کد خبر : 328475 تاریخ : ۱۴۰۲ يکشنبه ۱ مرداد - 11:11
درس واقعه كربلا برای امروز ما كسی كه در جای پیامبر (ص) نشسته بود علاوه بر اینكه حكومت موروثی و سلطنتی را تثبیت كرده بود فاسدترین مردم زمان بود و سكوت در چنین زمانی بر هیچ‌كس جایز نیست چه رسد به امام و پیشوای امت.

دنیای قلم -علی مطهری : یكی از ویژگی‌های واقعه كربلا روشن‌بینی و بصیرت است. یك نگاه ظاهربین در زمان قیام امام‌حسین علیه‌السلام چنین حكم می‌كرد كه اسلام برقرار است و چیزی آن را تهدید نمی‌كند، سرزمینِ تحت حكومت مسلمین بسیار گسترده شده، نمازهای جمعه و جماعت برقرار است، حج به صورت باشكوه برگزار می‌شود و حكومت اسلامی در جهان قدرتمند است. ولی نگاه ریزبین و تیزبین امام و پیشوای راستین جامعه كه آنچه را دیگران در آیینه نمی‌بینند او در خشت خام می‌بیند، احساس می‌كند كه از اسلام جز پوسته و ظاهری باقی نمانده و باطن و هسته آن نابود شده است، محتوای آن از دست رفته و فقط قالب آن باقی مانده است، روح اسلام كه عدالت و آزادی و حقوق مردم در مقابل حاكم و مانند اینهاست از بین رفته و تنها جسم بی‌جان آن باقی مانده است. امام حسین علیه‌السلام به خوبی درمی‌یابد كه موروثی شدن حكومت و جایگزین شدن سلطنت به جای خلافت در دوره یزید و نیز شخصیت خاص یزید كه مردی فاسد و متجاهر به فسق بود و اساسا اعتقادی به اسلام نداشت، شرایط را به گونه‌ای كرده است كه اگر او قیام نكند و پیام خود را با خون خود و اصحاب و فرزندان و برادرزادگان و اسارت اهل‌بیت خود به دنیا ابلاغ نكند، در آینده‌ای نزدیك اثری از اسلام باقی نخواهد ماند.  امام علیه‌السلام برای انجام این رسالت خود محاسبه دقیق كرده بود و این‌طور نبود كه از روی احساسات و تحت‌تاثیر هیجانات دست به قیام بزند. عامل اصلی قیام امام حسین(ع) امر به معروف و نهی از منكر بود. لذا وقتی از كوفه خبر می‌رسد كه مردم كوفه عقب‌نشینی كرده‌اند شعارهای امام حماسی‌تر و تندتر می‌شود، چراكه قبول دعوت مردم كوفه برای امام حسین(ع) صرفا یك اتمام حجت بود تا پاسخی برای آیندگان و برای تاریخ داشته باشد. آنچه انگیزه اصلی امام را تشكیل می‌داد وظیفه امر به معروف و نهی از منكر بود و هیچ منكری بالاتر از حكومت فاسد یزید نبود. كسی كه در جای پیامبر (ص) نشسته بود علاوه بر اینكه حكومت موروثی و سلطنتی را تثبیت كرده بود فاسدترین مردم زمان بود و سكوت در چنین زمانی بر هیچ‌كس جایز نیست چه رسد به امام و پیشوای امت. 

امام حسین علیه‌السلام در شب عاشورا از برادرش ابوالفضل خواست كه به قبیله بنی‌اسد برود و از آنها كمك بخواهد. فرضا صد نفر به كمك امام می‌آمدند، در مقابل سی هزار لشكر عمر سعد چه كار می‌توانستند بكنند؟ این نشان می‌دهد كه امام می‌خواست پیام قیام خود را هر چه رنگین‌تر و خونین‌تر و موثرتر به دنیا برساند و این اقدامات او مانند همراه بردن نزدیكان و اهل بیت خود، همه از روی محاسبه دقیق بود. 
آری روشن‌بینی امام حسین(ع) و دیدن واقعیت جامعه اسلامی از پشت پرده‌های فریب و نفاق و به دنبال آن احساس خطر كردن برای اسلام، ویژگی بارز نهضت حسینی است و این وظیفه همه مسلمانان در همه زمان‌هاست كه محتوابین و باطن‌بین باشند نه قالب‌بین و ظاهربین. 
اما اینكه چگونه شد كه جامعه اسلامی صدر اسلام پس از پنجاه سال از رحلت پیامبر اسلام به آنجا رسید كه امت پیغمبر فرزند پیغمبر را كشتند و بلكه قاتلان امام حسین(ع) یعنی مردم كوفه شناساترین مردم نسبت به امیرالمومنین علی علیه‌السلام و فرزندانش بودند، پرسشی است كه باید به آن پاسخ داد. از نظر نگارنده، این اتفاق، یعنی انحراف انقلاب اسلامی صدر اسلام از زمان رحلت رسول اكرم تا جنگ‌های جمل و صفین و نهروان و تا واقعه كربلا، ناشی از مساله نفاق بود؛ یعنی كسانی مانند ابوسفیان زمانی به اسلام گرویدند كه لشكر اسلام پشت دروازه مكه بود و در واقع به قول عمار یاسر اسلام نیاوردند بلكه اظهار اسلام كردند و همواره مترصد بودند كه نهضت اسلامی را به جاهلیت عرب بازگردانند. لذا این گروه منافق در نقاط عطف تاریخِ بعد از رسول خدا از مومنان جاهل به عنوان ابزار برای مقابله با پرچمداران واقعی اسلام استفاده می‌كردند. لشكركشی معاویه با صد هزار سرباز از شام به كوفه در جنگ صفین و لشكركشی یزید با سی هزار نفر برای جنگ با امام حسین(ع) از همین قبیل بود، یعنی مومنان نادان ابزار دست منافقان زیرك قرار گرفتند. به قول استاد شهید مطهری: جامعه اسلامی همیشه از داخل تهدید می‌شود، به این صورت كه منافقان زیرك مومنان ناآگاه را وسیله اهداف خود قرار می‌دهند. به هوش باشیم كه انقلاب اسلامی ما دچار چنین سرنوشتی نشود.