پرونده طرح ثبت ملی «خونبس» در سازمان میراث فرهنگی، این بار با تقاضای خوزستانیها مطرح و حاشیه ساز شد. به گزارش پایگاه خبری دنیای قلم به نقل از ایرنا این پنجمین بار است که استانهای کشور برای ثبت رسم «خونبس» در فهرست آثار ناملموس تلاش میکنند. «فصل» و «خونبس» در واقع نوعی دیه عشایری برای رفع نزاعهای فردی و جنگهای طایفهای است که بر اساس آن در صورت وقوع قتل، هتک ناموس، ضرب و جرح و هر گونه انحراف و کج رویهای اهالی با پادرمیدانی ریش سفیدان و بزرگان طایفه به حل آن مبادرت میورزند. برای پایان دادن به دعوای خونین میان دو قوم، زنی از طایفه قاتل به طایفه مقتول داده میشود که عربها به آن زن «فصلیه» میگویند و در سایر اقوام نیز «خونبس» نامیده میشود. دخترانی که در این موقعیت قرار میگیرند و اینگونه ازدواج میکنند در واقع قربانی خطای مردان طایفه میشوند. آنها به شدت زیر فشار روحی و تحقیر قرار دارند و مرتبه اجتماعیشان در عشیره بسیار پایین است. پرونده «خونبس» پیش از این در سال ۸۹ در سازمان میراث فرهنگی مطرح شده و استانهای لرستان، چهارمحال و بختیاری، فارس و در آخر کهگیلویه و بویراحمد تا سال ۹۱ برای ثبت آن تلاش کردهاند. اگرچه مومنی، مدیرکل وقت ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی کشور در پاسخ به درخواست این استانها با قاطعیت اعلام کرده بوده: «خونبس به دلیل ضدیت با حقوق بشر و نادیده گرفتن حقوق زنان تحت هیچ شرایطی در فهرست میراث معنوی کشور ثبت نمیشود.» اما اخیرا خوزستان به متقاضیان آن پیوسته است. رییس دادگستری شوش در فراخوانی در فضای مجازی اعلام کرد که «ثبت ملی دو اثر فاخر اجتماعی «فصل» و «خونبس» را به عنوان میراث معنوی و ناملموس در اواخر سال ۹۸، درخواست و عموم فرهیختگان را برای جمع آوری مستندات دعوت کرده است. صادق جعفری چگنی گفت: فرهنگ صلح و سازش در میان مردم شهرستان شوش با عناوین و آداب و رسوم خاص ریشه در تاریخ اجتماعی منطقه دارد، به همین دلیل برای احیا و رسمیت دادن به این سنت و معرفی به مراکز علمی و تحقیقاتی و تصمیم ساز قانونی برای بهرهگیری، درخواست ثبت سنت حسنه «فصل و خونبس» در فهرست میراث معنوی و ناملموس ارائه شده است. دادگستری شوش شعبه ویژهای راهاندازی کرده و با استفاده از ظرفیتهای اجتماعی و بزرگان این شهرستان، در حل و فصل پروندههای سنگین عملکرد موفقی داشته، به طوری که نزدیک به ۱۵ پرونده طی یکی دو سال گذشته که بیش از ۲۰ سال طول کشیده بود و سه چهار مورد از آنها پرونده قتل بود، از طریق صلح و سازش حل و فصل شده که با ثبت سنت فصل و خونبس بنا داریم از این سنت در توسعه قضایی، عدالت، امنیت پایدار و ارتقای سرمایه اجتماعی استفاده کنیم. بنا بود همایشی ملی در اسفند ماه ۹۸ با استانهای همجوار برگزار کنیم که به دلیل کرونا متوقف شد. جعفری چگنی، استفاده از فرهنگ بومی و ارزشهای درون جامعه برای صلح و سازش، را روش جدیدی میداند که در کشورهایی مثل کانادا یا استرالیا وجود دارد و در حقوق جزا به آن «عدالت ترمیمی» میگویند. فصل یک سرمایه اجتماعی است، البته بعضی آیتمهای آن که با شرایط اجتماعی فعلی چندان همخوانی ندارد، اکنون خودبخود حذف شده و در حال حاضر مردم فقط برای حل و فصل آن را بکار میبرند، با اینحال برخیها تصور نادرستی دارند که چون قبلا درخواست استانهای دیگر پذیرفته نشده، نباید دوباره مطرح شود در حالیکه دلیل رد شدن درخواست آن استانها پررنگ کردن، رسم زن گرفتن در خون بس بوده که ما اصلا نگاهمان این نیست. این یک نگاه تنگنظرانه به موضوع است که بخواهیم مسئله را حقوقبشری کنیم، فرهنگ مردم خوزستان خیلی غنیتر از این است، اما متاسفانه بعضی مواقع ریشهها از یادمان میرود، این رسم برای برای این بوده که مانع ادامه خونریزی شود، شما با هر وسیلهای جلوی خونریزی را بگیرید، مانعی ندارد ضمن اینکه ایرادات این رسم به دلیل تاثیر شرایط اجتماعی، اکنون برطرف شده به طوری که در پروندههای قتلی که حل و فصل کردیم به هیچ وجه چنین چیزی مطرح نشده است. پرونده برای تاریخ «فصلیه» معاون میراث فرهنگی خوزستان اما موافقت با پرونده ثبت «فصل و خونبس» را رد کرد و گفت: این پرونده نیاز به بررسی دارد، هماکنون درخواستی از دادگستری شوش مبنی بر ثبت آیین «فصل و خونبس» در فهرست آثار ملی ناملموس دریافت شده و قرار است اطلاعات لازم جمعآوری تا در شورای ثبت مطرح شود. متوجه شدیم در سالهای گذشته درخواست استان کهگیلویه و بویراحمد برای خون بس از سوی کمیته ثبت آثار کشور به دلیل حقوق زنان رای نیاورده و رد شده، از یونسکو نیز بابت همین مسئله تذکری به سازمان میراث کشور داده شده است، البته با توجه به اصرار دادگستری شوش برای ثبت این رسم، پیشنهادم این بود که بحث «خون بس و فصل» را از همدیگر جدا کنیم. میتوان خیلی از موارد حل و فصل نزاعها مثلا نشست و توافق بر سر مشکلات زمین و یا آب و املاک را برای ثبت بیاوریم، ولی اینکه یک نفر شخص دیگری را بکشد و بعد جلسه بگیرند و بگویند برای اینکه خون قطع شود دختری از فلان طایفه بگیرند و بدهند به فلان پسر، این پسندیده من هم نیست، این ازدواج نشانه اجبار است که نقض حقوق زنان را پیش میکشد. احمدرضا حسینی بروجنی افزود: یکی از ضوابط ثبت آثار معنوی و ناملموس این است که اثری در فهرست ثبت میشود که رو به زوال و در حال انقراض باشد، یکی از شرایط ثبت نیز این است که آن سنت بعد از ثبت، باید پویا و پایدار شود و گزارشهایی از پویایی آن به ثبتکنندگان ارائه شود، با توجه به اینکه «خونبس» در میان طوایف عرب و بختیاری و لر به این معنی است که در قبال قتلی که اتفاق افتاده، ازدواج بین آن طایفه انجام میشود، در این زمینه حساسیتهایی وجود دارد. با ثبت این رسم، در واقع داریم به چیزی وجاهت میدهیم و به نوعی آن را قانونمند میکنیم و نشر میدهیم در حالی که ماهیت این سنت در دیدگاه خیلی از مردم مثبت نیست، حتی شاید برای آن دو طایفهای که خونبس را مطرح میکنند و میخواهند اختلافی را فیصله دهند هم خوشایند نباشد، ولی برای اینکه یک اتفاق تکرار نشود و قتلی انجام نشود تن به این کار میدهند. از قدیم موارد زیادی شنیدیم و دیدیم درباره کسانی که تن به این ازدواج دادهاند که معمولا ازدواجهای خوبی هم نبوده است. بروجنی تصریح کرد: پرونده ثبت یک بُعد تاریخی هم دارد، تاریخ این رسم نیاز به مطالعه دارد و اکنون بصورت دقیق نمیتوان گفت که چه قومی با چه دینی و با چه هدفی آن را شروع کرده، این اتفاق شاید ربطی به خیلی از ادیان داشته باشد و فقط مربوط به اسلام نباشد، ولی در مجموع برای ثبت این پرونده در میراث معنوی باید تاریخ و پشتوانه این سنت هم ارائه و مستنداتش جمعآوری شود که «فصلیه» هم جزئی از آن است. تعدادی از زنان خوزستانی اخیرا با راهاندازی هشتگ #من فصلیه نمی شوم و #من خون بس نمی شوم در فضای مجازی نسبت به ثبت رسم فصل و خونبس در فهرست میراث معنوی اعتراض کردهاند. موسسه مردم نهاد «آوای زنان ریحانه اهواز» نیز در نامهای به حجت الاسلام رییسی رییس قوه قضاییه خواستار توقف روند ثبت پرونده «فصل و خونبس» شده است. در این نامه که هفته گذشته در صفحه اینستاگرام انجمن منتشر شده خواسته شده تا براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ضمن صیانت از جایگاه شرعی و قانونی زنان، دستور مستقیم برای توقف پروژه و برخورد با دادگستری شوش انجام گیرد. در این نامه گفته شده که طرح چنین درخواستی از سوی ریاست نهادی تحت نظارت قوه قضائیه باعث انفعال جامعه حقوقی شده است. یک فعال حوزه زنان همچنین در این باره گفت: در قانون، کیفر، تعریف خاص خودش را دارد که با هدف ایجاد امنیت پایدار در جامعه نوشته شده است اگر کیفر را از قانون حذف کنیم چه نتیجهای خواهیم گرفت؟ «خونبس یا فصلیه» حتی اگر زنی هم در آن معامله نشود، قطعا کیفری هم داده نمیشود و صلاح کار به افراد سپرده میشود، به این معنی که «ما هستیم تو بکٌش»! اگر قانون کیفر برای قاتل را بخواهیم منطقهای در نظر بگیریم؛ تربیت جامعه را به دست افراد دادهایم که هر لحظه ممکن است با خطایی یا سهل انگاری یک فرد مجدد دور هم جمع شوند و به فصل آن خطا (قتل) فکر کنند و این رهیافتی جز منطقهای کردن قانون به نفع قوم یا قبیله ندارد و چیزی جز قوی کردن پشتوانه روانی یک قاتل به دنبال نخواهد داشت. پونه پیل ور افزود: از منظر اسلام هم قتل نفس بالاترین مجازات را دارد و اصطلاح بخشش برای قاتل کاربردی نیست، وقتی نفس قصاص را داشته باشیم. ثبت معنوی یک سنت ناپسند رییس سابق کانون وکلای خوزستان گفت: نمیتوان اسم «خونبس» یا «فصلیه» را «سنت» گذاشت، بهتر است بگوییم «عادت بد»؛ که طبق آن وقتی کسی مرتکب قتل عمد میشود، دختر یا خواهر قاتل را به اولیای دم میدهند که شاید از این وصلت، فرزندانی به وجود بیاید و باعث ایجاد صلح و از بین بردن کینه و دشمنی بین دو طایفه شود، اما فصلیه بودن برای دختری که بدون رضایت به خانواده مقتول داده میشود از نظر شخصیتی ننگ است و تحقیر میشود، و تا آخر عمر هم این بار تحقیر و ننگ را به دوش میکشد که باعث میشود زندگی خانوادگی آرامی نداشته باشد. رسم «خونبس» در جوامعی که به صورت قبیلهای زندگی میکنند وجود دارد و تنها مختص عشایر عرب نیست، در اقوام لر و حتی در عشایر ترک (کشور ترکیه) و بعضی از خانوادههای روستایی اروپا که به صورت قبیله زندگی میکردند هم وجود داشته که ناشی از زندگی فئودالی است. نزاری ثبت «فصل و خونبس» را ضد حقوق زنان دانست و گفت: من با ثبت ملی این عادت با هر هدفی که باشد مخالف هستم، فقط به دلیل عدم حرمت به زن و کرامت زن، و معتقدم تمام روشنفکرهای خوزستان وظیفه دارند با این پدیده غلط که به هر دلیلی وجود داشته (چه برای ایجاد صلح و صفا یا حلوفصل یا هر چیز دیگر)، به دلیل اینکه باعث سرکوب شخصیت زن به عنوان یک انسان میشود از نظر فرهنگی مبارزه کنند، ما نمیخواهیم در این باره حتی از حقوق بشر صحبت کنیم، چرا که در دین ما کرامت انسانی مهم است و در اسلام هیچ فرقی بین زن و مرد نیست مگر در تقوا (اکرمکم عندالله اتقیکم). آیینی در تضاد با حقوق بشر از زمان طرح پرونده «خونبس» برای ثبت در میراث معنوی کشور، فعالان حقوق زنان نسبت به این رسم که آن را «ضدزن» خواندهاند، انتقادات زیادی وارد کردهاند. • مومنی، مدیرکل وقت ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی کشور هشت سال پیش در گفت وگو با یکی از روزنامهها گفته بود: «خونبس» شامل مباحث ضدحقوقبشری است و نمیتواند در میراث معنوی، جایی داشته باشد. کنوانسیون ثبت میراث معنوی، متکی به حقوق بشر و میراثهای مورد افتخار بشر است. ارزشهای برجسته و اهمیت خون بس چیست که ما آن را به ثبت ملی برسانیم. در خون بس حقوق یک سری انسان پایمال میشود. چه چیز آن برای ثبت ملی ارزش دارد؟. چهار استان که سهل است حتی اگر ۳۲ استان هم این پرونده را مطرح کنند، امکان ندارد رای بیاورد و ثبت شود؛ چون آیینی که خلاف حقوق بشر و شان زنان است جایی در میان میراث معنوی – ملی کشور نخواهد داشت.