دنیای قلم - مهدی زارع: دو زمینلرزه با بزرگای 6.3 و یك زلزله با بزرگای 5.9 در روز 15 مهر 1402 و زمینلرزه دیگری با بزرگای 6.3 در روز 19 مهر 1402 همگی در شمال غرب هرات افغانستان تا روز پنجم پس از رخداد با گزارش بیش از 2000 كشته و حدود 10 هزار نفر مجروح همراه بوده است؛ منطقهای كه تاكنون هیچ زمینلرزه بزرگی در آن شناسایی نشده است. لرزهخیزی افغانستان به تعاملات زمینساختی پیچیده و فعال بین ورقههای عربی، اوراسیا و هند نسبت داده میشود. در فاصله 250 كیلومتری از كانونهای زمینلرزههای 7 اكتبر، زلزله 20 اردیبهشت 1376ش، اردكول قائن با بزرگای 7.3 و زلزله 6 آذر 1358ش در كولی بنیاباد، در همان ناحیه قائن شاخصند. در 21ژوئن 2022، با بزرگای 6.2 در پكتیكا در شرق افغانستان تحتتاثیر زمینلرزهای قرار گرفت كه بیش از 1000 نفر را كشت. هرات بعد از كابل دومین شهر بزرگ افغانستان است. به گفته سازمان جهانی بهداشت در زلزلههای 2023 هرات حداقل 600 خانه در سیزده روستای هرات ویران شده است.
افغانستان به لحاظ ساختاری در منطقه وسیع و پیچیده برخورد بین ورقههای عربی، هند و اوراسیا قرار دارد. بخش غربی كشور به پلتفرم شمال افغانستان در شمال و مجموعهای از بلندیهای برافراشته در جنوب تقسیم میشود. سكوی شمال افغانستان از زمان كوهزایی واریسكان در اواخر پالئوزوییك، زمانی كه بخشی از اوراسیا شد، از نظر زمینساختی نسبتا پایدار باقی مانده است. در جنوب كلاژی از قطعات قارهای و كمانهای ماگمایی وجود دارد كه بهتدریج و به ویژه در مزوزوییك برافراشته شدهاند. مرز بین این دو ناحیه پوستهای، گسل امتداد لغز راست جانبی اصلی هریرود (یا هرات) است كه از نظر لرزهای بسیار كمتر از گسل چمن كه از شرق كشور میگذرد، فعال است. گسل هرات 800 كیلومتر در جهت شمال شرقی از طریق بخش شمالی افغانستان تا مرز چین امتداد دارد. سامانه گسله هرات تا ناحیه پنجشیر در منتهیالیه شمالشرق افغانستان میرسد و به همین دلیل طول شرقی- غربی این سامانه گسله را حدود 1200 كیلومتر ذكر میكنند.
كانون این زمینلرزههای 15 تا 19 مهر 1402 بین گسل سیاخوبلوك در شمال و گسل هرات در جنوب بوده است. صفحه گسل نشاندهنده گسیختگی شیب لغز با راستای شرقی- غربی است. بر اساس دادههای ماهوارهای Sentinel-1A، منطقهای به ابعاد 30 كیلومتر در 15 كیلومتر و امتداد شرق به غرب در اطراف محل این زمینلرزهها حدود 30 سانتیمتر بالا رفته است. تغییر شكل زمین پراكنده بوده و استنباط شده كه زمینلرزهها با گسل راندگی كه به سطح زمین نمیرسد همراه است. در غرب این پهنه سامانه گسله درونه در ناحیه تربت جام ایران قرار دارد. این منطقه حدود 100 كیلومتری غرب پهنه زلزلههای هرات قرار دارد. كانون زلزلههای هرات حدود 130 كیلومتری شرق سامانه گسلی دورونه به عنوان یك سامانه فعال از نظر لرزهخیزی است كه نقش مهمی در تغییر شكل و ژئومورفولوژی منطقه دارد. این گسل در قرن بیستم زمینلرزههایی ایجاد كرده است. زلزله مهم 25 سپتامبر 1903 ترشیز با بزرگای 5.9 و زلزله 25 مه 1923 كاج درخت تربت حیدریه با بزرگای 6.0 و بررسی دقیق ویژگیهای لرزهای گسل دورونه نشان میدهد كه بهرغم حركت زیاد گسل دورونه، تعداد زمینلرزههای شدید طی سده اخیر روی گسل درونه كم بوده و چه بسا اكنون با یك دوره سكون لرزهای روی قطعات مختلف این گسل مواجهیم. از سوی دیگر بررسیهای میدانی وقوع زمینلرزههای شدید قبلی در گسل دورونه با گسیختگی سطحی را تایید میكند. بر اساس بررسیهایی كه تاكنون انجام شده، احتمال اینكه گسیختگی در گسلههای ناحیه هرات در 7 و 11 اكتبر 2023 موجب چكانش یا شلیك جنبش در گسلههایی در ایران در فاصله بیش از 100 كیلومتری شود بسیار كم و محدود است. به هر حال با توجه به مشخصات و ویژگیهای پهنه گسله درونه در نزدیكی مرز افغانستان میتوان گفت زلزلههای هرات هشدار مهمی در مورد لرزهخیزی كل این ناحیه بود و برای زمینلرزههای مهم به ویژه در پهنههای شهری كه در مجاور گسلهای فعال توسعه یافتهاند مانند شهرهای هرات و كابل و همچنین مشهد، نیشابور، تربت جام و تربت حیدریه و كاشمر، باید آماده بود. در مورد اینكه این زلزلهها در ابتدای پاییز رخ دادهاند و اینكه آیا زلزلههای یادشده به هوا و تغییر فصل مربوطند یا نه باید گفت در تاریخ گذشته و در قرن چهارم قبل از میلاد، ارسطو پیشنهاد كرد كه زلزلهها ناشی از بادهای محبوسشده در غارهای زیرزمینی است. آن زمان تصور میشد كه لرزشهای كوچك ناشی از فشار هوا روی سقفهای غار و لرزشهای بزرگ ناشی از شكسته شدن سطح زمین بوده است. این نظریه منجر به این باور در مورد آب و هوای زلزله میشود كه به دلیل محبوس شدن مقدار زیادی هوا در زیر زمین، هوا قبل از وقوع زلزله گرم و آرام خواهد بود. تئوری بعدی بیان كرد كه زمینلرزهها در شرایط آرام و ابری رخ میدهند و معمولا قبل از آن بادهای قوی، گلولههای آتشین و شهابها وجود داشته است. امروزه البته علم به ما نشان داده است كه چنین نیست و چیزی به نام «هوای زلزله» وجود ندارد. از نظر آماری، توزیع تقریبا برابری از زمینلرزهها در هوای سرد، هوای گرم، هوای بارانی و ... وجود دارد. تغییرات كم فشار بسیار زیاد مرتبط با سامانههای توفانی بزرگ (توفانها، و ...) باعث ایجاد دورههای لغزش گسل میشوند (كه به آنها زلزلههای آهسته میگویند) با این حال، تعداد چنین رخدادهایی كم هستند و از نظر آماری معنیدار نیستند.