دنیای قلم -سیدهزهرا جلیلیهاشمی| روانشناس : اختلالات شخصیتی به نوعی بیماری در ذهن و روان فرد اشاره دارد. ساختار ذهنی و فکری افراد مبتلا به اختلالهای شخصیتی به شکلی متفاوت با دیگران است و این تفاوت در واکنشها و تصمیماتی که در لحظات مختلف زندگی میگیرند، تاثیر قابلتوجهی دارد.
البته بیشتر افرادی که با اختلالهای شخصیتی در اجتماع زندگی میکنند از اختلال خود، آگاهی کاملی ندارند و این مسئله باعث افزایش مشکل برای خودشان و بروز آسیبهای رفتاری و روانی برای نزدیکان و آشنایانشان میشود. بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مرز روانپریشی قرار دارند و مشخصه آنها ناپایداری حالت عاطفی، خُلق، رفتار و خودانگاره آنهاست. در ادامه با این اختلال بیشتر آشنا خواهید شد.
یک اختلال شایع در جامعه، اختلال شخصیت مرزی است. تغییرات شدید خُلقی و رفتاری و بیثباتی عاطفی از مهمترین علایم آن است که در اینجا به بخشی از علایم اصلی این اختلال اشاره میکنیم.
این افراد بهشدت از طرد شدن و شکست عاطفی میترسند و به دلیل این ترسشان یا وارد رابطه عاطفی نمیشوند یا اگر رابطهای با فردی داشته باشند از روشهای مختلفی استفاده میکنند تا فرد مقابل را از دست ندهند. به همین دلیل اگر شخص مقابل در زمانهای قرار ملاقات دیر برسد یا برنامهای را لغو کنند، افکار مربوط به نگرانی و اضطراب از طرد شدن در آنها زیاد میشود و رفتارهای مانند عصبانیت و پرخاشگری بیش از حد را در رفتارشان نشان میدهند.
آنها در رابطه خود با دیگران هیچ حد وسطی قائل نیستند. ناگهان و به سرعت به یک نفر علاقه مند میشوند و فرد مقابل را به شیوهای فوق تصور بالا میبرند و احساس میکنند آن شخص بدون هیچ عیب و نقصی است؛ اما ناگهان و بدون دلیل همه چیز تغییر میکند، از او ناامید و دلسرد شده و شروع به تحقیر شخصیت او میکنند. بهطور کل احساس آنها از آینده به احساس بیارزشی و سپس به عصبانیت و نفرت تبدیل میشود.
کنترل خشم و عصبانیت برای این افراد بسیار سخت و ممکن است به یکباره شروع به فریاد زدن کنند یا چیزی را پرتاب کنند. بهطور کلی، شرایط خارج از کنترل میتواند افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را بسیار خشمگین کند.
افراد مبتلا به این اختلال به خودشان هم احساس مشخص و پایداری ندارند. گاهی ممکن است حس خوبی به خود داشته و رابطه خوبی با خودشان برقرار کنند و گاهی هم به عکس، ممکن است احساسشان به خود منفی باشد و تمام صفات منفی را به خود نسبت دهند و احساس پوچی و بیارزشی کنند.
این افراد ممکن است بهطور ناگهانی و بدون فکر، رفتاری را انجام دهند که برای خود و اطرافیانشان آسیبزننده و ناراحتکننده باشد مانند این که چک بکشند و خریدی انجام دهند که توانایی بازپرداخت آن را ندارند یا رانندگی بی پروا، پرخوری بیش از حد، دزدی، مصرف الکل یا مواد مخدر و دیگر رفتارها ممکن است بهطور ناگهانی از آنان سر بزند.
انجام رفتارهایی به منظور آسیب به خود و خودآزاری یا فکر کردن به خودکشی یا انجام آن در افراد مبتلا به این اختلال دیده میشود.
درباره علل این اختلال شخصیت به عوامل ژنتیک و مغزی و علل اکتسابی یا تجارب ناشاد در دوران کودکی اشاره شده است که به نظر برخی روانشناسان هردو عامل و تعامل آن در ایجاد این اختلال نقش دارد. اما نقش تجارب دوران کودکی به خصوص 3 سال اول عمر بسیار مهم است. بی ثباتی مادر به دلایل مختلف، طرد کودک و نبود دلبستگی امن در دوران کودکی، درگیری بین والدین، تنبیه کودک و بی توجهی به احساسات او، طلاق والدین، والدین گرفتار و ناسازگار و ... از علل اصلی این اختلال شخصیت است.
شما با اطلاع از اختلال مغزی و شخصیتی خود و کسب آگاهیهای مفید درباره آن مشکل و تلاش برای درمان یا کنترل آن میتوانید بخشی از مشکلات خود را کاهش دهید و زندگی بهتری را برای خود و اطرافیانتان بسازید. اصلیترین روش درمان این اختلال هم دارودرمانی شامل داروهای ثابت کننده خلقوخو، داروهای ضدجنون و ضد افسردگی است که میتوانند این علایم را کنترل کنند که البته باید از طریق روانپزشک تجویز شود. درمانهای گروهی هم میتواند باعث شود افراد رفتارهای خوب را جایگزین رفتارهای بد کنند.