دنیای قلم -مهدی زارع: در روز 4 مهر 1402 مدیرعامل شركت آب منطقهای آذربایجان غربی افتتاح سد چپرآباد را از طرحهای احیای دریاچه ارومیه برشمرد . او گفت: «بهرهبرداری از سد چپرآباد در مهرماه ماه در ۱۰ كیلومتری شهرستان اشنویه انجام میشود. سد چپرآباد از نوع خاكی با هسته رسی، با طول تاج ۴۸۸متر و عرض تاج ۱۰ متر و ارتفاع از پی ۳۴ متر و مساحت مخزن ۵۵۰ هكتار است .
سالانه ۲۷میلیون مترمكعب از آبهای روان رودخانه كانی رش و حدود ۵۰ میلیون مترمكعب از آب سد سیلوه به مخزن سد چپرآباد هدایت میشود. این سد دارای مخزن آبی به حجم ۳۸ میلیون و حجم تنظیمی ۷۱ میلیون مترمكعب است، تامین بخشی از نیاز زیستمحیطی دریاچه ارومیه مهمترین هدف از اجرای سد چپرآباد است كه آب رها شده از سد در مسیر رودخانه كانی رش به گدارچای و نهایتا به دریاچه ارومیه میپیوندد.» هدفگذاری بر استفاده از آب سدی كه به تازگی در حال بهرهبرداری است، نشان میدهد كه همچنان یك ذهنیت صرفا مهندسی از نوع غیرپایدار، برای احیای دریاچه مهم ارومیه حاكم است. دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه داخلی ایران است. این دریاچه به عنوان یك واحد اكوسیستمی موثر در شمال غرب ایران، سهم زیادی در اكولوژی منطقه دارد. سطح آب دریاچه ارومیه بین 6 تا 7.40 متر كاهش یافته و مساحت پهنه آبی را كاهش داده است. این كاهش از سال آبی 1375-1374 منجر به افزایش شورهزارها شده است. در اردیبهشت 1396، سطح آب 3.11 متر كمتر از تعادل اكولوژیكی بود. گسترش شورهزارها به دلیل خشكسالیهای پی در پی و افزایش برداشت آب از منابع آب سطحی و زیرزمینی است. این پدیده میتواند منجر به وقوع توفان، گرد و غبار و نمك شده و به مرگ اكوسیستم دریاچه، مهاجرت اجباری و تهدید سلامت جمعیت بیش از 10 میلیون نفر در پیرامون دریاچه منتهی شود. به منظور برنامهریزی بلندمدت و مدیریت بهینه منابع آب موجود، درك بهتر تغییرات زمانی و مكانی اجزای تعادل آب (به ویژه تبخیر و تعرق واقعی، رواناب سطحی و تغذیه آب زیرزمینی) ضروری است. در دیماه 1401 اعلام شد كه به دلیل تخلیه آبهای زیرزمینی، توسعه بیرویه اراضی كشاورزی، ایجاد هزاران حلقه چاه غیرمجاز و مدیریت غیراصولی منابع آبی تا حدود زیادی رنگ باخته و استان آذربایجان غربی را در معرض بحران و تنش آبی قرار داده است. بارشهای بسیار كم و غیرقابل مقایسه با سالهای پیشین، بارشهای برفی بسیار محدود در فصل زمستان و كاهش قابل توجه منابع برفی در استان و همچنین وضعیت نامناسب منابع آبی سطحی و زیرزمینی از یك طرف و همچنین استفاده بیش از حد از این منابع به ویژه در حوزه كشاورزی موجب شده تا این استان نتواند مثل سالهای گذشته، استانی پرآب تلقی شود. تعامل بین سطح آب زیرزمینی و سطح آب دریاچه در زمان و مكان با تجزیه و تحلیل دادههای آب زیرزمینی جمعآوری شده از چاههای مشاهدهای اطراف دریاچه مشخص كرده است كه حدود 70 درصد رواناب در رودخانههای زهكشی شده به دریاچه به صورت جریان پایه ایجاد میشود .
در این استان در سال آبی 1402-1401 به ترتیب از شمال به جنوب در حوضه آبریز ارس كاهش ۱۸ درصدی و در حوضه دریاچه ارومیه كاهش ۶ درصدی نزولات آسمانی را شاهد بودیم. علاوه بر آن، وضعیت سدهای آذربایجان غربی نیز طبق برآوردهای صورت گرفته، در وضعیت مناسبی قرار ندارند و شاید تنها بتوان آن را برای شرب شهروندان قابل ذخیره دانست و نباید توقعی بیش از آن، از این منابع آب سطحی داشت. در استان آذربایجان غربی نزدیك به ۱۲۰ هزار هكتار زمین كشاورزی داریم و با توجه به میزان آب مصرفی در بخش شرب و صنعت در كنار آب كشاورزی سالانه حدود چهار میلیارد مترمكعب آب در این بخشها مصرف میشود كه برابر با منابع آبی یكسال استان است. دیماه 1397 شركت آب منطقهای آذربایجان غربی اعلام كرد: «در حوضه آبریز دریاچه ارومیه در مجموع ٦١هزار و ٩٦٥حلقه چاه با تخلیه سالانه بیش از یك میلیون و ١٠٨ هزار مترمكعب آب حفر شده كه از این تعداد ٢٢هزار و ٢٩٧حلقه چاه غیرمجاز با تخلیه سالانه بیش از ٢٩٦هزار و ٨٦٥ مترمكعب آب شناسایی شده است.» بیشترین تعداد چاههای غیرمجاز حفر شده در ارومیه و بخش مركزی استان وجود دارد كه نتیجه آن برداشت بالای غیرمجاز آب و افت مستمر سطح آب زیرزمینی در محدوده دشت ارومیه شده است. حوضه دریاچه ارومیه تحت اثر تغییرات اقلیمی و انسانی بسیاری قرار گرفته كه باعث بحران دریاچه ارومیه شده است. در سالهای احیای دریاچه، از 1392 تا 1402 نیز در بیشتر سالهای رواناب كاهش یافته و همزمان دما و تبخیر افزایش یافت. كاربری زمین نیز بهطور گستردهای تغییر كرده است. این تغییرات شامل كشت دیم و تبدیل مراتع به محل سكونت و افزایش سطح زیر كشت آبی بود. حدود 3043 كیلومتر مربع از مساحت دریاچه كاهش یافته و به شورهزار تبدیل شده است. میانگین عمق آبهای زیرزمینی 7.4 متر كاهش یافته است. در سال 1371 بیشترین رواناب در قسمت غربی حوضه با بیشترین میزان بارندگی رخ داده است و تمامی آبهای زیرزمینی در قسمتهای جنوبی و غربی حوضه به خوبی تغذیه شدند. در سال 1396 بیشتر رواناب و تغذیه آب زیرزمینی به بخش جنوب غربی حوضه محدود شد. دریاچه ارومیه در سال 1396 تبخیر و تعرق بیشتری را نسبت به سال 1371 تجربه كرده است.
در سال 1371، حدود 59 درصد از بارش حوضه برای تبخیر و تعرق، 7درصد برای رواناب سطحی، 31 درصد برای تغذیه آبهای زیرزمینی و 3 درصد برای رهگیری صرف شده است. در سال 1396 این میزان به ترتیب به 55، 2، 40 و 3 درصد تغییر كرد. رواناب دارای بیشترین ضریب تغییرات و تغذیه آب زیرزمینی دچار كمترین تغییرات است. در همین مدت بخشهای شرقی دریاچه ارومیه (شامل عجبشیر، آذرشهر، مراغه) دچار بیشترین تغییرات و بخشهای جنوب غربی حوضه از وضعیت بهتری برخوردار بودهاند.