دنیای قلم - حسن ایزدی، كارشناس بازار سرمایه: كارنامه بورس در 6 ماهه ابتدای سال 1402 بسیار ضعیف بود و روندی كاهشی را شاهد بودیم كه باید به دنبال چرایی این ریزشها بود و نقیصهای كه در این بازار به وجود آمده را جستوجو كرد، چراكه انتظارات تورمی در آینده است كه میتواند وضعیت این روزهای بورس را تغییر دهد؛ بخشی از این انتظارات تورمی نیز در سایه چشمانداز نرخ دلار است. در چندین ماه اخیر به دلیل عدم تغییر نرخ دلار از انتظارات تورمی هم كاسته شد؛ لذا مانند بسیاری از بازارهای دیگر نظیر بازار خودرو، بازار مسكن، بازار طلا و ارز، واسطهگری در بازار بورس هم افت كرد. به این معنی كه این بازار هم با ثبات قیمتی همراه شد و از فضای دلالی و سودهای هیجانی در بورس كاست و همین موضوع باعث شد تا كاسبی برخی دلالان كه سود خود را از عدم آگاهی برخی سهامداران بازار سرمایه كسب میكردند رنگ ببازد. البته بازار سرمایه از ماههای ابتدایی سال تا به امروز به لحاظ قیمتی در شرایط بسیار مناسبی برای سرمایهگذاری قرار دارد و در جای درستی هم قرار گرفته است و سرمایهگذاران هم میتوانند با حباب كمتری نسبت به قبل در این بازار سرمایهگذاری كنند و در بسیاری از سهمها شاهد ارزش منصفانهای هم هستیم و حباب در این بازار كمتر از قبل شده است.
موضوع دیگری كه در صدر اخبار رسانهها قرار گرفت آزادسازی منابع ارزی ایران از كره جنوبی بود كه همین یك خبر میتواند فضای اقتصادی را كمی آرامتر كند و انتظارات تورمی را هم كمی پایین بیاورد و طبعا تاثیر مثبتی هم بر روی نرخ دلار بگذارد.
متاسفانه در یكی، دو سال گذشته، افزایش نرخ دلار باعث رونق بازار سرمایه شد، پس در نتیجه اگر نرخ دلار امروز نیز افتی داشته باشد شاخصهای بورس هم همسو با نرخ دلار افت خواهند كرد. اما برخی كارشناسان بر این باورند كه این نوع تحلیلها درست نیست و نباید بازار سهام را با افزایش نرخ دلار مرتبط دانست. این درحالی است كه در سالهای 1392 و 1397 با رشد نرخ دلار سالهای طلایی بورس نامگذاری شد و سال 1399 كه بورس روندی كاهشی به خود گرفت وضعیت بازار دلار هم با شرایط بورس همخوانی داشت و ریزشی شد. البته نمیتوان ریزشهای سنگین بورس را به یك دولت خاص نیز نسبت داد و نقش تحریمها را هم نادیده گرفت و میبینیم كه از زمان دولت آقای احمدینژاد تاكنون شاهد اینگونه ریزشهای بورس بودهایم و در دولت سیزدهم هم این وضعیت همچنان ادامه دارد و باید گفت دولتها هم وارث چنین شرایطی هستند كه در اقتصاد كشور ایجاد شده است و چه بخواهند یا نخواهند با كسری بودجه روبهرو میشوند و با توجه به اینكه ابزارهای محدودی هم دراختیار این دولتهاست پس قادر نیستند با آنها در بازارهای بینالمللی مراودهای داشته باشند و دولت هم به اجبار باید اوراق قرضه بیشتری منتشر كند كه در اصل این اوراق رقیبی برای بازار سرمایه است، اما با توجه به اینكه نرخ دلار در ماههای گذشته تغییر چندانی نداشته اینگونه سیاستهای دولت ممكن است در آینده تاثیر بدتری بر بازار سرمایه بگذارد، چراكه برخی از این سیاستها نه تنها مشوقی برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه نیست بلكه به عنوان سدی برای سرمایهگذاری در این بازار هم به شمار میرود این درحالی است كه اگر تحریمها كمتر میشد و مناسبات سیاسی ایران با كشورهای دیگر هم گستردهتر میشد نه تنها اوضاع بورس بلكه اوضاع همه بخشهای اقتصادی بهتر از قبل میشد و مهاجرت مغزها و سرمایهها هم كمتر صورت میگرفت.