دنیای قلم - بعضی از ما فکر میکنیم که برای داشتن یک روز خوب در کنار همسرمان، حتما باید به رستورانی بسیار گرانقیمت، کافه یا آبمیوهفروشی لاکچری و ... برویم. به تازگی، حرکت یک زوج تهرانی در کنار خیابان فکر همه را درگیر کرد. نحوه نشستن این زوج در کنار خیابان و روی زمین، برخی کاربران را به این فکر واداشته که همدلی و صمیمیت، نیاز زیادی به ثروت ندارد و میتوان در کنار خیابان هم خوشحال بود. هرچند نمیتوان از اهمیت تمکن مالی برای احساس خوشبختی در زندگیمشترک گذشت اما مهم این است که برای شاد بودن، درگیر تجملات عجیبوغریب نشویم و بدانیم که هر لحظه سادهای میتواند برای خوشحالبودن و داشتن حس خوب در زندگیمشترک فرصتی ویژه باشد.
نکته اصلی در ازدواج سالم و پایدار، حفظ آرامش و خوشبختی در روابط آن است. مهم نیست چه چالشهایی در زندگیمان وجود دارد، باید سعی کنیم برای حفظ زندگی و سلامت روانمان شعله شادی و خنده را در زندگی خود متعادل نگه داریم. برخی افراد معیارهای خاصی برای شاد بودن دارند و باید بگوییم شادی برای هر شخص به صورت خاصی معنا میشود. عدهای شادی را در پول و ثروت میدانند و عده ای در رسیدن به آرزوها، اما شادی در زندگیمشترک با چیزهای کوچک هم قابل دستیابی است. فراموش نکنیم شادی زن یا شوهر مساوی با شادی همه اهل خانه است؛ بنابراین یاد بگیریم شادی را از هم دریغ نکنیم، حتی اگر بهانه کوچکی وجود داشته باشد.
در ادامه به 3 حالت اصلی برای داشتن حس خوب در زندگی مشترک اشاره میکنیم که زوج ها باید مد نظر قرار دهند. برنامهریزی برای رسیدن به خواستهها؛ باید برای خواستههایی که از زندگی داریم، بیشتر تلاش کنیم و این با اندکی وقت گذاشتن و طبق برنامهریزی دقیق پیشرفتن به ما کمک خواهد کرد تا انگیزه بهتری نسبت به قبل پیدا کنیم و فاصله بین خواستهها و داشتهها را کم کنیم. در این حالت است که حس خوبی بین زن و شوهر به وجود خواهد آمد. تمام خواستهها نباید مادی باشد؛ باید این مسئله را فراموش کنیم که تمام خواستههای ما باید جنبه مادی و تجملاتی داشته باشد؛ زیرا این تفکر ما را به سمت روباتیک شدن زندگی سوق خواهد داد و از حس انسانیت میکاهد. تفکر واقعی درباره روند زندگی مشترک، تنظیم معقول خواستهها را در پی دارد وآرامش را به زندگی مشترک خواهد آورد. وقتگذاشتن برای شادیهای جزئی؛ با شادیهای جزئی سعی کنیم خلأ شادی کامل را پر کنیم و خود را از ناراحتی و ناشاد بودن تا حدی فاصله دهیم. این شادی جزئی میتواند وقت گذاشتن برای دیدن یک فیلم طنز یا نمایش کمدی باشد یا خواندن چند لطیفه بامزه کنار همسر. درست است که در فاصله نگاه کردن به نمایش مشکلی از زندگی ما کم نمیشود، اما همان شادی اندک و جزئی میتواند ما را تا حد زیادی از ناراحتی دور کند.
این را بدانیم که بی تردید افکار شاد ما را شاد و افکار منفی حالمان را خراب میکند؛ بنابراین قدرت تخریب افکار منفی را دست کم نگیرید. یک زن یا شوهر باید بداند به خاطر خوشبختی خودش هم که شده باید همسر شاد و خوشبختی داشته باشد. این معادله ساده ای است. برای رسیدن به این هدف یک لبخند کفایت میکند.
برای تجربه حس خوب در زندگیمشترک، اولا باید به این نتیجه برسیم که نمیتوانیم همسرمان را تغییر دهیم، زیرا قطعا شخصیت او شکل گرفته است پس سعی کنیم که او را همانطوری که هست، بپذیریم. از تشویق کردن او در انجام مسئولیتهای اجتماعی و شخصی و زندگی غفلت نکنیم. از تلاش همسرمان حتی کوچک قدردانی و در تصمیم گیریها به او کمک کنیم. همچنین شرایطی را فراهم کنیم که استعدادهایش را نمایان کند و با بهرهگیری از قدرت تعریف و تمجید ما بدرخشد. به جای خرید هدایای گرانقیمت می توانیم برای همدیگر وقت بگذاریم و حرف بزنیم. به گفتههای همدیگر گوش کنیم. محبت خودمان را به زبان بیاوریم. یقینا هرچه در خانه شادتر باشیم و ارتباط بهتری با همسرمان داشته باشیم، انرژی بیشتری داریم تا صرف کار و زندگی کنیم و قطعا در بقیه مراحل زندگی هم موفق تر خواهیم بود.
نویسنده : بنفشه دولتآبادی| رواندرمانگر و مشاور خانواده