرد بازارها، نقش تصمیمات دولت و تدوین سیاست‌های اقتصادی دارند. هوش مصنوعی به عنوان یكی از پیشرفت‌های چشمگیر در دهه‌های اخیر، به سرعت وارد زندگی انسان‌ها شده و آنچنان با سرعت در حال درنوردیدن مرزهاست كه اثرات گسترده آن بر فرهنگ، اقتصاد و جامعه بر كسی دیگر پوشیده نیست. 

در این میان، مكتب‌های فكری مختلف نیز به موازات آن به وجود آمده‌اند كه هوش مصنوعی را از زوایای مختلف و از نقطه نظرات خود مورد بررسی قرار داده‌اند و با شكل‌گیری این روند به توسعه آن نیز كمك‌های شایانی كرده‌اند. یكی از این مكتب‌ها كه به‌ طور خاص به مطالعه و تحلیل این پدیده نوظهور می‌پردازد، مكتب فكری با همین عنوان است؛ «هوش مصنوعی». این مكتب یك رویكرد فكری است كه به بررسی و تحلیل مفاهیم، اصول و ایده‌های مرتبط با هوش مصنوعی و فناوری‌های وابسته به آن پرداخته و با جزییات دقیق تمام حسن‌ها و چالش‌های آن را مورد موشكافی قرار داده و آنها را تحلیل می‌كند. این متدلوژی فكری نه تنها به توسعه تكنولوژی‌ها می‌پردازد بلكه تلاش می‌كند تا پیامدهای اجتماعی، اخلاقی و فلسفی آن را نیز در تمام گستره‌های فكری و زیستی بشری درنظر بگیرد. این پدیدار‌شناسی تحت‌اللفظی به ‌طور خاص به بررسی مسائل مربوط به طراحی هوش مصنوعی و تاثیر آن بر رشد تفكرات انسان‌ها و جامعه را نیز شامل شده و نكاتی را گوشزد می‌كند كه تخطی از آنها حتی می‌تواند تمدن گونه انسانی را با تهدیدهای جدی مواجه كند.
در دهه‌های اخیر، مكتب فكری هوش مصنوعی باتوجه به پیشرفت‌های فناوری و تحولات جدید در این حوزه، تغییرات مهمی را نیز تجربه كرده است، این تغییرات شامل مسائلی از قبیل تخیلی بودن هوش مصنوعی نیز می‌شود؛ بدین معنا كه از دیدگاه عده‌ای از اندیشمندان اساسا عاملیت حیات و نفسانیت انسان گونه را از این ذهن تازه متولد شده صلب نموده و موجودیت زیستی آن را گهگاه نادیده می‌انگارد (به‌طور مثال فیلم وست ورلد ساخته 1973 به نویسندگی و كارگردانی مایكل كریتون نقدی بر این دیدگاه بود كه در سال‌های اخیر یك سریال هم دقیقا با همین موضوع و عنوان ساخته شد)، پس دور از انصاف خواهد بود اگر فراموش كنیم اخلاقیات الگوریتم‌ها و تاثیرات اجتماعی هوش مصنوعی بر جامعه بسیار حائز اهمیت هستند. مساله ‌یا اخلاقیات الگوریتم‌ها نه تنها یكی از جوانب مهم مكتب فكری هوش مصنوعی است كه به عبارتی شاید بتوان گفت مهم‌ترین مساله آن است كه ذهن فیلسوفان و دانشمندان برجسته را نیز به خود مشغول نموده. 
در جوامع مدرن با گسترش روزافزون الگوریتم‌ها و سیستم‌های هوش مصنوعی این موضوع به دفعات پایان‌ناپذیری طرح می‌شود. برای تفهیم این مساله یكی از مثال‌های برجسته را می‌توانیم مطرح كنیم، الگوریتم‌های تصمیم‌گیری مبتنی بر داده‌ها در فرآیندهای استخدام را درنظر بگیرید، فرض كنید یك سازمان از یك الگوریتم هوش مصنوعی برای انتخاب كاندیداها در فرآیند استخدام خود استفاده می‌كند. این الگوریتم براساس تاریخچه شغلی و اطلاعات دیگر كه از كاندیداها جمع‌آوری می‌كند، تصمیم‌هایی را در مورد اهلیت یا عدم اهلیت هر فرد می‌گیرد. مساله اخلاقی در اینجا این است كه الگوریتم‌ها ممكن است باتوجه به داده‌های ورودی و جمع‌آوری شده توسط انسان یا ماشین، اعمال تبعیض و تفاوت‌های ناخواسته را تقویت كنند. به عبارت دیگر، اگر داده‌های آموزشی الگوریتم، تفاوت‌های ناعادلانه و معیارهای تبعیض‌آمیز را دربر داشته باشند، الگوریتم نیز ممكن است در تصمیمات خود به این تفاوت‌ها پایبند باشد. برای تكمیل این فرضیه درنظر بگیرید كه یك الگوریتم استخدام تمایل داشته باشد افرادی را بیشتر انتخاب كند كه از یك گروه خاص قومی یا ملیتی هستند، این ممكن است به تبعیض ناعادلانه در جمعیت‌های قومی یا ملیتی منجر شده و قشری دیگر از فرصت‌های برابر محروم شوند.
برای حل این مشكلات، نیاز است كه الگوریتم‌ها به صورت دقیق مورد بازبینی و تنظیم قرار گیرند تا تضمین شود كه تصمیمات آنها با معیارهای عدالت و اخلاقیات تا حد امكان مطابقت داشته باشد. همچنین، شفافیت در فرآیند تصمیم‌گیری الگوریتمی می‌تواند كمك كند تا افراد بفهمند چگونه تصمیمات این الگوریتم‌ها اتخاذ می‌شوند و از كنترل اجتماعی بر آنها اطمینان یابد. پس ضرورت دارد تا این مكتب فكری به دنبال درك عمیق‌تر از تاثیرات اجتماعی و فرهنگی هوش مصنوعی بر جوامع باشد. این مكتب تاكنون اساسا به سوالاتی پرداخته كه چگونه هوش مصنوعی می‌تواند تغییراتی در هنجارها و ناهنجاری‌ها و همچنین ارتباطات اجتماعی جوامع بشری ایجاد كند و چگونه این تغییرات می‌توانند تفاوت‌های زیادی در سبك زندگی روزمره افراد گوناگون در طبقات و درجات مختلف ایجاد كنند. مكتب فكری هوش مصنوعی با تمركز بر تحلیل عمیق مفاهیم الگوریتم‌های در حال خلق پیش رویش و پیامدهای آن بر جوامع انسانی، نقش مهمی در فهم بهتر از این فناوری پیشرفته تاكنون ایفا كرده است، گرچه آن‌قدر این معنا و جستار آغشته به پیچیدگی‌های ظریف و ناشناخته است كه بدون شك راهی سترگ پیش روی انسان قرن بیست و یكم قرار دارد.