کد خبر : 298254 تاریخ : ۱۴۰۲ پنج شنبه ۱ تير - 11:16
دموكراسی و جمهوری اسلامی قانون جدید انتخاباتی كه مجلس یازدهم و دولت سیزدهم در حال نهایی كردن آنند، جمهوریت نظام را در معرض یكی از مخاطره‌آمیزترین گردنه‌های ممكن قرار می‌دهد.

دنیای قلم - فاطمه راكعی : قانون جدید انتخاباتی كه مجلس یازدهم و دولت سیزدهم در حال نهایی كردن آنند، جمهوریت نظام را در معرض یكی از مخاطره‌آمیزترین گردنه‌های ممكن قرار می‌دهد. تصمیماتی كه درست در نقطه مقابل گفتمان انقلاب و امام(ره) قرار دارد و عملا زمینه دوری مردم از آوردگاه‌های حیاتی و سرنوشت‌ساز را فراهم می‌سازد. اما گفتمان امام(ره) و انقلاب چیست كه امروز دلسوزان كشور و یاران امام(ره) درخصوص فاصله گرفتن نظام حكمرانی از آن تذكار می‌دهند؟

 

برای درك گفتمان انقلاب باید به سال‌های قبل از انقلاب و روز و روزگاری باز گردیم كه امام(ره) در پاریس حضور داشتند. در آن ایام، امام رسما بر جمهوریت (در كنار اسلامیت) تاكید داشتند و زمانی كه از ایشان درباره شكل و شمایل این جمهوری، سوال می‌شد، جمهوری فرانسه را به عنوان یك نمونه ایده‌آل از جمهوریت مثال می‌زدند. در واقع از دیدگاه امام، مناسبات حكمرانی ایران پس از پیروزی انقلاب، می‌بایست مبتنی بر گزاره‌هایی چون، مردمسالاری، رفاه، گردش نخبگان، آزادی رسانه‌ها، فعالیت‌های حزبی و مدنی و... شكل بگیرد. این اظهارات تنها مختص به دوره حضور امام در پاریس نبود، امام(ره) پس از حضور در ایران هم در برابر همه افراد و جریاناتی كه تلاش می‌كردند جمهوریت را تضعیف ساخته و تز حكومت اسلامی را مطرح كنند ایستاد و از جمهوری اسلامی دفاع كرد. این‌گونه شد كه مردم به گفتمان امام اعتماد كرده و رای« آری» به جمهوری اسلامی دادند. امام تاكید داشتند كه خواسته و رای مردم باید در راس امور قرار بگیرد و هیچ نهاد و ساختاری حق ندارد مردم را تحقق اراده شان محروم سازد. گفت‌وگوهای امام با اعضای مجلس خبرگان و تاكید بر اصل بودن مطالبات و خواسته‌های مردم، نمونه‌ای از دیدگاه‌های ایشان در حوزه مردمسالاری است. امام(ره) در نوفل لوشاتو، رسما اعلام می‌كنند، اسلام و جمهوری اسلامی هیچ مغایرتی با دموكراسی ندارد و در آینده هم نباید داشته باشد.

 

از منظر ایشان هر زمان كه این فاصله میان جمهوری اسلامی و آزادی و دموكراسی ایجاد شود، به این معناست كه انحرافی در ساختار حكمرانی رخ داده و باید اصلاح شود. این گفتمان هم برآمده از محتوای بلند تشیع و درس‌هایی بود كه پیامبر اسلام و ائمه برای بشریت به جای گذاشته بودند. پس از درگذشت امام(ره) اما جریاناتی كه به دنبال تضعیف جمهوریت بودند، تلاش كردند منویات خود را عملی ساخته و رای و خواسته مردم را در حاشیه قرار دهند. این افراد و گروه‌ها كه در گذشته حتی امام(ره) را به خاطر آرای فلسفی و عرفانی كه داشتند تكفیر كرده بودند، با درگذشت ایشان، فضا پیدا كردند تا از تبدیل جمهوری اسلامی به حكومت اسلامی صحبت كنند. در نقطه مقابل اما یاران امام(ره) هم تلاش می‌كردند تا گفتمان امام را در فضای عمومی جامعه زنده نگه دارند و با تحقق مردمسالاری دینی و تاكید بر عدالت، آزادی و توسعه، زمینه تحقق مطالبات مردم را فراهم سازند.

 

جریان متحجر و ضد جمهوری، می‌دانستند تا زمانی كه گفتمان اصلاحات در صحنه باشد و بتواند افكار عمومی را به سمت خود جلب كند، نمی‌توانند به خواسته‌های خود برسند. بنابراین با ردصلاحیت‌های گسترده و پرونده‌سازی برای اصلاح‌طلبان به‌زعم خود تلاش كردند جریان اصلاحات و گفتمان امام را به حاشیه برانند. طی سال‌های اخیر این جریان مخالف جمهوریت، كاملا واضح به میدان آمده و به بیت امام(ره)، یاران امام و گفتمان امام حملات دامنه‌داری را ترتیب می‌دهد. تاسف‌آور اینكه هر چند این جریانات در ظاهر از اسلام دم می‌زنند، اما در واقع اعتقادی با دین و ایمان و معنویت ندارند. ذات دین و معنویت؛ آزادی، عدالت و مردمداری است. همان‌گونه كه امام علی(ع) می‌گویند: «آنچه را برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند و هرچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم مپسند.» یا «از دری كه فقر وارد شود، ایمان از در دیگر خارج می‌شود.» اما تظاهر به دینداری برای برخی جریانات بهانه‌ای است برای كسب قدرت، نفوذ و امكانات فراوان. از منظر اسلام، در دین اجباری نیست و باید زمینه‌ای ایجاد كرد تا شهروندان، خود مسیر درست و حقیقت را بیابند. اساسا ادیان و پیامبران مبعوث شده‌اند تا انسان، طعم آزادی، رفاه و پیشرفت را بچشد. اما متاسفانه گفتمان امام(ره) كه مبتنی بر مردم داری، پیشرفت و توسعه بود كنار گذاشته شده است. جریاناتی امروز سكان هدایت ساختارهای اجرایی، تقنینی و مدیریتی كشور را به دست گرفته‌اند كه هیچ نسبتی با گفتمان امام (ره) و انقلاب ندارند.

امام به دنبال این بودند تا زمینه آزادی (آزادی رسانه، آزادی احزاب، تشكل‌ها، فعالیت‌های مدنی و...)، عدالت، توسعه، رفاه و... در كشور فراهم شود تا مردم بهره مند از یك زندگی امن و مطمئن باشند. به نظرم دیگر وقت آن رسیده كه ساختار حكمرانی كشور نگاهی از درون به خود بیفكند و ببیند چه نسبتی میان مردمسالاری و سیاست‌گذاری‌های امروز كشور برقرار است؟ آیا به وعده‌های سال‌های قبل عمل شده یا اینكه فشار بر یكایك ایرانیان بیشتر شده است؟