دنیای قلم -محمد بلوچزهی: بهتازگی مركز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گزارشی از وضعیت بازماندگی تحصیلی و ترك تحصیل دانشآموزان سراسر كشور منتشر كرده كه در این میان سیستانوبلوچستان همچون سنوات گذشته نسبت به سایر استانها در صدر بالاترین بازماندگان و تاركان تحصیلی جای گرفته است. براساس پژوهش یادشده، این استان در دو بخش بازماندگی تحصیلی و ترك تحصیل دانشآموزان وضعیت بسیار بغرنج و نامناسبی را داراست به گونهای كه در سال تحصیلی گذشته تنها بیش از چهار درصد جمعیت دانشآموزی آن از تحصیل باز مانده است. آنچه در همان نگاه نخست در گزارش مركز پژوهشها توجهات را جلب خواهد كرد، تناسب میان خط فقر با افزایش آمار جمعیت بازماندگی تحصیلی و ترك تحصیل دانشآموزان است.
یعنی هرچه وضعیت اقتصادی و معیشتی خانوارها تضعیف میگردد و فشار مالی بر ایشان مضاعف، به همان نسبت نیز جهش آمارهای مربوط به دانشآموزان بازمانده و ترك تحصیل به مراتب بیشتر میشود و رابطه میان فقر و وضعیت تحصیلی در سیستانوبلوچستان بیبهره از زیرساختهای مهم اقتصادی و آموزشی نیز آشكارتر. در جایی از همین پژوهش مجلس آمده كه ۵۸ درصد بازماندگان از تحصیل سال تحصیلی ۹7-۹6 را دهكهای پایین جامعه تشكیل میدهند. البته سایر گزارشهای آماری همچون دادههای مربوط به وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی نیز موید همین موضوع است. حال طی سالهای اخیر با رشد مداوم و فزاینده تورم و نیز در پی آن بالارفتن سرسامآور هزینههای زندگی، بسیاری از اقشار، حتی قشر متوسط در تهیه مایحتاج ضروری و تامین نیازهای اولیه خویش باز ماندهاند.
بنابراین در چنین وضعیتی خانوادههای نیازمند برای جبران این عقبماندگی مالی و كمتر ساختن فشارهای مضاعف وارده اقتصادی، ناچار هستند فرزندان خویش را از تحصیل باز داشته و برای كار به استانهای همجوار یا حتی كشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بفرستند. این مهم را نیز باید مد نظر قرار داد كه هنوز هیچ مكانیزم اصولی جامعی برای شناسایی دانشآموزان بازمانده از تحصیل و ترك تحصیلشدگان وجود ندارد و سیكل معیوب فعلی در پیشگرفته وزارت آموزشوپرورش نسبت به استخراج این آمارها با اما و اگر فراوان مواجه بوده.
بنابراین بسیاری از صاحبنظران و كارشناسان عرصه آموزش، آمارهای موجود را دارای ابهام و اشكال دانسته و عدد واقعی بازماندگان و تاركان تحصیلی در سیستان وبلوچستان را به مراتب بالاتر از دادههای موجود میدانند. البته زمانی بیشتر میتوان به صحت ادعاهای كارشناسان در خصوص دقیق نبودن دادههای موجود و ابهام در چگونگی استخراج رقمهای ارایه شده پی برد كه به آمارهای مختلف و متناقض منتشر شده متولیان امر آموزش و مقامات دولتی توجه و دقت كرد. اكنون در آستانه بازگشایی مدارس باتوجه به رشد چشمگیر هزینههای تحصیلی دانشآموزان در سال تحصیلی پیش رو، ناتوانی خانوادهها در تهیه ملزومات آموزشی كه طبق گزارشها نسبت به سال گذشته با افزایشی پنجاه درصدی مواجه شده و از همه مهمتر تضعیف بیسابقه معیشت و بنیان اقتصادی خانوارها؛ حال خطر ترك تحصیل بیش از پیش دانشآموزان مناطق محرومی چون سیستانوبلوچستان را با تهدید مواجه ساخته كه بیگمان تاثیر این وضعیت بر آمارهای مربوطه در دراز مدت و طی سالهای آتی ملموس خواهد شد.
همچنین اگرچه عوامل متعددی چون ضعف فرهنگی، فقدان زیرساختهای آموزشی، نرخ پایین سواد و ناآگاهی بالا بر بازماندن دانشآموزان از تحصیل و ترك تحصیلی آنها در محرومترین استان كشور دخیل است اما باید پذیرفت ریشه همه این معضلات و نابسامانیها ابتدا در گسترش روزافزون فقر است كه جامعه را همواره با مخاطرات و آسیبهای جدی مواجه و آینده آیندهسازان این مملكت را با تهدید روبرو كرده. به هر روی طی چند دهه اخیر دولتها برای جذب بازماندگان از تحصیل و بازگرداندن دوباره تاركان تحصیلی در سیستان و بلوچستان بر سر كلاس درس مانورهای بسیاری دادهاند كه آمارهای اخیر نشان میدهد سیاستهای ابهامآمیز در پیش گرفته نه تنها بر جذب این افراد كارساز نبوده بلكه از سوی دیگر رشد روز افزون تورم و بالارفتن هزینههای زندگی بر آمارهای موجود افزوده است. بنابراین مادامی كه دولتها برای جذب جمعیت رو به افزون بازماندگان از تحصیل و ترك تحصیلی دانشآموزان از اقدامات شعار زده و شوآفگونه عبور نكرده و با آسیبشناسی و نقد سیاستهای ناكارآمد فعلی مكانیزمی اصولی در پیش نگرفته و نیز با تعریف و تخصیص ردیفهای بودجهای لازم برای رفع این معضل بزرگ آموزشی به صورت عملگرایانه ورود نكنند، میبایست در آیندهای نه چندان دور منتظر طغیان آسیبهای اجتماعی ناشی از معضل ترك تحصیل و بازماندگی تحصیلی دانشآموزان در سیستان و بلوچستان بود كه این استان و نیز كشور را با چالشهای متعدد اجتماعی و امنیتی مواجه خواهد ساخت كه همین اكنون نیز آثار تبعات آن در جامعه مشهود است و محرز.