کد خبر : 329260 تاریخ : ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۲ آبان - 13:22
هنرمند تكرارناپذیر

دنیای قلم -منوچهر فیروزی: استاد اكبر گلپایگانی دهم بهمن ۱۳۱۲ به‌ دنیا آمد و آواز را در نوجوانی با استادانی چون نور‌علی‌خان برومند، حسین طاهرزاده، عبدالله دوامی، ادیب خوانساری و اسماعیل مهرتاش فرا گرفت و حدودا در بیست‌ و‌ پنج سالگی وارد رادیو شد، ابتدا به عنوان جوان‌ترین خواننده در برنامه «گلهای جاویدان» شروع به كار كرد و بعد از ۱۷ سال در برنامه‌ گلها به ترانه روی آورد. او از كودكی دریافته بود كه صدای خوبی دارد و خودش می‌گفت با جهانگیر ملك، نوازنده تمبك همكلاس بوده و هنگام فراغت با هم به تمرین می‌پرداختند.

نورعلی‌‌خان برومند صدای او را شنید و او را به فرا گرفتن موسیقی تشویق كرد و همین امر باعث شد حدود ۱۰ سال نزد استاد برومند تلمذ كرده كه ایشان، صدای او را صیقل دهد. خلاصه ارتباط و رفاقت با فرهنگ شریف و اسدالله ملك باعث خلق تصانیف بی‌شماری شد كه با اقبال مردم روبه‌رو شد و ترانه‌های استاد ورد زبان مردم شد.


اما آشنایی من كه سال‌ها در خوانندگی كار می‌كنم با استاد گلپا به دوران كودكی برمی‌گردد. علاقه وافری به موسیقی ایرانی داشتم و تقریبا از سن ده‌سالگی كه در كوچه باغ‌های پلور در سایه قله دماوند راه می‌رفتم، با صدای استاد اكبر گلپایگانی كه در رادیو می‌خواند آشنا شدم. بی‌وقفه این صدا را تقلید می‌كردم و برایم بسیار جذاب بود و تمام تلاشم این بود مثل ایشان بخوانم و تحریر كنم. كم‌كم با روی كار آمدن كاست، به سختی یك ضبط صوت فیلیپس خریدم و شب‌ها تا دیر هنگام به آوازها و ترانه‌ها به خصوص صدای اكبر گلپایگانی گوش می‌كردم. گویی آن زمان آهنگسازان برای هر شخصی آهنگ مخصوص همان صدا را می‌ساختند، اشعار چنان جذاب و گیرا بودند كه ناخودآگاه انسان را به آسمان‌ها می‌برد. «خونه عشق من و تو خونه پوشالی كه نیست/ خونه عشق من و تو از حقیقت، خالی نیست» این یكی از شعرهایی بود كه برای من واقعا جذابیت داشت و این را همیشه می‌خواندم. 


یكی از ویژگی‌های استاد آشنایی با ملودی‌های تعزیه بود. تقریبا تمام ردیف‌های موسیقی در تعزیه موجود است و كسانی كه آشنا به ردیف‌ها هستند این را خوب می‌دانند و البته استاد این را دریافته بود و از تلفیق این دو به بهترین شیوه استفاده می‌كرد و همین امر باعث شد تا از آموزه‌های اساتید مشهور آن زمان كه من نیز اسامی آنها را در ابتدا ذكر كردم، در نهایت هنر بهره‌گیری كند و تحریرهای شفاف و ترانه‌های ماندگاری خلق كند.
دوره صفویه كه دوران آغاز تعزیه است، اهل هنر و موسیقی مشكلات زیادی داشتند و نمی‌توانستند آزادانه بخوانند به همین علت دیدند كه موسیقی كم‌كم دچار بحران می‌شود، موسیقی و ردیف‌های موسیقی را وارد تعزیه كردند و مسلما اساتید آن زمان آشنایی كامل با تعزیه داشتند از جمله آقای گلپایگانی كه در خوانسار بودند و بهترین تعزیه‌های ما در خوانسار بوده و هست و گویا آنجا هم مدت زمانی تعزیه می‌خواندند و همان امر باعث شد كه اطلاعات خیلی خوبی در مورد تعزیه داشته باشند؛ روش‌ آنها با بقیه متفاوت بود مثلا تحریرهای بسیار شفاف و صدای بسیار رسا و با حس‌ و‌ حالی داشتند كه در آن موقع با اقبال همه روبه‌رو شده بود. در مدت زمانی كه استاد گلپا فعالیت داشتند، بیشترین آوازهایی كه در گلها هست كار استاد اكبر گلپایگانی بود و این‌طور كه من شنیده بودم و دوستان و استاد شهبازیان نیز صحبت می‌كردند، اشعاری بود كه در آن زمان در كارتابل قرار می‌دادند و خواننده آنها را انتخاب می‌كرد و خودش می‌خواند. آقای شهبازیان نقل می‌كردند كه هر زمان گلپا می‌آمد، نگاه می‌كرد و شعر را از كارتابل در می‌آورد نگاهی به آن می‌كرد و همان زمان می‌گفت كه مثلا من می‌خواهم در رادیو ابوعطا، سه‌‌گاه یا چهارگاه بخوانم یعنی ایشان تسلط ویژه‌ای در موسیقی آوازی داشتند. به ‌واسطه آشنایی‌اش با ردیف‌های موسیقی كه با بزرگان موسیقی نیز كار كردند و هم آگاهی‌ای كه از تعزیه داشتند و با تلفیق این دو مطمئنا كارهای زیبایی خلق شد كه ما الان نمونه‌های آن‌ را از گذشته می‌بینیم كه هم شعرهای بسیار زیبایی بود و هم ملودی‌های بسیار خوبی داشت. 
این هنرمندان دیگر تكرار نمی‌شوند و اساتیدی مانند گلپا تك هستند و تكرار‌ناپذیر. باید در زمان بودن آنها یعنی زمانی كه در قید حیات هستند، از آنها با ارج نهادن به هنرشان، قدردانی شود و جایگاهی كه حق ایشان است را پیش از مرگ باید تجربه كنند. پشت آثار و خدمات این بزرگان یك تاریخ نهفته است. بر ماست و باید در حیطه فعالیت‌شان كار و تحقیق شود. ما وظیفه داریم در انتقال درست خدمات آنها به نسل‌های دیگر تلاش كنیم و در نهایت از آنها قدردانی كنیم و اینكه پس از درگذشت یكی از اساتید از آنها یاد شود یا به تسلیتی بسنده؛ دیگر چه كارایی می‌تواند داشته باشد كه متاسفانه شاهد هستیم این اتفاق نمی‌افتد و بزرگان هنر یكی یكی از دست می‌روند بدون آنكه آن طور كه بایسته و شایسته است هنرشان قدر دانسته شود. این تاسف است كه برای ما می‌ماند. نام و یاد استاد گلپا مانا.
٭ خواننده و مدرس آواز ایرانی