دنیای قلم -محمد مهاجری: روزنامه محترم كیهان، بیان آیتالله مصباح درباره نپیوستنش به حزب جمهوری اسلامی را چنین نقل كرده است: «عضویت در یك حزب یا گروه یا دسته، وابستگی فكری و علاقه غیرعقلانی میآورد. برای همین در همان اوایل انقلاب كه شهید بهشتی همراه دوستانش حزب جمهوری اسلامی را تشكیل دادند، چون تعهد حزبی را مغایر با ارزشها و باورهای دینی میدانستم، به عضویت آن در نیامدم.» 1- مرحوم آقای مصباح از سالهای پیش از انقلاب در قم و مدرسه حقانی اختلافات شدیدی با مرحوم شهید بهشتی داشت كه عمده آن به دیدگاههای آقای مصباح برمیگشت كه مرحوم بهشتی آنها را تند و به زیان جامعه مذهبی میدانست. بخشی از این اختلاف به مرحوم دكتر شریعتی مربوط میشد كه در همان زمان محل نزاع گسترده بین مذهبیون بود. لذا این احتمال كه اختلافات قدیمی این دو بزرگوار باعث شده باشد آقای مصباح به حزب جمهوری اسلامی نپیوندد، دور از ذهن نیست. 2- نظر آقای مصباح برای عدم عضویت در حزب جمهوری اسلامی كاملا محترم است. هیچكس را نه میتوان به عضویت در یك تشكیلات اجبار یا از آن نهی كرد. حتی اینكه ایشان «تعهد حزبی» را مغایر باورهای دینی بداند امر عجیبی نیست و به عنوان نظر یا حتی فتوای شخصی قابل احترام است. 3- با این حال دیدگاه آقای مصباح در تعارض جدی با بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی است كه دستكم در آن مقطع دو تن از آنها (آیتالله بهشتی و آیتالله موسویاردبیلی) از مجتهدان مسلم بودند و امام خمینی با انتصاب آنان به عالیترین مقامات قضایی، اجتهاد آنها را تایید كرده بودند. قاعدتا اگر تعهدات حزبی، مغایرت جدی با اعتقادات دینی داشت از نگاه آنان دور نمیماند. 4- در خاطرات بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی مكررا از حمایتهای مادی و معنوی امام خمینی از حزب مذكور یاد شده و این نشان میدهد نظر آیتالله مصباح با نگاه امام نیز زاویه داشته است.
5- یكی از موسسین حزب، آیتالله خامنهای بودهاند كه در فاصلهای كمتر از 10 سال پس از تاسیس حزب جمهوری اسلامی به رهبری انقلاب برگزیده و جانشین امام خمینی شدند. در نظریات معظم له نیز تاكنون تعبیری كه نشان دهد تعهدات حزبی مخل باورهای دینی است، دیده نشده. به این ترتیب میتوان از تفاوت دیدگاه مرحوم آیتالله مصباح با آیتالله خامنهای نیز سخن گفت. 6- توجه كنیم كه در عبارت مرحوم مصباح، تعهدات حزبی «مغایر» ارزشها و باور دینی دانسته شده. این تعبیر، بسیار فراتر از مكروه بودن یا نامتناسب بودن یا زاویه داشتن است و به نظر میرسد منظور ایشان این بوده كه تعهد حزبی، مثلا حرام است. اگر بپذیریم منظور ایشان چنین بوده، پیامدهایی دارد كه بهتر است از بیان آن صرفنظر شود. 7- با این همه آیتالله مصباح اگر نه خود موسس یك حزب سیاسی به نام جبهه پایداری است، بلكه پدر معنوی آن به شمار میرود و برخی شاگردان ایشان چه در زمان حیات او و اكنون، در این حزب كاملا كار سیاسی میكنند و تعهدات بهشدت حزبی دارند. با این حال تاكنون شنیده نشده كه مرحوم مصباح آنها را از تشكیل حزب و تعهدات حزبی منع كرده باشد. 8- از دو حال خارج نیست. نخست اینكه آیتالله مصباح تغییر عقیده داده و نظر سال 1358شان در سال 1390 (زمان تشكیل جبهه پایداری) درباره حزب تغییر یافته كه در هیچیك از گفتارهایشان چنین چیزی نیامده و نسبت به اصلاح دیدگاه خود نكتهای بیان نكرده است. دوم اینكه ایشان سهوا دچار تناقض شده و كسی هم این دوگانهگویی را به او متذكر نشده است. لابد شاگردان و نزدیكان مرحوم آیتالله مصباح برای این اتفاق، توجیه یا توضیح دارند.