دنیای قلم - محمود فاضلی: كتاب «افسران عملیات آژاكس» نوشته جمعی از نویسندگان از سوی انتشارات موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شد. كتاب به معرفی برخی از افسران و عوامل این كودتا میپردازد كه در جریان كودتای سال ۱۳۳۲ مداخله داشتند. در این كتاب سرفصلهایی همچون «نفت ملی شده به روایت والتر لوی، سیمای خانوادگی جرج كندی، ریپورترها و تحولات تاریخ معاصر ایران، پسر جعلی رییسجمهور روزولت، بررسی نقش و كاركرد مافیای اقتصادی، عملكرد رادیو بی.بی.سی فارسی، سایه شوم اشرف پهلوی بر دولت مصدق، تاملی بر ایده حسین فاطمی در تغییر نظام، واكاوی ماجرای قتل سرتیپ افشار طوس، حزب توده پس از كودتای 28 مرداد» مورد اشاره قرار گرفته است. كودتای ۲۸ مرداد، یا عملیات آژاكس، كودتایی بود كه در سال ۱۳۳۲ توسط عوامل خارجی علیه دولت مصدق اجرا شد و با سقوط دولت مصدق، حكومت ایران به سلطنت پادشاهی تبدیل گردید. این كودتا یكی از مهمترین و سرنوشتسازترین حوادث سیاسی تاریخ معاصر ایران و سرمنشا بسیاری از حوادث تلخ تاریخی این سرزمین بهشمار میآید. كارشناسان، چرخش و انتقال قدرت صورت گرفته در این كودتا را، نمونهای دیگر از تلاش استعمار خارجی به مدد استبداد داخلی برای محروم ساختن ملت و كشور ایران از سه مولفه الهام گرفته از آموزههای دینی یعنی، استقلال، آزادی و كرامت انسانی میدانند. این كودتا یكی از نقاط چرخش و انتقال قدرت، از یك دولت ملی به یك دولت دستنشانده خارجی است. به اعتراف تاریخ، به وضوح میتوان دخالت امریكا و دست داشتن این كشور را در این كودتا مشاهده كرد. این كودتا، حكومت دكتر مصدق را برانداخت و رژیم دیكتاتوری را جایگزین آن نمود.
طرح كودتا شامل چهار بخش عمده بود: نخست، باید توان و مقدورات تبلیغاتی و سیاسی سازمان «سیا» علیه مصدق به كار گرفته شود. دوم، سران مخالف مصدق باید به تحصن در مجلس تشویق شوند و با ایجاد اغتشاش بر تنش و آشفتگی موجود افزوده گردد، سوم، چون با شاه در مورد كودتا مشورت نشده بود، میبایست موافقت وی با عزل مصدق و انتصاب زاهدی به نخستوزیری كسب شود. چهارم، جلب پشتیبانی افسران رده بالا در ارتش تامین گردد. پس از تشكیل 16 دولت طی 10 سال سرانجام شاه مجبور شد كه قدرت روحانیت را بهرسمیت بشناسد و به خواست آیتالله كاشانی، فداییان اسلام و متحدانش به نخستوزیری مصدق رضایت دهد. چنین بود كه مجلس به رهبری آیتالله كاشانی و دولت به صدارت مصدق در مقابل منفعتطلبی انگلستان ایستاد و توانست نفت ایران را ملی اعلام كند. تلاشهای اولیه انگلستان برای كودتا نیز ناموفق بود تا آنجا كه در تعطیلی نهادهای رسمی خود در ایران، ناگزیر به استمداد از امریكا برای همكاری در ایجاد كودتا شد و فرآیند مردمسالاری را در ایران متوقف ساخت. با پیروزی كودتای ۲۸ مرداد، ایالاتمتحده و انگلیس به اهداف كوتاهمدت خود رسیدند و با براندازی حكومت دكتر مصدق و بازگردانیدن محمدرضا شاه سلطه خود را در ایران تحكیم كردند، اما به هدف درازمدت خود هرگز نرسیدند. كودتای ۲۸ مرداد نتوانست دستاورد جنبش ملی را از ملت ایران بازپس گیرد، برعكس سبب توسعه و تكامل مبارزه ضد استعماری به «ضد استبدادی» بود. كودتای ۲۸ مرداد سبب شد كه یك تحول كیفی در فرآیند رو به رشد حركت ملی در ایران به وجود آید و اینبار مبارزه علیه استبداد داخلی محور اصلی گردید، درنهایت وقتی استبداد داخلی از بین رفت، استیلای خارجی خود به خود شكسته شد و این را میتوان از پیامدهای این كودتا محسوب نمود. پس از 28 مرداد 1332، شاه درحالی از پلههای هواپیمایی كه او را از ایتالیا به كشور بازگردانده بود، پایین میآمد كه این رخداد تاثیر عمیق بر شیوه نگاهش گذاشته بود. اتكای شاه به غرب برای بازگشت به قدرت پس از فرار به ایتالیا، به سیاستی رسمی تبدیل شد و حتی شاه آن را در سفر فروردین 1341 خود به امریكا، در بنیاد خاور نزدیك رسما اعلام كرد كه «ایران سرنوشت خود را به غرب پیوند داد.» دخالت بیگانگان برای حفظ وی، سرپنجه نشان دادن ارتش و در صورت ضرورت خروج كوتاهمدت وی از كشور برای ساكت شدن اوضاع سه ضلعی سیاستهای او برای آینده بود. آنچنان كه در زمستان 1357 نیز به بهانه سفر به مراكش، سفر اعلام شدهاش به امریكا را عقب انداخت، در منطقه باقی ماند و چشم انتظاركودتا و بازگشت به قدرت بود.