دنیای قلم -احمد مازنی: بگذریم از اینكه كتابخوانی در جامعه ما مهجور بود كه ظهور پدیده اینترنت و عادت به خواندن توئیتهای ساندویچی مزید بر علت شد و نیز بگذریم از اینكه سخنرانیهای برخی مقامات رده بالا حاكی از كتاب نخواندن این بزرگواران است؛ مقاماتی كه در پخش زنده سخنرانی كوتاهشان دهها غلط دارند كه كوچكترینش «خواهشا» است! و این كتاب نخواندن چه معضلاتی به بار میآورد كه كمترینش بد حرف زدن، بد رانندگی كردن، بد رفتار كردن و بد اداره كردن سازمان و كشور است.
از همه اینها بگذریم اما از این نمیتوان گذشت كه بسیاری از مردم و از جمله مقامات اهل مطالعه و به تعبیر عامیانه «اهل كتاب» هستند و هنوز دل خوشیشان ایستادن كنار دكه مطبوعات و خواندن روزنامه كاغذی و پرسه زدن در كتابفروشیها و كتاب خواندن و حتی به تعبیر یكی از دوستان قرص خوابشان هم كتاب است! در چنین فضایی به دكه روزنامهفروشی رفتم، دیدم از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در این دكه پیدا میشود اما دریغ از یك برگ روزنامه! میپرسم روزنامه دارید؟ میگوید «مگر روزنامهها جلوی دكه چیده نشده؟» میگویم نه.
با گلایه میگوید «من هرچه میگویم این پسره روزنامهها را نمیچیند، میگوید میچیند! آقا شما گزارش بده این پسره اصلا روزنامهها را نمیچیند!» چند روز بعد به همان دكه مراجعه میكنم، پسر تپل مپلی ایستاده، ظاهرا همان پسره است. اسم روزنامه مورد نظرم را میبرم و میپرسم دارید؟ میگوید «یكی، دو روزه این روزنامه برای ما نمیآید» به دكه پایینتر رفتم، میگوید نیامده! بالاخره به دكهای كه در همان حوالی و آشنا است رفتم، دو نسخه از روزنامه مورد نظر من را در پیشخوان دكه گذاشته بود و گفت همین دو نسخه را برای ما فرستادند. یك نسخه خریدم و پرسیدم چرا تعداد روزنامه كم است؟ گفت احتمالا به خاطر كمبود كاغذ است، چاپخانه میفرستد برای شركت نشر گستر و این شركت توزیع میكند.
همین روزنامهها اما حتما به رویت ممیزان میرسد و مدیران مسوولی كه در غربت شفافیت و پاسخگویی! باید مدام در راه دادگاه و روزنامه در رفت و آمد باشند! كاش به جای این همه ذرهبین برای كشف خطوط قرمز و سبز و زرد رسانهها، برای دیدن آن همه سوءتدبیرها در اداره اقتصاد و فرهنگ كشور كه با چشم غیرمسلح و حتی كمبینا قابل رویت است وقت میگذاشتیم و برای شكمهای گرسنه و امیدهای بر باد رفته فكری میكردیم و جوانان را به ماندن و تلاش و كوشش در راه اعتلای وطن ترغیب میكردیم و نیز به جای برخورد حذفی با منتقدین دلسوز [اگر كتاب نمیخوانیم] لااقل همین یادداشتها و نكتههای خیرخواهانه را میخواندیم و با یاری دلسوزان آیین و وطن برای زندگی بهتر زنان و مردان صبور و نجیب این سرزمین همت میكردیم. كاش!