دنیای قلم - محمد صادق جوادیحصار : موضوع خالصسازان و تحركات خاص آنان در فضای سیاسی این روزها در فضای عمومی كشور بسیار گرم شده است. اما باید توجه داشت این موضوع، موضوع جدیدی نیست و از سالهای ابتدایی انقلاب مطرح بوده و همچنان نیز ادامه دارد؛ اینكه برخی افراد «خودی» برشمرده میشوند و افرادی هم « غیرخودی» موضوعی سابقهدار است و به دههها قبل باز میگردد. این دوگانهها در سالهای ابتدایی انقلاب ذیل عناوینی چون متخصصها و غیر متخصصها مطرح شدند.
در آن سالها متعهدان به كار گرفته میشدند و افراد متخصص را با این حربه كه اینها تخصص دارند ولی تعهد به انقلاب و نظام و.... ندارند، كنار گذاشته میشدند. این روند باعث شد تا بخش قابلتوجهی از ظرفیتهای كشور از حوزههای تخصصی و مدیریتی كشور كنار گذاشته شوند . بعدها جریان اصولگرایی، جریان خط امام، جریان چپ و...دچار تغییراتی شدند و شعارها هم تغییر كردند. شعار متعهدها و متخصصها بدل به شعار خودی و غیر خودی شدند. غیرخودیها با همان بهانههای قبلی، مثل عدم تعهد، خالصسازی، غربگرایی و... از مدیریت و فعالیتهای سیاسی در كشور دور مانده و تندروها آنها را از عرصه تصمیمسازیها خارج میكردند. این نوع جریانات در حال بازسازی خود هستند. خالصسازی یعنی جریانی باید در اداره كشور دخیل باشد كه از نگاه معتقدان به این جریان، نابترین و خالصترین و نزدیكترین نگاه را به مبانی انقلاب اسلامی داشته باشد. از منظر این حضرات یك مدیر باید در عرصه امریكاستیزی سرآمد باشد.
در عرصه تعهد به مبانی اسلام مورد نظر آنها و قرائت خاص آنها از انقلاب، جایگاه بالایی داشته باشد و جهان را آنگونه ببیند كه این افراد و جریانات میبینند! هر فرد و گروهی كه مانند خالصسازان نیندیشد یا تفاوتهایی در نگاه به موضوعات داشته باشد به عنوان غیرخودی و در زمره ناخالصان قرار میگیرد و لاجرم باید از اردوگاه مدیریتی كشور و عرصه تصمیمسازیها و سیاستگذاریها دور بماند. در واقع این رویكرد تندروها، حربهای برای حذف رقبا هم محسوب میشود. دستگاههای حاكمیتی كشور هم ذیل نظارت استصوابی به این افراد و جریانات این امكان را داده است كه در هر مقطعی از تاریخ معاصر كشور با یك عنوان جدید ولی با محتوای ثابت، رقبای خود را از عرصه خارج سازند.امروز هم متاسفانه این جریان خالصسازی، یعنی جریان متعهد به قرائتهای خاص از ولایت، انقلابیگری و ....در حال حذف رقبا به این بهانه هستند.
اگر فرد یا جریانی انقیاد كامل به نگاه و تفسیر مورد نظر آنها نداشته باشند، ناخالص هستند و باید كنار گذاشته شوند. چرا كه این جریان اینگونه فضاسازی میكنند كه هرچه ناكارآمدی، عقبماندگی و فرصتسوزی شده است، برآمده از افراد و جریاناتی است كه به زعم این افراد، انقلابیگری و حرارت لازم را نداشته و متعهد نبودهاند. در این مسیر این جریان از اتهامزنی، حاشیهسازی و انگزنی هم دریغ نمیكند تا رخدادها در مسیر مورد نظر آنها حركت كرده و قدرت در دست آنها باقی بماند.اما بررسی دقیق و علمی رخدادها و علت عقبماندگی كشور حاكی از آن است كه اتفاقا به دلیل عدم حضور افراد متخصص و شایستگان است كه كشور در مسیر رشد و پیشرفت موردنظر گام برنداشته است.